آرشیو برای: "مرداد 1396"
من اگر اشک به دادم نرسد میشکنم
چهارشنبه 96/05/18
یا صاحب الزمان(عج) من اگر اشک به دادم نرسد میشکنم اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم بر لب کلبه ی محصور وجود,من در این خلوت خاموش سکوت اگر از یاد تو یادی نکنم,میشکنم اگر از هجر تو آهی نکشم تک و تنها,میشکنم به خدا میشکنم بیشتر »
چقدر خسته ام از این فراق طولانی
چهارشنبه 96/05/18
چقدر خسته ام از این فراق طولانی زدست رفته قرارم خودت که می دانی چه می شود که دمی روبهروی بنشینم چه می شود که مرا نزد خویش بنشانی خمارو خستهو بیمار گشته ام یارا بریز جرعهای از آن شراب عرفانی اگر چه سوخته جان و دلم زهجرانت به جز به عشق تو کی می دهم به… بیشتر »
گفتم به اشک از چه روانی ز دیده ام؟
چهارشنبه 96/05/18
گفتم به اشک از چه روانی ز دیده ام؟ گفتا زبس که ماتمِ هجرانْ کشیده ام گفتم به اشک از چه بُوَد رنگت ارغوان گفتا که من همان دلِ در خون تپیده ام گفتم صبور باش و مرو از کنارِ چشم گفتا که من حجابِ نگاهِ دو دیده ام گفتم برای وصلِ نگارمْ چه کردهای؟ گفتا زدیده… بیشتر »
با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟
دوشنبه 96/05/16
شعری که ایت الله بهجت(ره) در اواخر عمرشان زمزمه میکردند…. با کدام آبرو، روز شمارش باشیم؟ عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟ سال ها منتظر سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم… گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مرکبی نیست که راهی دیارش… بیشتر »
نه دل دارم نه با دل کار دارم
دوشنبه 96/05/16
نه دل دارم نه با دل کار دارم که در دل غصه ی دلدار دارم به لبهایم هزاران بار آه و به چشمم حسرت دیدار دارم نه ماهی دارم و نه آفتابی همیشه آسمانی تار دارم میاید می رود هر روز بی او دل خونی از این تکرار دارم کلافی از نداری ها به دستم عزیزی را سر بازار دارم… بیشتر »
تا کی همه اوصاف جمال تو شنیدن
دوشنبه 96/05/16
بسم الله النور تا کی همه اوصاف جمال تو شنیدن درکوی تو سرگشته و روی تو ندیدن گو بهتر از این چیست تجارت به دو عالم سرمایه ی خود دادن و مهر تو خریدن چون اهل دلی هیچ ندیدیم به عالم گو چاره چه چیزست جز از خلق رمیدن شد مرغ دل آسوده که در دام تو افتاد دیگر… بیشتر »
باسمک اللهم و بحمدک
دوشنبه 96/05/16
باسمک اللهم و بحمدک خدا مرا ز غم عشق تو جدا نکند مرا جدا ز غم عشق تو خدا نکند گرانبهاست غم عشق یوسف زهرا خدا به هر دل ناقابلی عطا نکند چه می شود به گدا وعده وصال دهی اگر چه وعده خوبان گهی وفا نکند دعا برای فرج، خود ز ما طلب کردی چرا حبیب به محبوب خود… بیشتر »
گزارش مراسمات میلاد حضرت معصومه(س)
شنبه 96/05/14
به مناسبت ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برنامههای متعددی از طرف حوزه علمیه زینبیه سلام الله علیها برگزار شد. یکی از این برنامهها با همکاری حوزه علمیه و بسیج خواهران با سخنرانی سرکار خانم عابدی و مداحی خانم صیدی انجام شد. در این مراسم که با… بیشتر »
دوره آموزشی سطح¬بندی تجوید قرآن ویژه تابستان
شنبه 96/05/14
مدیر مدرسه علمیه زینبیه(س) با بیان اهمیت و لزوم یادگیری قرآن کریم گفت: در مدرسه علمیه زینبیه(س) همزمان با شروع فصل تابستان و غنیمت شمردن اوقات فراغت طلاب، دوره آموزشی سطحبندی تجوید، از سوی معاونت فرهنگی این مدرسه آغاز گردید. ایشان اعلام داشت: قرآن… بیشتر »
میلاد نور مبارک
چهارشنبه 96/05/11
گویند زیارت تو حج فقراست؛ بر گنبد و بارگاهت از دور سلام … السلام علیک یا علی بن موسی الرضا «علیه السلام» بیشتر »
دلم کمی هوای لطیف میخواهد
چهارشنبه 96/05/11
دلم کمی هوای لطیف میخواهد فقط کمی … کمی عطر زعفران ، کمی رزق حضرتی ، چند رج تسبیح شاه مقصود ، و چند دانه فیروزه شیخ شوشتری … دلم … حرم میخواهد فقط کمی … یک کُنج میخواهد از نوع ایوان مقصوره برای گفتگوهای خصوصی … راستش ، دلم… بیشتر »
میلاد نور مبارک
چهارشنبه 96/05/11
از درد کهنه ای که مداوا نمیشود یا میشود گلایه کنم یا نمیشود اینک سلام حضرت عیسی تر از مسیح لطفت نگو که شامل ماها نمیشود ای من فدای پنجره فولاد چشمهات از بغض من چرا گرهی وا نمیشود؟ یوسف ترین عزیز !مرا تا خودت بخوان هرچند این غریبه زلیخا نمیشود امضاء :… بیشتر »
آقا جان...
چهارشنبه 96/05/11
آقا جان… فرمودین هر کس حتی اگر سنگی رو دوست داشته باشه فردای قیامت با همون محشور میشه سید و مولای… خودتون میدونید که قلباً دوستتون داریم… بیشتر »
مطاف ملائكه الله
دوشنبه 96/05/09
جذبه محبت كريمه، امان فكر كردن به غير را از تو گرفته است. توان ايستادن نداري، تا لحظهاي ديگر بر دروازه حرمش خواهي بود. بيقرار، بيخود از خود، دل هواي پرواز ميكند، بيتاب از ماندن. چشمها بهانة باريدن ميگيرند. زبان زمزمه نيايش پيدا ميكند و دستهايت… بیشتر »
زيارتش بهانه نميخواهد! «اللهاكبري»
دوشنبه 96/05/09
سرت را به شيشه پنجره تكيه دادهاي. ماشين هرلحظه به شهر نزديكترميشود، دلت هواي او را كرده بود كه پا در سفر گذاشتي. از بلنداي جاده به شهر خيره ميشوي نگاهت از روي ساختمانها ميگذرد. چشمان تشنهات در التهاب عطش ميسوزند. چيزي را ميكاوند كه خود… بیشتر »