از غدیر تا عاشورا


«فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقَامِكُمْ وَ أَزَالَتْكُمْ عَنْ مَرَاتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهَا وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُم…»
«…وخدا لعنت كند بر امتي كه شما را از مقام و مرتبه خود منع كردند و رتبه اي كه خدا مخصوص شما گردانيده بود از شما گرفتند و خدا لعنت كند امتي كه شما را مقتول ساخت…»
در اين فراز از زيارت قدسي عاشورا ،خطِ سير انحرافاتي كه به شهادت امام حسين (ع) و يارانشان انجاميد، به وضوح نشان داده مي شود. ابتدا ايشان را از مقام و رتبه خود دور كردند و سپس رتبه اي كه خدا به ايشان داده بود گرفته و در نهايت امام حسين (ع) را شهادت كردند.در واقع امتي كه امام(ع) را از مقام خود دور كردند و مقامي را كه خدا به ايشان داده بود گرفتند و ايشان را به شهادت رساندند، در يك رديف مورد غضب خدا قرار مي گيرند. به اين معني كه غصب مقامات خدادادي آن حضرت، مانند شهيد كردن ايشان است.
اما به راستي اين مقام و رتبه چه بوده است؟
پيامبر اكرم (ص) در غدير خم بعد از اعلام ماموريت خود از جانب خداوند متعال براي رساندن آن چه كه مورد علي (ع) از سوي خدا نازل شده است، در معرفي آن حضرت به حدود 200 مورد از فضايل ايشان اشاره فرمودند، كه براي نمونه به پاره اي از آن ها اشاره مي كنيم
 جايگاه او نسبت به من هماننده جايگاه هارون است نسبت به موسي به جز اين كه بعد از من پيامبري نخواهد بود.
 خداوند او را براي شما، صاحب اختيار و امام قرار داده است.
 روا نيست مگر آنچه خدا و رسول او و امامان روا دارند و ناروا نيست مگر آنچه آنان ناروا دارند.
 او نخستين، مومن به خدا و رسول اوست و كسي در ايمان از او سبقت نجسته.
 خداوند هرگز توبه منكر او را نپذيرد.
 شك و ناباوري در امامت يكي از امامان مانند شك و ناباوري در امامت تمامي آنان است و هر آينه جايگاه ناباوران در آتش است.
و اين چنين رسول گرامي اسلام در آخرين حج خود به معرفي مقامات اميرالمونين (ع) و ائمه معصومين(ع) مي پردازند. اما زمان را براي گفتن تمامي فضايل امير المومنين(ع) كافي نمي دانند و مي فرمايند:
«هان مردمان! هر آينه برتري هاي علي بن ابيطالب (ع) نزد خداوند_كه در قرآن نازل فرموده_ بيش از آن است كه من به يكباره بر شمارم.»
و اما منافقان كوردل كه خود واقف به مراتب ايشان بودند؛ از همان ساعات پاياني عمر رسول خدا(ص) در شكستن شخصيت و پايين آوردن فضايل ايشان تلاش كردند.
تا جايي كه وقتي پيامبر(ص) در خواست قلم و دوات براي نوشتن وصيت كردند؛ ايشان را به گفتن هذيان متهم كردند. و كار را به جايي رساندند كه وقتي امير مومنان در محراب نماز به شهادت رسيدند با تعجب پرسيدند مگر علي نماز هم مي خوانده! كريم اهل بيت را در خانه مسموم كردند و به قصد عبادت به خيمه هاي آل محمد(ص) حمله كردند و سر از بدن سبط نبي اكرم جدا كردند و در شام، كاروان اسراي آل محمد(ص) را خارجي خواندند.
آري در اين شرايط بود كه امام حسين(ع) دست به قيام زدند و در وصيت نامه خود كه به محمد بن حنيفه چنين فرمودند:
«…به درستي كه حسين شهادت مي دهد كه خدا يكي است و محمد (ص) بنده و رسول اوست…
در اول وصيت نامه اش گونه بيان اعتقادات مي كند تا بعد از شهادتش نگويند حسين بن علي خارجي بوده و در ادامه همان وصيت نامه مي فرمايند:
…من از روي سركشي و سرمستي قيام نكردم، من خروج كردم تا در امت جدم اصلاح كنم، من مي خواهم به سيره جدم و پدرم علي (ع) عمل كنم، من مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم. اگر از من قبول كردند كه كردند و اگر نپذيرفتند، آنان را به خدا واگذار مي كنم كه بهتر[ن داوران است…»
و چه امر به معروف و نهي از منكري بالاتر از معرفي مراتب امير المومنين (ع) و ائمه (ع)؛ همانطور كه پيامبر(ص) در خطبه غدير فرمودند:
«امر به معروف كنيد و از منكر باز داريد و بدانيد كه ريشه امر به معروف اين است كه به گفته من[درباره امامت] برسيد و سخن مرا به ديگران برسانيد و غايبان را به پذيرش فرمان من توصيه كنيد و آنان را از مخالفت با سخنان من بازداريد؛ همانا سخن من فرمان خدا و من است.»
پيامبر(ص) در پايان خطبه غدير، خداوند را گواه مي گيرند در رساندن پيام او به مردم و هشدار مي دهند كه:
« اگر مردم از جانشينان او از نسل علي(ع) تا برپايي قيامت پيروي نكنند، كردارهايشان بيهوده خواهد بود و در آتش ابدي خواهند بود، به گونه اي كه از غذابشان كاسته نشود.»
سپس رسول خدا از مردم در باره علي اميرالمومنين(ع) و امامان از نسل خود و او و حسن و حسين و آنان كه خداوند پس از ايشان بر پا كرده است بيعت مي گيرند؛ بيعتي از دل و جان با تمام اعضا و جوارح. و خداوند را نيز بر آن بيعت، شاهد و گواه مي گيرند.
و اما امروز با تفكر و دقت در واقعه غدير، مي يابيم كه: اگر آن روز عهد غدير را نشكسته بودند، هرگز نمي توانستند درِ خانه ی امير المومنين(ع) را آتش بزنند و پهلوي ناموس الهي، بانويِ دو عالم، حضرتِ فاطمه زهرا(س) را بشكنند و ايشان را در اوج جواني به شهادت برسانند. اگر پيمان غدير را نقض نكرده بودند كجا مي توانستند 25 سال امير المومنين(ع) را خانه نشين كنند. آري! اگر عهد غدير را زير پا نمي گذاشتند، چگونه مي توانستند امام حسن مجتبي، سبط اكبر و آقاي جوانان بهشت را در خانه آن حضرت به شهادت برسانند و اگر در غدير توطئه نمي كردند و پيمان ها و بيعت هاي خود را به فراموشي نمي سپردند، چگونه مي توانستند واقعه تلخ و دردناك و فاجعه غم انگيز كربلا را رقم بزنند.
و اکنون در زمان غیبت حرمانمان از دیدار امام زمان عجل الله تعالي فرجه بایسته است که فرمان رسول اکرم صلي الله عليه و آله را گردن نهاده که فرمود:
فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ پس بايسته است اين سخن را حاضران به غايبان و فرزندداران به فرزندان تا برپايى رستاخيز ابلاغ کنند.
و جهانيان را با خطابه غدیر و سند حقانیت امیر مومنان و دکترین پیامبر اسلام صلي الله عليه و آله آشنا کنیم تا رویکرد کامل اسلام شناسی به ویژه معرفی امام عصر عجل الله تعالي فرجه را ابلاغ نماییم.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.