موضوعات: "بدون موضوع" یا "نکات ناب روان شناسی" یا "درمحضر بزرگان"
کبوتر حرم امام رضا.ع.
سه شنبه 97/08/15
دیشب خواب دیدم که در یک بیابان سرگردانم. نمی دانستم از کجا آمده ام و به کجا می خواهم بروم. در حین راه کبوتری را دیدم ، کبوتری که با کبوتر های دیگر فرق داشت. مدتی به او خیره شدم تا این کبوتر لب به سخن گشود و گفت ما می توانیم دوستان خوبی برای هم باشیم و به راهمان ادامه دادیم. من در زمین خاکی راه می رفتم و او در آسمان آبی پرواز می کرد . مدتی طولانی گذشت آن قدر راه رفته بودیم که رمقی برایم نمانده بود . حالا دیگر کم کم روشنی سپیده نیز در آسمان دیده می شد و ما هنوز به مقصد نرسیده بودیم . ناگهان درخی سر به فلک کشیده نظرم را به سوی خود جلب کرد کبوتر مرا به سوی درخت هدایت کرد. درختی تناور که آهویی در زیر شاخه های آن به خواب عمیق فرو رفته بو. وقتی به طرف آهو رفتم خواستم نوازشش کنم که دیدم چشمانش را باز کرد . رسیده بود، خیلی ترسیده بود که حتی توان صحبت کردن را هم نداشت. در این حال کبوتر ما جرای من و دوستیمان را برای او تعریف کرذ.
کمی آرام شد و با صدای شیرین و دلنشین گفت: اگر می شود من هم به جمع شما بپیوندم . من وکبوتر هم با تمام وجود درخواستش را قبول کردیم . حال من و کبوتر و آهو دوستان خوبی برای همدیگر شده بودیم . زیر درخت نشستیم و شروع به صحبت کردن کردیم. و از سرگذشت زندگیمان گفتیم. هوا دیگر کاملا روشن شده بود. آهو بلند شد و گفت باید حرکت کنیم و من گفتم نمی دانم مسیرم کجاست و به کجا بروم؟ آهو با جدیت تمام گفت بر پشتم بنشین و به راه ادامه دادیم . رفتیم و رفتیم تا به شهری رسیدیم ؛ شهری برایم آشنا بود یادم افتاد آن جا همان دیار خودم است. دیگر وقت خداحافظی شده بود. کبوتر در حین خداحافظی گفت بزرگترین آرزویت چیست؟ گفتم : دلم می خواهد خادم حرم امام رضا شوم او ادامه داد و گفت دلم می خواهد کبوتر گلدسته حرم امام رضا (ع) شوم و بر بلندای مناره های حرم ساکن شوم و هر دو از آهو پرسیدیم شما چه آرزوی دارید؟ آهو در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ، گفت : دلم می خواهد گرفتار صید شکارچی شوم و امام رضا ضامنم شود
چراحرم حضرت علی.ع. پرچم ندارد؟
سه شنبه 97/08/15
پرچم نمادی به نشانه خونخواهی و طلب تقاص است و تقاص خون امام علی(علیه السلام) توسط فرزندش امام حسن(علیه السلام) از ابن ملجم ملعون گرفته شد؛ در حالی که سایر امامان معصوم(علیهم السلام) در انتظار قیام امام منتظر برای قصاص قاتلان هستند.
گنبد حضرت زینب(سلام الله علیها) نیز پرچمی نداشت تا اینکه بارگاه نورانی اش به دست شمر صفتان بمباران شد و مدافعان حرم حضرت زینب پرچم تقاص را بر گنبد ملکوتی اش بر افراشتند.
راز آرامــش درون چــیـست؟
دوشنبه 97/08/14
1 - راز آرامش درون خویشتنداری است، انرژیهای خود را پراکنده نکن، بلکه آنها را تحت نظر داشته باش و به طرز مفیدی هدایتشان کن.
2 - راز آرامش درون در این است که هر کاری را با حواس جمع و علاقه انجام دهی.
3 - راز آرامش درون در زمان حال زندگی کردن است، … گذشته و آینده را در چرخه ذهنی رها کن.
4- راز آرامش درون در آسایش درون است، یعنی آسایش جسمانی،عاطفی ذهنی و معنوی.
5 - راز آرامش درون در دل نبستن است، این را بدان که در حقیقت هیچ چیز و هیچ کس به تو تعلق ندارد.
6 - راز آرامش درون در شادی است، افکار شادی آفرین را آگاهانه حفظ کن.
7 - این را بدان که شادی در درون تو جای دارد و نه در اشیاء و شرایط خارج از وجود تو .
8 - راز آرامش درون در این است که همه چیز را همانطور که هست بپذیری
آنگاه با امید و آرامش در جهت بهبودی آن قدم برداری.
9 - راز آرامش درون در درک این مطلب است که تو نمی توانی دنیا را تغییر دهی، اما می توانی خودت را تغییر دهی.
10 - راز آرامش درون در دوستی با افراد مثبت است، از معاشرت با افرادی که طبیعتی خالی از صفا و صمیمیت دارند پرهیز کن.
11 - راز آرامش درون در ایجاد آرامش در محیط اطراف خویش است.
12 - راز آرامش درون در یک زندگی ساده است، ضروریات زندگی را دوباره برای خود تعریف کن.
13 - راز آرامش درون در یک زندگی سالم است، هر روز ورزش کن، غذای مناسب بخور و نفس عمیق بکش.
14 - راز آرامش درون در داشتن وجدانی پاک است.
15 - راز آرامش درون در رفتار آزادانه است، رفتاری که بر آمده از خود واقعی ات باشد، نه افکار دیگران.
16 - راز آرامش درون در این است که در تمام مراحل زندگی از حق پیروی کنی.
17 - راز آرامش درون در غبطه نخوردن به مال دیگران است، این را بدان که آنچه حق توست، هر طور شد خود را به تو خواهد رساند.
18 - راز آرامش درون در گله مند نبودن است، آنچه دنیا به تو می بخشد، در مقابل چیزی است که پیش تر ، تو به او بخشیده ای.
19 - راز آرامش درون در این است که اشتباهات خود را بپذیری و بدانی که فقط خود تو می توانی آنها را به موفقیت تبدیل کنی.
20 - راز آرامش درون در این است که بر دشمن درونت غلبه کنی، نه اینکه او را سرکوب کنی.
21 - راز آرامش درون در تمرین اراده است، حتی اگر ذهنت به شدت با آن مخالف باشد.
22 - راز آرامش درون در این است که دلت همیشه شاد باشد، حتی هنگامی که دیگران عبوس هستند.
23 - راز آرامش درون در این است که به جای توقع خوشحالی از دیگران، خودت آنها را خوشحال کنی.
24 - راز آرامش درون در این است که خیر و سلامت دیگران را خیرو سلامت خود بدانی.
25 - راز آرامش درون در بی آزار بودن است، هرگز کسی را نرنجان.
26 - راز آرامش درون، کار کردن درکناردیگران است، نه در مقابل آنها.
ظرف وجودیمان را بزرگ کنیم....
دوشنبه 97/08/14
به خدا اعتماد کنیم
ما باید به خدا اعتماد کنیم . خدا به مادر موسی گفت : بچه ات را به دریای خروشان بسپار ،اینکار با کدام عقل سازگاری دارد ؟ خدا به مادرموسی اطمینان داد که موسی را برمی گرداند.
خدا می فرماید تو در گرفتاری هایت تقوا پیشه کن ، من به تو آرامش می دهم و ظرف وجود تو را بزرگ می کنم . گاهی فردی مشکلات زیادی دارد ولی آرامش دارد . اگر حلال و حرام را رعایت کنیم نباید انتظار داشته باشیم که زود پولدار بشویم . خدا می گوید که تو عقل خودت را که چراغ است به طرف دین بیاور تا من به شما دستور بدهم . فردی به پیامبر (ص) گفت که فقر بر من چیره شده است . پیامبر (ص) فرمود : صدقه بدهید . او سه بار پیش پیامبر آمد و بعد از سه بار که صدقه داد ، در کارش گشایش شد . ما نباید زود خسته بشویم . وقتی ما به حرف دین گوش کنیم اگر سختی باشد رضایت ، برکت و آرامش هم هست . اگر ما به حرف خدا گوش کنیم ظرفیت ما بالا می رود و مشکلات ما را زمین گیر نمی کند.
اگر من رعایت حلال و حرام را بکنم و پولدار هم نشوم خدا به من ظرفیتی می دهد که من احساس می کنم خدا ازمن راضی است . ممکن است که من با حرام پولدار بشوم ولی من به اندازه ی ثروتی که بدست آورده ام کوچک شده ام . این انسان با یک تلنگر می شکند زیرا ظرفیت ندارد
حل مشکل در آرامش است . پولدار شدن موضوعیت ندارد . شاید من پولدار بشوم یا نشوم ولی رضایت خدا ، مغفرت ، رحمت و فضل الهی را دارم . بعضی ها حلال و حرام ها را رعایت می کنند و خیلی پولدار نیستند ولی بچه های خوبی دارند . این نتیجه ی حلال خوری است .
شیطان در هنگام بحران ما را وسوسه می کند که دست در فاکتور ببریم و ساعت عدم حضور را ساعت حضور بزنیم . ما به ظاهر دست در فاکتور می بریم و بعد از مدتی پولدار می شویم ولی بعد می بینیم که بچه ما هم دست در جیب مان می برد و پول می دزد یا دست در چک ما می برد .
شما بر مردم مکر کردی و حالا فرزند شما بر شما مکر می کند و شما یک فرزند ناخلف خواهی داشت، نه اهل نماز است نه اهل ادب و احترام و چاقوکشی هم می کند و معتاد هم می شود ، این فقر واقعی یا فقر معنوی است . اگر ما به حرف شیطان گوش کنیم شیطان به ما ظرفیت نمیدهد بلکه مادیت می دهد .
مؤمن به طاغوت کیست؟
دوشنبه 97/08/14
«مؤمن به طاغوت» کسی است که:
آنقدر تحت تأثیر هیمنۀ طاغوت است، یا آنقدر شیفتۀ نظام طاغوتی است که عیبهای طاغوت را نمیبیند.
سخنان طاغوت را بهصورت تعبدی و بدون تحقیق و بررسی میپذیرد و عیوب طاغوت را برای خودش توجیه میکند.
تفکر و منش طاغوتی را آنقدر معقول میداند که حتی آن را مقدّس میشمرد!
به خودش اجازۀ اندیشیدن در نقد طاغوت نمیدهد. همۀ این ویژگیها در غربزدگان دیده میشود. تمدن غرب با همۀ ویژگیهای مثبتی که احیاناً میشود برای آن برشمرد، یک تمدن طاغوتی است؛ چون در ساختار و ذات خودش نمیتواند حقوق انسانها را رعایت کند.
اگر به یک غربزده بگویید که «آمریکا ضعیف است و احمقانه رفتار میکند» باور نمیکند؛ چون به قدرت و هوشمندی آمریکا ایمان آورده است، هرچند موارد نقض آن را آشکارا میبیند.
حتی در مواردی که بهصورت تجربی ضعف و حماقت آمریکا را برای او اثبات میکنید و به او میگویید «دیدی که در این موارد ضعیف است!» هرگز قبول نمیکند و میگوید: نه، آنها حسابشده عمل میکنند! این ناشی از ایمان او به طاغوت است.
کسی که حماقت دشمنان دین را باور نکند، نوعی ایمان به طاغوت دارد. امام خمینی(ره) عمیقاً کافر به طاغوت بود، به همین دلیل میفرمود: «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند»
مؤمن به طاغوت، ممکن است نماز بخواند و روزه هم بگیرد؛ اما باورش این است که ما نمیتوانیم بدون یک ساختار طاغوتی زندگی کنیم. غربزدگی، ایمان به طاغوت و ساختار اجتماعی و سبک زندگی طاغوتی است.