تداوم امامت در عصر غیبت

رسالت حضرت رسول چهار قلمرو داشت :

دریافت وحی، مرجعیت علمی، ولایت و رهبری جامعه ( ولایت ظاهری ) و ولایت معنوی که پس از ایشان سه قلمرو آن به ائمه اطهار منتقل شد و آنان به عنوان حجت های خدا در روی زمین، این مسئولیت ها را بر عهده گرفتند.

شرایط دشوار زمان امامت امام زمان (عج) باعث غیبت آن امام و پنهان شدن از نظرها شد. امام عصر (عج) در مرحله اول امامت از طریق نواب اربعه با شیعیان ارتباط داشت که معروف به دوران غیبت صغری بود. پس از در گذشت چهارمین نایب خاص غیبت کبری امام آغاز شد و مسئولیت های امامت وارد مرحله جدیدی گردید.

مسئولیت های سه گانه امامت در عصر غیبت کبری :

الف- ولایت معنوی امام در عصر غیبت کبری، این مقام چون نیاز به حضور آشکار امام نیست، همچنان برعهده امام است.

1- عالم خلقت از خورشید وجود ایشان گرمی و حیات می گیرد.

2- در مواقع حساس و سرنوشت ساز امدادهای خود را به اذن خدا به مسلمانان می رساند.

3- آنان را که شایستگی دارند به نحو خاص دستگیری می کند و با هدایت غیبی خود به کمال می رساند.

ب- مرجعیت علمی در غیبت کبری: دین به عصر پیامبر و امام اختصاص ندارد و احکام ویژه ی آن دوران نیست، همواره مسائل جدیدی مانند بانکداری، بیمه های اجتماعی، نماز در هواپیما، پیوند اعضا و خرید و فروش عضو پیش می آید که حکم آن را باید داشت و هم چنین در موضوعاتی مانند نماز، روزه، خمس، حج و سایر احکام که در زمان پیامبر دستورات آنان داده شده صدها سوال وجود دارد که جز با تخصصی عمیق و تسلط کامل به منابع دینی پاسخ به آنان مقدور نیست که این کار در اصل بر عهده پیامبر و امام عصر می باشد .

ج- حکومت اسلامی در غیبت کبری:

حکومت اسلامی به عصر پیامبر و امام اختصاص ندارد بلکه در همه عصرها به قدرت خود باقی است ولی باید ببینیم در عصر غیبت کبری چه راه حلی برای تداوم آنان پیش بینی شده است. قرآن و عترت راه حل انجام این دو مسئولیت را در عصر غیبت کبری نشان داده اند.

1- قرآن کریم ابتدا در آیه 122سوره توبه از جامعه اسلامی می خواهد برای شناخت دقیق دین گروهی همت کرده و در دین تفقه داشته باشند. از آنجا که تفقه به معنای تفکر امیق است، به افرادی که به این معرفت عمیق در دین رسیده باشند فقیه می گویند.

مَا ماکانَ المؤمِنونَ لِیَنفَروا کافَّهً فَلَو لا نَفَرَ مِن کُلِّ فَرقَهٍ مِنهُم طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهو فِی الدّینِ و لِیَنذِروا قَومَهُم اِذا رَجَعوا اِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرونَ(122)توبه

و مؤمنان را نشاید که همگی بیرون روند پس چرا کوچ نکنند از هر گروهی، جمعی از آناها تا دانش دین بیاموزند، و مردم خویش را انذار دهند آن گاه که به سوی آن ها باز گردند؛ شاید بترسند و توجّه کنند.

2-ائمه اطهار در عصرخود افرادی فقیه را تربیت می کردند و به مناطقی که به امام دسترسی نداشتند می فرستادند تا پاسخ گوی سؤال های دین مردم باشند.

اهمیت نقش فقیهان

امام کاظم (ع) فقیهان را دژهای محکم اسلام معرفی کرده است که حافظ اسلام اند در مقابل کژاندیشی ها از آن حراست می کنند. امام صادق (ع) نقش فقیهان را مهم دانسته و مرگشان را برابر شکاف و رخنه در اسلام می شمرد.

حال با تکیه بر دو پشتوانه قرآن و سیره و سنت پیامبر و ائمه ی اطهار (ع) ( عترت) که با تعالیم خود اصل و مبنای لازم برای اجتهاد را تبیین کردند و راه را برای فقیهان هموار ساختند تا در عصر غیبت، وظایف مربوط به مرجعیت علمی و حکومت اسلامی به فقیهان با تقوا و اسلام شناسان آگاه به زمان سپرده شود و بار امانت به دوش آنان قرار گیرد.

امام عصر (عج) در پاسخ به اسحاق بن یعقوب در باره رویدادهای جدید می فرماید:

و اَمَّا الحَوادث الواقِعَهُ فَارجعو فیها اِلی رُواهِ حدیثِنا فَاِنَهُم حُجَّتی عَلَیکم و اَنا حُجَّهُ اللهِ عَلَیهِم.

و در مورد رویدادهای زمان باید به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آن ها می باشم.

دو مسئولیت به مرجعیت علمی و رهبری و ولایت ظاهری ( حکومت اسلامی ) بنا به فرمان امام زمان (عج) و به نیابت از ایشان فقیه واجد شرایط بر عهده دارد تا در حد توان جامعه اسلامی را در مسیر اهداف الهی هدایت و رهبری کند .

کلمات کلیدی: 1- تفقه : تفکر عمیق 2- فقیه : کسی که به معرفت عمیق در دین و احکام دینی رسیده است 3- تقلید : یعنی رجوع به متخصص احکام دینی تا اعمال مطابق با راهنمایی او باشد 4- مرجع : فقیهی که با تفکر در ایات و روایات و با کمک گرفتن از موازین دقیق عقل ، احکام را به دست میآورد و در اختیار مردم قرار میدهد

5-ولی فقیه : فقیهی واجد شرایط که هم با کمک گرفتن از موازین دقیق عقل، احکام را به دست می آورد تا در اختیار مردم قرار دهد و هم توانایی لازم را برای برپایی و اداره حکومت را دارد و رهبری جامعه را بدست میگیرد تا به پیاده کردن قوانین الهی در جامعه اقدام کند .

پس درنتیجه در عصر غیبت مرجعیت علمی در شکل مرجعیت فقیه و حکومت اسلامی در چهار چوب ولایت فقیه ادامه یابد .

گرچه از حضورآشکار امام عصر (عج) در جامعه محرومیم اما امکان برقراری عدالت و قسط به طور نسبی وجود دارد به عبارت دیگر در راه رسیدن به احکام الهی و تشکیل حکومت اسلامی بن بستی وجود ندارد.

شرایط مرجعیت :

امام صادق علیه السلام در باره ویژگی های مرجع میفرماید :

فاما من کان من الفقها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا لهواه مطیعا لامه مولاه فلعوام ان یقلدوه و ذلک لایکون الا لبعض فقها الشیعه لاکلهم

هرکسی از فقیهان که نگهدارنده ی نفس خود ، نگهبان دین خود ، مخالفت کننده با هوا و هوس خود ، فرمان بر دار فرمان خدای خود باشد پس بر مردم است که از او پیروی کنند این ویژگی ها وجود ندارد مگر در برخی از فقیهان شیعه نه در همه آنها

شراط مرجع با استفاده از این حدیث و احادیث دیگر 1-با تقوا و عادل باشد 2- زمان شناس باشد و بتواند احکام دین را متناسب با نیازهای روز استخراج کند

2- در رشته تخصص خود – یعنی معارف و احکام دینی – از دیگران دانا تر باشد .

3- راهای شناخت فقیه واجد شرایط :

4- 1- خود ، به اندازه ای از فقه اطلاع داشته باشد که بتواند فقیه دارای شرایط را بشناسد و تشخیص دهد . 2- از دو نفر عادل و مورد اعتماد که بتواند فقیه واجد شرایط را بشناسد بپرسند . 3- یکی از فقیهان انچنان مشهور باشد که انسان مطمئن شود و بداند که این فقیه دارای شرایط است

ولایت فقیه شکل حکومت اسلامی در عصر غیبت

1-ولی فقیه چگونه برگزیده میشود ؟

ویژگی های رهبر جامعه اسلامی

الف ) مشروعیت : شرایط مربوط به رهبری را که در دین ( قرآن و عترت ) معین شده را دارا باشد .

1- فقیه عادل و با تقوا باشد 2-زمان باشد و بتواند احکام دین را متناسب با نیازهای روز به دست آورد . 3 – با تدبر و کفایت باشد و بتواند در جامعه را در شرایط پیچیده جهانی رهبری کند و با درایت . بینش قوی نقشه های دشمن دین را خنثی کند . 4- شجاعت و قدرت روحی داشته باشد و بدون ترس و واهمه با دشمنان دین مبارزه کند در اجرای احکام دین از کسی نترسد و با قدرت در برابر تهدید ها بایستد و پایداری کند .

2- ب) مقبولیت : باید مورد قبول و پذیرش مرجع قرار گیرد .

فقیهی میتواند جامعه را بسوی هدف های اسلامی رهبری کند که مردم با آگاهی و شناخت او را قبول داشته باشندو به او اعتماد و اطمینان پیدا کرده باشند .

پس کسی میتواند حکومت اسلامی را در زمان شیعه بر عهده بگیرد که علاوه بر داشتن شرایط رهبری ( مشروعیت ) مردم نیز او را پذیرفته باشند ( مقبولیت ) با پذیرش مردم است که رهبری و هدایت جامعه میسر می گردد و پیاده کردن احکام الهی ممکن میشود.

در طول تاریخ نه تنها فقیهان که هیچ پیامبر و امامی را نمی بینم خود را بزور به مردم تحمیل کند زیرا حاکم اسلامی علاوه بر اداره جامعه باید مردم را بسوی کمال و رستگاری راهنمایی کند .هنگامی جامعه را میتوان به سوی عدالت و ابادانی ، فلاح و رستگاری هدایت کرد که مردم آن جامعه 1- خود قبلا این هدایت را بپذیرند 2- به خاطر ان تلاش کنند 3- در سختی ها و گرفتاری ها از رهبری حمایت کند 4- از خود گزشتگی نشان دهد

روشهای انتخاب رهبر در جامعه اسلامی ( ولی فقیه) توسط مردم :

1-مستقیم : مردم کشور ما ، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به شیوه ای مستقیم و با حضور در اجتماعات و راهپیمایی های سراسری ، ولایت امام خمینی (ره) را پذیرفته اند .

2-غیر مستقیم :شیوه ای است که در قانون اساسی کشور ، پیش بینی شده است ومطابق آن مردم ابتدا نمایندگان خبره ی خود را انتخاب می کنند آنان نیز در میان مجتهدین آن کسی را که شایسته تر تشخیص دهند به عنوان رهبر جامعه اعلام می کنند پس از رحلت امام خمینی (ره) حضرت ایت الله امام خامنه ای (دامه برکاته) با همین شیوه مسئولیت رهبری جامعه را عهده دار شد .

2- میان انتخاب مرجع تقلید و ولی فقیه چه تفاوتی وجود دارد ؟

1-انتخاب مرجع یک وظیفه شخصی است ولی انتخاب ولی فقیه یک وظیفه عمومی 2- ممکن است چند مرجع در جامعه وجود داشته باشد ولی همواره یک ولی فقیه رهبر جامعه باشد .

3- میان دستور ولی فقیه و مرجع تقلید چه تفاوتی وجود دارد ؟

1- نظر تمام فقیهان در اجرای قانون و مقررات مربوط به نظام اجتماعی به این است که ضروری است همه مردم پیرو ولی فقیه باشند وقوانین حکومت اسلامی را که زیر نظر ایشان تصویب شده است را مراعات کنند 2- اگر در زمینه ای ولی فقیه ، حکم دارد ، لازم است تمام مردم – حتی سایر فقیهان و مراجع – از آن حکم پیروی کنند البته این یک ضرورت عقلایی و لازم بقا و پیشرفت یک کشور است و مانع بی نظمی و هرج و مرج است .

4- تفاوت میان نظام اسلامی و سایر حکومت های دموکراتیک (مردم سالاری ) در چیست ؟

1-حکومت دموکراتیک با خواست اکثریت مردم تعیین تعیین کننده نوع نظام حاکم بر جامعه است . و زمانی در کشور استوار می شود که اکثریت مردم آن را بپذیرند و بدان پایبند باشند اما تفاوت اساسی میان حکومت های دموکراتیک رایج در جهان و حکومت اسلامی در این است که حکومت اسلامی مسئول اجرای قوانین اسلامی است و فقیه تابع قوانین و مقررات دینی است . در نتیجه هدف دموکراسی رایج در جهان تامین کننده خواسته های دنیوی مردم بوده و نسبت به ارزشها ی الهی بی اعتناست

ترسیم سیمایی از حکومت اسلامی :

5-رابطه رهبر با مردم چگونه باید باشد ؟

عهد نامه مالک اشتر

1-دوستی و مهربانی با شهروندان : زیرا برخی از شهروندان برادر و خواهر دینی و هم آیین ما هستند و برخی نیز هم نوع ما هستند که مهربانی با انان ضروری است 2- نداشتن تکبر در صورت داشتن تکبر معالجه آن با نگاه کردن به عظمت الهی زیرا نداشتن تکبر حاکم را از سرکشی و لجاجت نجات می دهد 2- مانع تند روی میشود 3- باعث عقل موفقیت خود را بدست آورد و کارهای انسا عاقل تابع عقل شوند .

3- دوست داشتنی ترین چیزها نزد تو 1- میانه رو ترین بودن در حق 2- داشتن فراگیر ترین عدالت 3- کسب فراگیر ترین رضایت مندی مردم زیرا اگر این سه مورد رعایت نشود خشم عمومی ایجاد می شود که رضایت برخی افراد خاص را از بین میبرد و اگر این موارد رعایت شود عموم مردم راضی می شوند و نارضایتی برخی افراد تعصیری نخواهد داشت .

4- دور کردن عیب حویان از خود : زیرا اسرار مردم بشتر نزد مردم جامعه است و رهبر جامعه باید بیشتر از دیگران عیب مردم را پنهان کند .

5- شتاب نکردن در پذیرش خبر سخن چینان زیرا سخن چین باطن خیانتکارانه دارد و در لباس نصیحت ظاهر می شود .

6-مشورت نکردن با ترسو : زیرا ترسو روحیه انسان را سست می کند . 7- تفاوت کذاشتن میان انسان نیکوکار و آدم بدکار زیرا اگر چنین نکند نیکوکاران به کار خیر رغبتی نداند و بدکاران به کار بد تشویق میشوند .

8- پاسداری از حقوق محرومان و رسیدگی به انها در عین داشتن دل مشغولی های فراوان حکومتی انتخاب گروه تحقیق از افراد مورد اطمینان خود با خداترین و متواضع ترین را برای تهیه گزارش از وضع محرومان و اقدام برای رفع مشکلات آنها ، زیرا کارهای مهم و فراوان ، دلیلی بر ترک مسئولیت های دیگر نیست و این گروه بیش از دیگران به عدالت نیاز دارند .

6 مردم نسبت به حکومت اسلامی چه مسئولیتی دارند ؟

حمایت مردم شرط اول بقای نظام اسلامی است رهبر معظم انقلاب حصرت ایت الله امام خامنه ای ( دامه برکاته ) می فرمایند :

نظام بدون حمایت ، رای و خواست مردم ، در حقیقت هیچ است باید با اتکا بهرای مردم ، به سر کار بیایید . باید به اتکا و اراده مردم نظام حرکت کنید انتخابات ریاست جمهوری انتخابات خبرگان انتخابات مجلس شورای اسلامی و دیگر انتخابات مظاهر حضور رای مردم و اراده و خواست مردم است و در جای دیگر می فرمایند : یکی از اصول این است که هر نظامی که بر پاییه رای مردم بنیانگذاری شده باشد ماندنی است مردم هستند که می توانند نظام را به وجود آورند و پایداری بخشند .

منبع : کتوب علوم دینی دوره متوسطه آموزش و پرورش

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.