چرا به عیادتم نیامدی؟
ای فرزند آدم مریض شدم و به عیادتم نیامدی.
و او در جواب می گوید: ای خدا چگونه از شما عیادت کنم در حالیکه تو پروردگار جهانیان هستی.
خدا می فرماید: فلانی، بنده من مریض شد، چنانچه به عیادت او می رفتی هر آینه مرا در کنار او می یافتی.
و از تو طلب آب کردم و مرا سیراب ننمودی.
بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی،
خدا می فرماید: بنده من از تو طلب آب کرد، چنانچه به او آب می دادی آن را در نزد من می یافتی.
و از تو طعام و غذا خواستم، ولی مرا طعام ندادی،
و بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی
و خدا می فرماید بنده من فلانی از تو غذا خواست و اگر تو به او غذا می دادی آن را در نزد من می یافتی.
.
حدیث قدسی
بحار، ج 74 ص 368 روایت 56 باب 23
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1397/10/02 ساعت 09:15:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1397/10/03 @ 04:41:23 ب.ظ
مهیار [عضو]
حدیث تکان دهنده ای بود…