موضوعات: "بدون موضوع" یا "نکات ناب روان شناسی" یا "درمحضر بزرگان"
بهترین زندگی
یکشنبه 97/12/12
در کلام کوتاهى از حضرت رضا (ع) نکتهاى است که باید شعور و غیرت را بلرزاند و حرکت بدهد. حضرت به على بن شعیب مىفرماید: «یابن شُعَیْب ارَایْتَ مَنْ احْسَن النّاسِ عیشةً»؛ پسر شعیب مىدانى چه کسى زندگى بهتر را دارد؟
.
در برابر این سؤال هر کس جوابى خواهد داشت. چه در بعد مادى و چه معنوى، زندگى بهتر زندگى همراه ایمان، همراه رضا، همراه یقین، همراه قرب خداست. و یا این که بهتر در اطاعت و تقوى و اجابت دستور حق است و یا این که زندگى بهتر در ثروت زیاد و قدرت زیاد و لذت زیاد و … است.
.
حضرت به هیچ کدام از این دو گونه جواب نمىپردازد و پس از واگذارى شعیب و این که شما آگاهترید مىفرماید: «مَنْ حَسُنَ عَیْشُ النَّاسِ فى عَیْشِهِ».
زندگى بهتر زندگى کسانى است که دیگران، در زندگى آنها به خوبى رسیدهاند و خوبى دیگران در باغ دستهاى آنها روییده است زندگى مادى و معنوى تو اگر با تولید و تکثیر تو همراه نباشد بر تو وبال مىشود.
.
در زندگى مادى اگر تو بهترینها را براى خودت جمع کنى و لذت و قدرت و ثروت را براى خودت بخواهى و به دیگران نرسى و پول را نپاشى و پخش نکنى، حتما منتظر باش که حسادتها و دشمنىها و چشمها و دستها در آشکار و پنهان، مزاحمت بشوند. و از دست و دل و دماغت بیرون بیاورند، که تا پول را نپاشى و نکارى پولى برداشت نمىکنى.
.
و در زندگى معنوى هم اگر تو در خوبى خودت غرق بشوى و دیگران در زندگى ایمانى و تقوایى و در یقین و رضا و قرب تو سهمى نگیرند و زندگى آنها در زندگى تو شکل نگیرد، حتما تو در غربت و تنهایى خودت محاصره خواهى شد و از دست خواهى رفت.
.
درسهایى از #انقلاب(تقیه)، ص: 103
#استاد_علی_صفایی_حائری_ره
ما_بلد_نیستیم_کنار_هم_باشیم.
یکشنبه 97/12/12
اغلب ما #سواد_رابطه نداریم.
بلد نیستیم بفهمیم دنیای #آدم ها با هم #فرق دارد.
#توقع داریم کسی که با ماست خود ما باشد.
حتی #حاضر نیستیم به #نیازها، #خواسته ها و #علایق او #توجه کنیم.
#غرور خودمان را بسیار #دوست داریم،
#اما_توقع_داریم_او_غرور_و_نیاز_و_توقع_نداشته_باشد.
و #درکش برای ما #سخت است که او دنیایی دارد که خودش ساخته و آن را صرفا با ما به #اشتراک گذاشته،
نه اینکه بخواهد بر اساس خواسته ی ما دنیای #تازه ای بسازد.
شاید در بهشت بشناسمت!
یکشنبه 97/12/12
این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامهی تلوزیونی مطرح شد.
مجری یک برنامهی تلوزیونی که مهمان او فرد #ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید: مهمترین چیزی که شما را #خوشبخت کرد چه بود؟
فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم.
در مرحلهی اول گمان میکردم خوشبختی در جمعآوری #ثروت و کالاست، اما این چنین نبود.
در مرحلهی دوم چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمعآوری چیزهای #کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود.
در مرحلهی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژههای بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود.
در مرحلهی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلیهای مخصوص خریده شود، و من هم بیدرنگ این پیشنهاد را قبول کردم.
اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیهها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لبهایشان نقش بسته بود.
اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود!
هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمیداد!
خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟
این جوابش همان چیزی بود که #معنای_حقیقی_خوشبختی را با آن فهمیدم…
او گفت: میخواهم چهرهات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظهی ملاقات در #بهشت، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما #تشکر کنم!
✅ هیچ کسی نمیتواند به تو رشدی بدهد!
چهارشنبه 97/12/08
✅ هیچ کسی نمیتواند به تو رشدی بدهد!
? استاد علی صفایی حائری(عین.صاد)
نباید گرو موقعیتها بود که اگر با فلانى باشم بهتر خواهم بود. اگر با فلانى ازدواج کنم، به من رشد مىدهد و از این حرفها… چون هیچ کسى نمىتواند به تو رشد بدهد. این تو هستى که در هر موقعیتى مىتوانى رشد کنى و یا خسارت ببینى.
گیرم تو در کنار رسول باشى و یا همراه فاطمه، این درست که اینجا زمینه بهتر است، ولى این هم هست که تکلیف بیشترى از تو مىخواهند.
در هر حال این زمینهها مهم نیستند، وضعیتى که تو مىگیرى و اطاعتى که تو خواهى داشت، تو را بالا میبرد و یا پایین مىآورد.
البته این حرفها بر ما که با چیزهاى دیگر مأنوس بودیم، سنگینى مى کند. ما دوست داریم با فلانى باشیم و در فلان جا زندگى کنیم و اسمش را هم مىگذاریم خدا و رشد، غافل از آنکه رشد ما در گرو همین اطاعت و تقوى، همین عبودیت است؛ یعنى اینکه در هر موقعیتى تکلیفمان را بیاوریم و اسیر موقعیتهاى خوب و یا بد نباشیم.
? صراط، ص 150
*از ویژگی های ذاتی انسان،
چهارشنبه 97/12/08
*از ویژگی های ذاتی انسان، حُبّ ذات، خودخواهی و خوددوستی است. این خصیصه، او را به سوی جلب منفعت شخصی و نیز دفع ضرر، سوق می دهد. و شاید منفعت طلبی، تنها (و لااقل قوی ترین) عاملی باشد که انسان ها را به سوی تلاش و کار، و کسب دانش و مهارت های زندگی کشانده، تحمّل رنج ها و مشقت ها را برایش معقول و موجّه جلوه می دهد.
متفکران اسلامی، یکی از انگیزه های خداشناسی را و بلکه عاملی که انسان را وامی دارد تا در مسیر خداشناسی و شناخت دین حق، قدم بردارد، منفعت طلبی می دانند و می گویند: چون انسان، تحت تأثیر این انگیزه قرار دارد، همین که احتمال دهد که دین بتواند کمکی به تأمین خواسته ها و منافع او بکند و جلوی زیان هایش را بگیرد، همین کافی است که او را به تلاش برای شناخت خدا وادارد.(1)
1 . ر.ک: آموزش عقاید، محمدتقی مصباح یزدی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ج 1، 1361، چهارم، ص 37 .*