دل...

بسم الله النور

نه دل دارم نه با دل کار دارم

که در دل غصه ی دلدار دارم

به لب‌هایم هزاران بار آه و

به چشمم حسرت دیدار دارم

نه ماهی دارم و نه آفتابی

همیشه آسمانی تار دارم

میاید می رود هر روز بی او

دل خونی از این تکرار دارم

کلافی از نداری ها به دستم

عزیزی را سر بازار دارم

هرآنکس که نمی داند بداند

که هستم را ز دست یار دارم

شب جمعه ست و امشب کربلایم

شب جمعه ست و غم بسیار دارم

لبان تشنه هرشب روضه ای را

به یادش لحظه افطار دارم

اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.