بغض آفتاب....
زمین…
مانند بغض آفتاب در پشت ابرها…
و زمان… همچون سراب…
در پیچ و تاب عقربه ها
به انتظار تو ایستاده…
و تو…
تنها، مانند واژه ای دربند شده
به انتظار ما ایستاده ای…
منصفانه نیست…
تاریخ با جای خالی تو ورق میخورد
آیا هیچ انعکاس صدایی نیست…
تا شب یلدای تو را یاری دهد؟!
? اَللّهُمَّ عَجِّلِ لِوَلیِّکَ الفَرَج…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1397/10/04 ساعت 11:48:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1397/10/12 @ 07:29:58 ب.ظ
ربیع الانام [عضو]
اللهم عجل لولیک الفرج.
1397/10/08 @ 07:28:38 ق.ظ
مهیار [عضو]
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر