مناجات

الهی توانائی ده که در راه نیفتیم و بینائی ده که در چاه نیفتیم.

مناجات

الهی تحقیقی ده که از دنیا بیزار شویم و توفیقی ده که در دین استوار شویم .

مناجات

الهی آفریدی رایگان و روی دادی رایگان . پس بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان

کسي که تو را از دست داده چه به دست آورده است

پروردگارا! قضا و قدر به آرزوها وادارم مي کند، هوي و هوس با طناب هاي مستحکم شهوات اسيرم کرده است، ياورم باش تا ياري ام کني و بينايي ام بخش،با فضل و احسانت بي نيازم فرما،تا از هرگونه خواهش و سوال از ديگران بي نياز شوم. خداوندا! تويي که انوار ربوبي خود را در دل هاي اولياي خود فروزان کردي تا اين که تو را شناختند و تويي که از دل هاي آنان اغيار را محو کردي تا به غير از تو محبت نورزيدند و به غير تو از تو پناه نبردند. در آن هنگام که آنان از بي پايگي جهان و جهانيان به وحشت افتند تو مونس و ياور آن هايي و هنگامي که براي آنان نشانه هاي باعظمت تو آشکار شد، آنان را رهبري فرمودي. کسي که تو را از دست داده چه به دست آورده و کسي که تو را پيدا کرده چه چيز از دست داده است؟ کسي که غير از تو را عوض از تو گرفت مايوس شده و کسي که غير از تو را از موجودات متغير جست وجو کرد، زيان کرد. چگونه مي توان به غير تو اميدوار شد در صورتي که صفت احسان تو تبديل پذير نيست.

خدايا اگرچه حالت نيايشم دوامي ندارد اما...

پروردگارا! تو مي داني اگرچه حالت توجه و نيايشم دوامي ندارد ولي محبت و اشتياق توجه به سوي تو را هميشه در نهان خانه دلم مي پروراندم. خداي من! چگونه تصميم قاطعانه بگيرم حال آن که تو قاهر و پيروز مطلقي؟ و چگونه تصميم نگيرم حال آن که خود دستور به تصميم داده اي؟ خداي من! تماشا و تردد من در نمودهاي جهان هستي، مقصدم را که زيارت درگاه توست، دور مي کند، توفيقت را شامل حالم فرما تا با انجام وظيفه به سوي تو رهسپار شوم،چگونه با اين موجودات که در وجود خود نيازمند تو هستند، راهيابي به سوي تو داشته باشم؟ آيا حقيقتي غير از تو آن روشنايي را دارد که بتواند تو را بر من آشکار کند؟ آيا تو پنهان بوده اي تا به دليل و راهنمايي که به سوي تو رهنمونم بکند، احتياج داشته باشم؟ کي از من دور بوده اي تا نمودهاي جهان مرا به تو برساند؟ خداي من! به من دستور داده اي که در پديده هاي جهان هستي دقت و تامل کنم، حال مرا با انوار و بينايي به سوي خودت فراخوان تا از آن ها روگردان شده به سوي تو متوجه شوم و ديگر نيازي به نگريستن به سوي آنها نداشته باشم و همتم از اعتماد به آن موجودات ناچيز بالاتر بوده باشد. خداوندا! اين است ناچيزي و خواري و عدم استقلال من در مقابل تو، موجوديت و کيفيت حال و احوالم به هيچ وجه بر تو مخفي نيست. وصول به بارگاه بي نهايتت را از تو مي خواهم، براي دريافت وجودت به تو استدلال مي کنم، با انوار فروزانت هدايتم فرما، و با صدق بندگي درکوي جلال و جمالت مقيمم کن. (يا مقيمم دار) خداي من! از علم مخزونت تعليمم فرما و با پرده ستاري خود محفوظم بدار.خداوندا! وجودم را با حقايق اهل تقرب مزين فرما و روش اهل گرايش به سويت را به من بياموز. خداوندا! با تدبير خود از تدبيرهاي ناقصم بي نيازم فرما و از اختيار خود بهره مندم کن و مرا به نقاط اضطرارم آگاه فرما.خداوندا! مرا از ذلت نفس برکنار و از اضطراب شک و شرک تطهير فرما. بار خدايا! از تو ياري مي جويم، ياورم باش، اعتماد و توکلم به توست، مرا به خود وامگذار، سوالم از توست مايوسم مکن، رغبتم به فضل و احسان توست محروم و نااميدم مفرما. خداوندا! به تو منسوبم مرا از خود دور مگردان و به درگاهت ايستاده ام، طردم مفرما…