نون خشک........
عصر بود که از شناسایی آمد.
انگار با خاک حمام کرده بود.
از غذا پرسید.
نداشتیم یک از بچه ها تندی رفت ، از نزدیکی شهر چند سیخ کوبیده گرفت .
کباب ها را که دید ، گقت : این چیه ؟
بشقاب را زد کنار و گفت: هرچی بسیجی ها خوردن ، از همون بیار. نیست، نون خشک بیار…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1397/02/23 ساعت 11:47:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید