موضوع: "آمپول معنویت"

تأثیر عمل در هدایت بشر

«تأثیر عمل در هدایت بشر»

استاد مطهری:
? برای هدایت بشر دو راه است: یکی گفتن و نوشتن و دیگر پیشقدم شدن ، و هرگز گفتن به قدر پیشقدم شدن اثر ندارد.
یک فرق میان مکتب انبیا و مکتب فلاسفه و حکما این است که حکما تنها اهل نظریه و تعلیم و تدریس می باشند ولی پیغمبران به آنچه می گویند قبل از آنکه از دیگران تقاضای عمل بکنند خودشان عمل می کنند و لهذا تا اعماق روح بشر نفوذ می نمایند، قلب و احساسات بشر را تحت تصرف خویش در می آورند.

چرا به عیادتم نیامدی؟

 

ای فرزند آدم مریض شدم و به عیادتم نیامدی.
و او در جواب می گوید: ای خدا چگونه از شما عیادت کنم در حالیکه تو پروردگار جهانیان هستی.
خدا می فرماید: فلانی، بنده من مریض شد، چنانچه به عیادت او می رفتی هر آینه مرا در کنار او می یافتی.
و از تو طلب آب کردم و مرا سیراب ننمودی.
بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی،
خدا می فرماید: بنده من از تو طلب آب کرد، چنانچه به او آب می دادی آن را در نزد من می یافتی.
و از تو طعام و غذا خواستم، ولی مرا طعام ندادی،
و بنده در جواب می گوید: چگونه اینکار را می کردم و حال آنکه تو پروردگار جهانیان هستی
و خدا می فرماید بنده من فلانی از تو غذا خواست و اگر تو به او غذا می دادی آن را در نزد من می یافتی.
.
حدیث قدسی
بحار، ج 74 ص 368 روایت 56 باب 23

قصه وکالت وقصه وکیلی

✅ خدایا…
قصه ی وکالت را زیاد شنیده ام !
اما قصه ی وکیلی چون تو را نه …
? تو که وکیل باشی همه ی حق ها گرفتنی است …
? پرونده ای که تو وکیلش باشی قصه اش ستودنی است …
? از روزی که ایمان آوردم، تو وکیل منی و تنها پناهم …
و تو در این عشق بازی ، پرده از رازی بزرگ برداشتی ، رازی که اسمش را می دانستم اما رسمش را …
? رازی بنام “توکل” …
“توکل” قصه ای است که از روز ازل برایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی درتمام لحظات روشنایی،
? دستانت دردست من است …
? نگران نباش و به من اعتماد کن …
? “توکل"،” توکل” …
و فهمیدم :

“حسبنا الله ونعم الوکیل”

أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج

امام علی(ع) از نگاه اندیشمندان


حضرت علی(ع) نماد عدالت و مظهر شجاعت برای همیشه تاریخ است، آن بزرگوار از چنان ویژگی‌های خاصی برخوردار است که بسیاری را به اظهارنظر و بیان خصایل امام و ستایش ایشان واداشته است.

حضرت علی(ع) 13 رجب 23 سال قبل از هجرت چشم به جهان گشود، این بزرگ مرد در فتوت، مردانگی و جوانمردی، حق و عدالت سرآمد روزگار خود و حتی تاریخ بوده است.

پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبد مناف و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبد مناف است.

مرتضی از القاب حضرت علی (ع) است و به این معناست که رفتار و کردار آن حضرت، مورد پسند خدا و رسول خداست. از دیگر لقب‌های آن حضرت اسدالله (شیرخدا)، حیدر (شیر بیشه ایمان) و کاشف الکَرب (برطرف کننده غم) هستند.

نهج البلاغه

نهج البلاغــه برگزیده‌ای از خطبه‌ها نامه‌ها و سخنان کوتاه و حکمت آمیز حضرت علـی(ع) و قطره‌ای از اقیانوس بیکران معارف الهــی است که گذر زمان نتوانسته غبار کهنگی بر آن بنشاند .

حضرت علی(ع) از نگاه اندیشمندان

* شبلی شمیل ( از پیشتازان مکتب مادیگری) در فضایل امیرالمؤمنین می‌گوید: علی بن ابیطالب، بزرگ بزرگان، یگانه نسخه‌ای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است.

* جرج جرداق ( اسلام‌پژوه و نویسنده شهیر لبنانی ) می‌نویسد: چه می‌شد بر تو ای دنیا، اگر نیروهای خود را جمع می‌کردی و در هر زمانی یک علی می‌آوردی با عقلش و قلبش و با زبان و ذوالفقارش.

* امین نخله ( یکی از دانشمندان مسیحی) در خصوص اوج تأثیر کلام علی می‌نویسد: هر گاه کسی بخواهد بیماری روح وروان خود را درمان کند، باید به گفتار امام علی در نهج البلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را در پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد.

* محمد بن ادریس ( رئیس مذهب شافعی از مذاهب اربعه اهل تسنن) درباره علی (ع) سروده‌ای دارد که مضمون آن چنین است: هر گاه علی جایگاه و حقیقت خویش را برای مردم آشکار کند، هر آینه مردم دسته دسته در برابر او به سجده خواهند افتاد، شافعی مُرد وعاقبت نفهمید علی پروردگار است، یا پروردگارش مال اوست.

* جبران خلیل جبران نیز می‌نویسد: علی از جهان درگذشت، در حالیکه شهید عظمت خود شد. در حالی که نماز میان دو لبش بود و دلش از شوق پروردگار لبریز بود. عرب حقیقت مقام و قدر علی را نشناخت، تا از میان همسایگان پارسی آنان، مردمی به پا خاستند و بین گوهر و سنگ ریزه را فرق گذاشتند.

* بارون کاردایفو ( دانشمند فرانسوی) می‌نویسد: علی مولود حوادث نبود، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود، اعمال او مخلوق فکر وعاطفه و مخیله خود اوست، پهلوانی بود که درعین دلیری، دلسوز و رقیق القلب، و شهسواری بود که در هنگام رزم آرایی، زاهد از دنیا گذشته بود. به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت و در حقیقت، جان خود را فدا نمود. روحی بسیار عمیق داشت که ریشه آن ناپیدا بود و در هر جا خوف الهی آن را فرا گرفته بود.

شیوه های تبلیغی امیرالمؤمنین

موعظه

موعظه عبارت است از سفارش به تقوا و ترغیب به طاعت‌ها و پرهیز از گناهان و بر حذر داشتن از اینکه کسی فریب دنیا را خورده و دل به زر و زیور آن نبندد. با بررسی نهج البلاغه در می یابیم که حضرت از این راه استفاده می‌کردند.

مجادله

مجادله در لغت به معنای پیچاندن طناب است و سپس به پیچاندن طرف مقابل و گفتگو برای غلبه به کار رفته است.

مجادله بر سه قسم است: مجادله احسن، مجادله حسن، مجادله غیر حسن(بد).

حقیقت گرایی و واقع نگری

سیاست اسلام و قرآن در تبلیغ بر اساس حقیقت گرایی و واقع نگری استوار است و تبلیغی را که بر اساس دروغ، ریا، سازش کاری، نیرنگ، به کارگیری ترفندها و سوژه های گمراه کننده باشد، منع نموده است.

مخاطب شناسی

هر مبلغی باید بداند مخاطب کیست؟ فرد است یا گروه؟ گروه های سنی، جنسی و اعتقادی مخاطبین چه کسانی هستند، شرایط اجتماعی و افکار عمومی محیط مخاطبین چگونه است و…

روانشناسی

یکی از مؤثرترین ابزارهای تبلیغ و عوامل موفقیت آن در جذب مخاطب، روانشناسی تبلیغ است.

حق از منظر امام علی(ع)

حق الناس، احترام به حقوق مردم، حقوق دوستان، رعایت حقوق و حدود دوستی، حقوق برادری، حقوق متقابل پدر و مادر، حقوق متفابل امام و امت از جمله حقوقی بودند که از سوی حضرت علی(ع) بسیار مورد توجه بوده و با دقت و وسواس در مورد آنها عمل و درباره آنها سفارش کرده است.

سفارش امام به مالک اشتر در رعایت حقوق مردم

 دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو در حق، میانه ترین و در عدل، فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص (نزدیکان) را از بین می‌برد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می‌کند. خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند، زیرا در روزگار سختی یاریشان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر، و در خواسته هایشان پافشارتر، و در عطا و بخشش کم سپاس تر و به هنگام منع خواسته‌ها، دیر عذر پذیرتر و در برابر مشکلات کم استقامت تر هستند، در صورتی که ستون‌های استوار دین و اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم هستند.

دوست و دشمن انسان


کافر دشمن خداست و دوستی با دشمن خدا در واقع همان دشمنی با خداوند متعال است.

امام علی (ع) فرمودند: انسان سه دوست و سه دشمن دارد. دوست، دوستِ دوست او و دشمنِ دشمن او، دوست تو هستند. دشمن انسان، دشمنِ دوست افراد و دوست دشمن انسان، دشمنت هستند. در مورد دوستی با کفار هم همین است اگر کسی با دشمن خدا دوست شد، دشمن خدا شده است.

خداوند در آیه اول سوره مبارکه «ممتحنه» می‌فرمایند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دشمن من و دشمن خود را دوست نگیرید. شما با آنان طرح دوستی می افکنید، در حالی که آنان نسبت به حقی که برای شما آمده است، کفر ورزیده‌اند».

در حدیثی از امام صادق (ع) داریم: کسی که کافری را دوست بدارد با خدا دشمنی کرده است؛ دوست دشمن خداوند همان دشمن خداوند است. بنابراین یکی از عوامل غضب الهی دوستی با دشمن خدا است که دشمن خدا یکی کافران و یکی دیگر ظالمان و جباران هستند.

ستمگران افرادی هستند که دوستی با آنها حرام است. یکی از یاران امام صادق (ع) با شتر افراد را جابه جا می‌کرد. او نقل می‌کند که خدمت امام صادق (ع) رسیدم که ایشان فرمودند: تو همه صفاتت خوب است اما یکی از کارهایت مورد پسند من نیست؛ اینکه تو شترهایت را به هارون‌الرشید اجاره می‌دهی. عرض کردم: من برای کار بدی شتر به او اجاره نمی‌دهم گاهی برای رفتن به مکه از من شتر می‌گیرد. حضرت فرمودند: هارون به تو بدهکار هم می‌شود که مثلا دیرتر به تو پول دهد؟ که او گفت: بله. سپس حضرت فرمودند: آیا حاضری زنده بماند که شترهای تو را دهد؟ پاسخ داد: بله آقا که حضرت ادامه دادند: پس این کار شایسته نیست چون تو منتظری سالم بیاید و کرایه تو را پرداخت کند. او وقتی این سخن حضرت را شنید تمامی شترهایش را فروخت.