موضوع: "دلنوشته های طلاب"

مادرم

یامبر(ص): فاطمه(س) ریحانه است…
 

 

مادر را هیچوقت ندیدم که پرواز کند

 

زیرا به پاهایش…

 

من را بسته بود…پدرم را و همه زندگیش را….

 

سلامتی همه مادرای مهربون و دلسوز صلوات

 

حضرت زینب مرا یاد نکات جذابی می اندازد

❤️

✔️ آیا میدونستید❗️‼️

1.بیان حضرت زینب بعد از واقعه کربلا، متمم آثار خون اباعبدالله بود!
2.تنها کسی که توانست جان امام سجاد را حفظ کند حضرت زینب بود!
3.در شب شام غریبان، زینب سلام الله علیها کودکان و زن ها را جمع کرد و به آنها نکاتی درباره اسارت و حقوق اهل بیت و اخلاق اسیری بیان کردند!
4.در کوفه کاری کرد که مردمی که سنگ پرتاب کرده بودند، با چشمان گریه برگشتند!
5.در مجلس عبیدالله حرفهایی از توحید مطرح کردند و نوع جهان بینی اهل بیت را تشریح کرد!
6.جزع و فزع نکرد و در طول مسیر کوفه تا شام، دعوا را بین المللی کرد و همه شهرها را از ظلم یزید آگاه کرد!
7.در جمعیت بالغ بر هزاران نفر حاضر در دروازه ساعات، بچه ها را تا میتوانست حفظ کرد!
8.در مجلس یزید که کسی جرات حرف زدن نداشت و همه از یزید اجازه میگرفتند، زینب از امام سجاد اجازه حرف زدن گرفت!
9.همانگونه که زینب در عصر عاشورا حتی برای فرار کردن بچه ها از دست لشکر دشمن، از امام سجاد اجازه گرفت و کسب تکلیف کرد!
10.به یزید مست لا یعقل گفت: چرا به داد خودت نمیرسی؟!! چرا خودت را نجات نمیدی؟!!

و هزاران نکته دیگه که فقط درباره زینب میشه گفت:

? «یک زن مسلمان شیعه لیدر و استراتژیست فدایی رهبرش!» ?

ریشه‌های کار کشته

 یک گیاه بیابانی را تصور کن.

می‌خواهی از ریشه در بیاوری‌اش؛ ولی هر چه سعی می‌کنی، کمتر نتیجه می‌گیری. انگار شرایط سخت و گرم و خشک بیابان، ریشه‌ها را ضخیم‌تر و عمقی‌تر کرده است.

ریشه‌ها به هم می‌گویند: گیریم که هوا گرم و خشک است؛ گیریم آسمان با خاک اینجا قهر کرده و باران نمی‌بارد؛ مهم نیست، ما ریشه‌هایمان را آن‌قدر در دل خاک نفوذ می‌دهیم که قطره‌ای آب پیدا کنیم… . و همین کار را هم می‌کنند. ریشه‌ها به مثابه باورها و اعتقادات یک آدمی، عمیق و قدرتمند می‌شوند. این‌طور است که گیاه بیابانی را باید بی‌خیال شوی؛ وگرنه دست‌هایت از تیزی تیغ‌هایش آزرده می‌شوند. ریشه‌ها کاری به کمبود نیروها و امکانات ندارند. آنها تا جایی که می‌شود، نفوذ می‌کنند و نفوذ آنها در دل خاک، گیاه را راسخ‌تر می‌کند. ریشه‌ها، باورِ گیاهند. باورها و اعتقادات، عجب چیزهای عجیبی‌اند! اساطیری‌ترین واژه‌ای که معجزه‌آسا‌ترین کارها در تاریخ کرده است. وقتی به انجام دادن کاری باور داشته باشی، اگر همه بادها هم مخالف تو بوزند، باز هم «تو» برنده‌ای. نورِ باور که آذینِ اندیشه تو باشد، درخشنده‌ترینی، پایدارترین؛ مثل همان گیاه پر از تیغِ بیابانی، از ریشه در‌آوردنت دشوار می‌شود. آن وقت گل‌ها و بوته‌ها و درخت‌های باغ‌های سرسبز استوایی به تو حسودی می‌کنند. حسودی می‌کنند که ریشه‌ات عمیق‌تر شده. حسودی می‌کنند که تو این همه استواری؛ ولی آنها با باران‌های تند موسمی می‌شکنند و ریشه‌کن می‌شوند. اعتقاد، چیز عجیبی است. ریشه‌دار بودن آن مقوله‌شگفت‌انگیزی است. ریشه‌دار بودن، برای قیام کردن علیه دیگران، دیگرانی که تو را و ریشه‌دار بودن تو را نمی‌خواهند، برگ برنده توست. اعتقاد به پیروزی، عمق و نهایت توست. بال پرواز توست. سلاح بُرَنده تو در هر قیام و انقلابی است. گفتم انقلاب… یادم افتاد انقلاب خودمان هم به‌سبب اعتقاد و ریشه‌دار بودنمان پیروز شد… ما گل‌های بیابانی‌ای بودیم که ریشه‌هایمان در عمق خاک، سرود اتحاد می‌خواندند.

فاطمه(س) ریحانه است...

پیامبر(ص): فاطمه(س) ریحانه است…
 

 

مادر را هیچوقت ندیدم که پرواز کند

 

زیرا به پاهایش…

 

من را بسته بود…پدرم را و همه زندگیش را….

 

سلامتی همه مادرای مهربون و دلسوز صلوات

خدایا

خدایا
در همه عالم گشتم و غير تو هيچ كس را نيافتم.
از همه يك روز جدا مي شوم، ولي نمي خواهم روزي برسد كه لحظه اي دوري ترا حس كنم.
همه ي اطرافيان براي رسيدن به هدف خود، دوستي و رفاقت را بر مي گزيدند و سپس خنجري بر پشت من فرود آوردند.


تنها كسي كه هميشه و تا آخر راه با من بود و در تمامي سختي ها و موانع اين دنيا همراهم بود ، تو بودي و لاغير .
حال تنها كسي كه از دلم باخبر است، جزء ذات مقدس تو نمي تواند باشد.
پس چه كنم كه نمي توانم خواسته ام را از كسي غير از خودت طلب نمايم، چون هر چه هست در يد الهي توست و بس .
حال از تو مي خواهم كه مرا همچون گذشته كمك نمايي و راهنماي خوبي در راههاي پرخطر روزگارم باشي.