حد و مرز لذتهای دنیوی


 

من به روح تو، با دل تو کار دارم نه به رفتار تو فدایت شوم! تا می‌توانی محبت کن، تا می‌توانی دل به‌دست بیاور، تا می‌توانی مهرورزی کن، تا می‌توانی گذشت داشته باش، تا می‌توانی عاطفه داشته باش یعنی عاطفه به معنای اینکه عاطفه نشان بدهی مهربانی کن، ولی غش نکند دلت برای لذت بردن. من برای خودت دارم عرض می‌کنم، دنیا یک قواعدی دارد، همچین که غش بخواهی بکنی برای لذت بردن از این نعمت، خدا به ملائکه می‌فرماید : یک کمی بکشید عقب، نعمت یک کمی می‌رود عقب، این نه این ول کرده خودش را، یک لکه بیانداز رویش. لکه می‌افتد رویش، آه! ببین! داشتی خیلی خوشت می‌آمد، نباید غش بکنی همین‌جوری، در ارتباط‌های دیگر.

این برای دوام نعمت لازم است، برای دوام نعمت، برای قوام نعمت، برای کمال نعمت لازم است که تو از نعمت زیاد لذت نبری، لذت ببر نوش جانت ولی زیاد نه، زیاد لذت بردن به چیست؟

رفقا! اگر کسی از یک لذتی تصمیم داشته باشد زیاد لذت ببرد داستان عشق و نفرت پیش می‌آید، از یک لذتی زیاد بخواهی لذت ببری کوچکترین لکه‌ای روی آن لذت بیافتد، کوچکترین نقصان، کوچکترین بویی استشمام بشود برای اجل و پایان نعمت، نفرت نسبت به زمین و آسمان پیدا می‌کنی، می‌ترسی، ترسو خواهی شد، لطمه می‌خوری از نظر روحی، وابسته نباش بگذار مستقل باشی؛ این یک.

دوم؛ اگر از لذائذ دنیایی‌ات زیاد لذت ببری از خیلی از لذت‌های دیگر محروم می‌مانی، بالاخره این را حالا شما برو بررسی کن از یک لذت خیلی لذت ببری، از یک عامل لذت خیلی لذت ببری بهتر است یا از هزارتا عامل لذت هر کدام متوسط لذت ببری؟ دومی برای روح انسان لازم‌تر و مفیدتر خواهد بود. ما بالاخره باید مطابق با ساختار…، گفت کم بخور همیشه بخور، کم بخور همیشه بخور. یک غذایی خوشم آمده تا آخرش می‌خواهم بروم. خب دیگر تو چند وقت این‌جوری زندگی کنی چند وقت دیگر دکتر ده ‌تا قلم غذا را برایت ممنوع خواهد کرد چون تو هر موقع خوشت آمده تا آخر رفتی، روح انسان هم دقیقاً همین‌طوری است، کم بخور همیشه بخور.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.