سلام برغریب فراموش شده


در مسجد جمکران قم اعمال  را به جا آوردم و با همسرم می آمدم . دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده اند و قصد دارند به طرف مسجد بروند . با خود گفتم : این سید نورانی در این هوای گرم  تابستان  ، از راه رسیده و تشنه است .ظرف آبی به دست ایشان دادم  . پس از آشامیدن ، گفتم آقا شما هم دعا کنید و فرج امام عصر را از خدا بخواهید تا امر ظهور نزدیک شود ، فرمودند: (( شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمیخواهند!اگر ما را بخواهند ، دعا میکنند و فرج ما میرسد))

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.