موضوع: "لحظاتی با اهل بیت(ع)"

فرازهای خطبه غدیر: اعلام رسمی ولایت و امامت دوازده امام (ع)

اعلام رسمی ولایت و امامت دوازده امام (ع)

حضرت در این قسمت از سخنان خود، امامت دوازده امام بعد از خود را به طور رسمی بیان کرد تا ریسمان طمع طمع کاران یک باره بریده شود و اشاره فرمود که: ولایت آن ها بر همه انسان ها، در همه زمان ها و مکان ها و در جمیع امور نافذ است. آن ها نیابت تامه از خدا و رسول، در همه اعمال و رفتار و تبیین حلال و حرام دارند و شک کننده در این امر کافر است. بخشی از این فراز، این گونه می باشد:

ای مردم ! این مطلب را دربارة او بدانید و بفهمید و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که بر مهاجرین و انصار و تابعین آن ها به نیکی، بر روستایی و شهری، بر عجمی و عربی، بر آزاد و بنده، بر بزرگ و کوچک، بر سیاه و سفید، اطاعتش را واجب کرده است. بر هر یکتا پرستی ـ بر هر موجودی ـ حکم او اجرا شونده و کلام او، مورد عمل و امر او، نافذ است. هر کس تابع او باشد و او را تصدیق کند، مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند، آمرزیده است.

ای مردم ! این آخرین باری است که در چنین اجتماعی، به پا می ایستم؛ پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید. زیرا که خداوند عزّ و جلّ صاحب اختیار شما و معبود شماست. بعد از خداوند، رسولش و پیامبرش که شما را مخاطب قرار داده و بعد از من، علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند است و بعد از او، امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد.»

در ادامه فرمود:

«حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنانان ـ امامان ـ حلال کرده باشند و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنانان ـ امامان ـ بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزّ و جلّ حلال و حرام را به من شناسانده است و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته است، به او سپرده ام.

… ای مردم ! او به امر خداوند، امام است. هر کس ولایت او را انکار کند، خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید، چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیت و تا آخر روزگار معذّب کند. پس بپرهیزید از این که با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتش گیرة آن، مردم و سنگ ها هستند و برای کافران آماده شده است.

… ای مردم ! به خدا قسم، پیامبران و رسولان پیشین، به من بشارت داده اند و من به خدا قسم، خاتم پیامبران و مرسلین و حجّت بر همه مخلوقین از اهل آسمان ها و زمین ها هستم. هر کس در این مطالب شک کند، مانند کفر جاهلیتِ اوّل، کافر شده است و هر کس در چیزی از این گفتار من شک کند، در همه آنچه بر من نازل شده، شک کرده است. هر کس در یکی از امامان شک کند، در همة آن ها شک کرده است و شک کننده درباره ما، در آتش است.

… ای مردم ! علی و پاکان از فرزندانم از نسل او، ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو، از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است. آن ها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر، بر من وارد شوند. بدانید که آنان، امین های خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند.»

سخنان گهربار

عبد اللَّه بن المبارك :
و كانَ [الإمامُ الهادي ‏عليه السلام] أطيَبَ النّاسِ بَهجَةً و أصدَقَهُم لَهجَةً
امام هادي خوش‏روترين و راست‏گوترين مردم بود.


مناقب آل أبي طالب ، ج ۳ ، ص ۳۳۸ .

سخنان گهربار

امام هادي ‏عليه السلام :
السَّهَرُ اَلَذُّ لِلمَنامِ وَ الجُوعُ يَزيدُ في طيبِ الطَّعامِ
شب بيداري ، خواب را لذّت بخش‏تر و گرسنگي ، خوراك را گواراتر مي‏كند.


أعلام الدّين ، ص ۳۱۱ .

کسي که تو را از دست داده چه به دست آورده است

پروردگارا! قضا و قدر به آرزوها وادارم مي کند، هوي و هوس با طناب هاي مستحکم شهوات اسيرم کرده است، ياورم باش تا ياري ام کني و بينايي ام بخش،با فضل و احسانت بي نيازم فرما،تا از هرگونه خواهش و سوال از ديگران بي نياز شوم. خداوندا! تويي که انوار ربوبي خود را در دل هاي اولياي خود فروزان کردي تا اين که تو را شناختند و تويي که از دل هاي آنان اغيار را محو کردي تا به غير از تو محبت نورزيدند و به غير تو از تو پناه نبردند. در آن هنگام که آنان از بي پايگي جهان و جهانيان به وحشت افتند تو مونس و ياور آن هايي و هنگامي که براي آنان نشانه هاي باعظمت تو آشکار شد، آنان را رهبري فرمودي. کسي که تو را از دست داده چه به دست آورده و کسي که تو را پيدا کرده چه چيز از دست داده است؟ کسي که غير از تو را عوض از تو گرفت مايوس شده و کسي که غير از تو را از موجودات متغير جست وجو کرد، زيان کرد. چگونه مي توان به غير تو اميدوار شد در صورتي که صفت احسان تو تبديل پذير نيست.

خدايا اگرچه حالت نيايشم دوامي ندارد اما...

پروردگارا! تو مي داني اگرچه حالت توجه و نيايشم دوامي ندارد ولي محبت و اشتياق توجه به سوي تو را هميشه در نهان خانه دلم مي پروراندم. خداي من! چگونه تصميم قاطعانه بگيرم حال آن که تو قاهر و پيروز مطلقي؟ و چگونه تصميم نگيرم حال آن که خود دستور به تصميم داده اي؟ خداي من! تماشا و تردد من در نمودهاي جهان هستي، مقصدم را که زيارت درگاه توست، دور مي کند، توفيقت را شامل حالم فرما تا با انجام وظيفه به سوي تو رهسپار شوم،چگونه با اين موجودات که در وجود خود نيازمند تو هستند، راهيابي به سوي تو داشته باشم؟ آيا حقيقتي غير از تو آن روشنايي را دارد که بتواند تو را بر من آشکار کند؟ آيا تو پنهان بوده اي تا به دليل و راهنمايي که به سوي تو رهنمونم بکند، احتياج داشته باشم؟ کي از من دور بوده اي تا نمودهاي جهان مرا به تو برساند؟ خداي من! به من دستور داده اي که در پديده هاي جهان هستي دقت و تامل کنم، حال مرا با انوار و بينايي به سوي خودت فراخوان تا از آن ها روگردان شده به سوي تو متوجه شوم و ديگر نيازي به نگريستن به سوي آنها نداشته باشم و همتم از اعتماد به آن موجودات ناچيز بالاتر بوده باشد. خداوندا! اين است ناچيزي و خواري و عدم استقلال من در مقابل تو، موجوديت و کيفيت حال و احوالم به هيچ وجه بر تو مخفي نيست. وصول به بارگاه بي نهايتت را از تو مي خواهم، براي دريافت وجودت به تو استدلال مي کنم، با انوار فروزانت هدايتم فرما، و با صدق بندگي درکوي جلال و جمالت مقيمم کن. (يا مقيمم دار) خداي من! از علم مخزونت تعليمم فرما و با پرده ستاري خود محفوظم بدار.خداوندا! وجودم را با حقايق اهل تقرب مزين فرما و روش اهل گرايش به سويت را به من بياموز. خداوندا! با تدبير خود از تدبيرهاي ناقصم بي نيازم فرما و از اختيار خود بهره مندم کن و مرا به نقاط اضطرارم آگاه فرما.خداوندا! مرا از ذلت نفس برکنار و از اضطراب شک و شرک تطهير فرما. بار خدايا! از تو ياري مي جويم، ياورم باش، اعتماد و توکلم به توست، مرا به خود وامگذار، سوالم از توست مايوسم مکن، رغبتم به فضل و احسان توست محروم و نااميدم مفرما. خداوندا! به تو منسوبم مرا از خود دور مگردان و به درگاهت ايستاده ام، طردم مفرما…