خدايا اگرچه حالت نيايشم دوامي ندارد اما...
پروردگارا! تو مي داني اگرچه حالت توجه و نيايشم دوامي ندارد ولي محبت و اشتياق توجه به سوي تو را هميشه در نهان خانه دلم مي پروراندم. خداي من! چگونه تصميم قاطعانه بگيرم حال آن که تو قاهر و پيروز مطلقي؟ و چگونه تصميم نگيرم حال آن که خود دستور به تصميم داده اي؟ خداي من! تماشا و تردد من در نمودهاي جهان هستي، مقصدم را که زيارت درگاه توست، دور مي کند، توفيقت را شامل حالم فرما تا با انجام وظيفه به سوي تو رهسپار شوم،چگونه با اين موجودات که در وجود خود نيازمند تو هستند، راهيابي به سوي تو داشته باشم؟ آيا حقيقتي غير از تو آن روشنايي را دارد که بتواند تو را بر من آشکار کند؟ آيا تو پنهان بوده اي تا به دليل و راهنمايي که به سوي تو رهنمونم بکند، احتياج داشته باشم؟ کي از من دور بوده اي تا نمودهاي جهان مرا به تو برساند؟ خداي من! به من دستور داده اي که در پديده هاي جهان هستي دقت و تامل کنم، حال مرا با انوار و بينايي به سوي خودت فراخوان تا از آن ها روگردان شده به سوي تو متوجه شوم و ديگر نيازي به نگريستن به سوي آنها نداشته باشم و همتم از اعتماد به آن موجودات ناچيز بالاتر بوده باشد. خداوندا! اين است ناچيزي و خواري و عدم استقلال من در مقابل تو، موجوديت و کيفيت حال و احوالم به هيچ وجه بر تو مخفي نيست. وصول به بارگاه بي نهايتت را از تو مي خواهم، براي دريافت وجودت به تو استدلال مي کنم، با انوار فروزانت هدايتم فرما، و با صدق بندگي درکوي جلال و جمالت مقيمم کن. (يا مقيمم دار) خداي من! از علم مخزونت تعليمم فرما و با پرده ستاري خود محفوظم بدار.خداوندا! وجودم را با حقايق اهل تقرب مزين فرما و روش اهل گرايش به سويت را به من بياموز. خداوندا! با تدبير خود از تدبيرهاي ناقصم بي نيازم فرما و از اختيار خود بهره مندم کن و مرا به نقاط اضطرارم آگاه فرما.خداوندا! مرا از ذلت نفس برکنار و از اضطراب شک و شرک تطهير فرما. بار خدايا! از تو ياري مي جويم، ياورم باش، اعتماد و توکلم به توست، مرا به خود وامگذار، سوالم از توست مايوسم مکن، رغبتم به فضل و احسان توست محروم و نااميدم مفرما. خداوندا! به تو منسوبم مرا از خود دور مگردان و به درگاهت ايستاده ام، طردم مفرما…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1395/06/14 ساعت 10:54:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |