گوشه ای از مبارزات فرهنگی امام جواد(ع)
دوشنبه 94/06/23
مبارزه با انحرافات اعتقادی
خطر انحراف فکری همیشه تهدید کننده جوامع است، به ویژه اگر در مسائل اعتقادی باشد. به همین جهت پیامبر اکرم(ص) هنگام رحلت، کتاب و عترت را میزان و ملاک عقیده صحیح معرفی کرد. امّا متأسفانه همیشه در بین مسلمانان و شیعیان عدّه ای گرفتار افراط و عدّه ای دیگر درگیر تفریط بوده و هستند.
«محمد بن سنان» از جمله کسانی است که در محبّت اهل بیت(ع) زیاده روی می کرد، بدین جهت برخی از علمای رجال او را به «غلو» متهم می کنند. وی می گوید: روزی محضر امام جواد(ع) نشسته بودم و مسائلی از جمله اختلافات شیعیان را مطرح می کردم. امام فرمود: ای محمّد! خداوند قبل از هر چیز نور پیامبر(ص)، علی و فاطمه(ع) را خلق کرد. سپس اشیاء و موجودات دیگر را آفرید و طاعت اهل بیت(ع) را بر آنان واجب کرد و امور آن ها را در اختیار اهل بیت(ع) قرار داد، بنابراین فقط آنان حق دارند چیزی را حلال و چیزی را حرام کنند و حلال و حرام ایشان نیز به اذن و اراده خداوند است.
ای محمد! دین همین است: کسانی که جلوتر بروند (افراط نمایند) منحرف شده اند و کسانی که عقب بمانند (تفریط کنند) پایمال و ضایع خواهند شد. تنها راه نجات همراهی با اهل بیت(ع) است و تو نیز باید همین راه را طی کنی
در برابر خلیفه
امام جواد(ع) به رغم محدودیت های موجود از سوی دستگاه خلافت، از طریق نصب وکلا و نمایندگان، ارتباط خود را با شیعیان حفظ می کرد.در سراسر قلمرو حکومت دو خلیفه ملعون عباسی (مأمون و معتصم) حضرت کارگزارانی را اعزام می کرد و با فعالیّت های سیاسی گسترده از تجزیه نیروهای شیعه جلوگیری می نمود. از جمله: آن امام به وکلای خود اجازه داد که به درون دستگاه خلافت نفوذ کرده و مناصب حسّاس حکومتی را در دست بگیرند. هم چنین برخی از کارگزاران امام نیز به عنوان حاکم شهرها منصوب شدند و همه امور را با دقّت تحت نظر داشتند.
برخورد با فرقه های منحرف
امامان معصوم(ع) هر یک کم و بیش در زمان امامت خویش با انحرافات فکری و عقیدتی درگیر بودند. در دوران امامت امام نهم بعضی از انحرافات عقیدتی مطرح بود که ریشه در دوران های قبل داشت، ولی آن بزرگوار به مناسبت هایی با این انحرافات برخورد می کرد و با اعلام موضع خویش، نظر حق و درست را بیان می نمود و مردم را از باورهای ناصحیح و غلط باز می داشت.
امام جواد(ع) در برابر فرقه هایی که در آن دوران وجود داشتند، شیعیان را راهنمایی می کرد. یکی از این فرقه ها همان طوری که گفته شد، «اهل حدیث» بود که مجسّمی مذهب بوده و خدا را جسم می پنداشتند. امام درباره آن ها به شیعیان می فرمود: شما اجازه ندارید پشت سر هر کسی که خدا را جسم می داند، نماز بگذارید و به او زکات بدهید.
«واقفیه» یکی دیگر از فرقه های موجود انشعابی از شیعه بود که به صورت معضلی بزرگ در مقابل شیعیان مطرح شده بود، آنان کسانی بودند که پس از شهادت امام کاظم(ع) بر آن حضرت توقف کرده و امامت فرزندش علی بن موسی الرضا(ع) را نپذیرفتند. «زیدیه» نیز فرقه ای بود منشعب از شیعه که طعن آن ها بر امامان معصوم(ع)، سبب موضع گیری تند ائمه(ع) در برابر آنان شد، چنان که در روایتی از امام جواد(ع) واقفیّه و زیدیّه مصداق آیه «وجوه یومئذٍ خاشعةٌ عاملةٌ ناصبة» خوانده شدند و در ردیف ناصبی ها قرار گرفتند.
مناظره های علمی و اعتقادی
دولت عباسی به منظور درهم شکستن چهره علمی امامان(ع) و زیر سؤال بردن دانش و حتی امامت آنان، جلسات مناظره و گفت و گوی علمی تشکیل می داد. البته با این کار آنان نه تنها به مقصود خویش نمی رسیدند، بلکه موجب رسوایی و فضاحت خویش می شدند.
از آن جا که امام جواد(ع) نخستین امامی بود که در خردسالی به منصب امامت رسید، حضرت مناظرات و گفت و گوهایی داشته است که برخی از آن ها بسیار مهم و مفید بوده است.
راز وجودی آن مناظرات این بود که از یک طرف امامت او به خاطر کمی سن برای بسیاری از شیعیان کاملاً ثابت نشده بود،از این رو برای اطمینان خاطر و به عنوان آزمایش، سؤالات فراوانی از آن حضرت می کردند. از طرف دیگر مکتب و اعتزال و افراطی گری در بهره وری از عقل رونق یافته بود و حکومت وقت نیز از آنان پشتیبانی می کرد،وهم چنین
قاطعیّت در طرد ناصالحان-مبارزه با حدیث سازان -مبارزه با تفسیرهای نابجا از دیگر مبارزات این امام بزرگوار بود
منزلت امام خرد سال در پیشگاه خداوند
دوشنبه 94/06/23
امام جواد علیه السلام به دلیل قابلیت و لیاقت و بهرهمندی از موهبت الهی از جایگاهی رفیع در پیشگاه خداوند، پیامبر اکرم، پدر بزرگوارش و تمام کسانی که بهرهای از شناخت امام دارند برخوردار است.
اگر چه دشمنان دین و حاکمان معاصر امامان معصوم علیهم السلام همواره در مقام توطئه و سرکوب و تحقیر آنان بوده اند، اما حقانیت و صداقت و نورانیت امامان شیعه پیوسته نقشههای دشمنان را خنثی و بیتأثیر میساخته است و در برخی موارد، حتی دشمنان تحت تاثیر وجود پر برکت آنان قرار میگرفتهاند.
پیام تسلیت
دوشنبه 94/06/23
شهادت غريبانه ي امام مسموم، جواد مظلوم(ع) بر ساحت مقدس اقا امام زمان (عج) و شیعیان تسليت باد.
گواهی عصا بر امامت
دوشنبه 94/06/23
روزی برای زیارت قبر رسول خدا(ص) رفته بودم که امام جواد(علیه السلام) را دیدم، با او دربارهی مسائل گوناگونی مناظره کردم، همه را پاسخ داد.
به او گفتم: خواستم از شما چیزی بپرسم، اما شرم دارم از پرسش.
امام فرمودند: بدون آنکه سؤالت را بپرسی من پاسخ آن را میدهم. تو میخواهی بپرسی امام کیست؟
گفتم: آری به خدا سوگند.
فرمود: منم.
گفتم: بر این مدعا نشانه و حجتی دارید؟
در این لحظه عصایی که در دست امام بود، به سخن آمد و گفت: همانا او مولای من، حجت خدا و امام این زمان است
ازدواج شیطان.....
چهارشنبه 94/06/18
راجع به ازدواج ابليس كه چه موقع بوده ، و با چه كسى ازدواج نموده و همسر او چگونه پيدا شده و دختر چه كسى است ؟ دو قول نقل شده :
مجمع البحرين در لغت شيطان مى نويسد: وقتى خداوند متعال ، اراده كرد كه براى ابليس همسر و نسلى قرار دهد غضب را بر وى مستولى ساخت و از غضب او تكه آتشى پيدا شد، از آن آتش براى او همسرى آفريد.
در نقل ديگرى آمده : ابليس - كه اسم اولى او عزازيل است - از همان اوان جوانى ، در ميان قوم خود مشغول عبادت و بندگى خداوند بود تا بزرگ شد و موقع ازدواج او رسيد. وقتى تصميم به ازدواج گرفت ، با دختر ((روحا)) به اسم ((لهبا)) كه آن هم از طايفه جن بود، ازدواج نمود. بعد از آن كه ايشان با هم ازدواج كردند، فرزندان زيادى از آن ملعون به وجود آمد كه از شمارش به طورى كه زمين از آنها پر شد. همه آنها مشغول عبادت شدن و مدتى طولانى ، خدا را ستايش نمودند. در ميان ايشان عبادت و بندگى خود ابليس از همه آنان بيشتر بود. از همين جهت ، بعد از آن كه خداوند اختلاف و خون ريزى را در ميان طايفه جن و نسناس (طايفه اى به جاى انسان فعلى بودند) ديد، هر دو طايفه را هلاك كرد، و از ميان آن طايفه فقط ابليس را نگاه داشت . بعدا فرشتگان او را به آسمان بردند. آن ملعون هم ، در آسمان اول مدتى در ميان ملائكه ، خدا را عبادت كرد بعد به آسمان دوم و سوم تا آسمان هفتم پيش رفت و با ملائكه هر آسمان خدا را ستايش كرد تا وقتى كه خداوند آدم عليه السلام را خلق فرمود، و دستور سجده داد او هم سرپيچى كرد و رانده شد.
پس زن و فرزندان او هم جزء هلاك شدگان هستند. او بدون زن و فرزند به آسمان رفته و آن جا هم كه احتياج به زن نداشت ، بعد از بيرون آمدن از بهشت هم ، زنى براى او به وجود نيام