هر کس خود را شیبه کسی کند از آنها می­شود

مبلغ اعزامی به مدرسه علمیه زینبیه(س) در جمع عزاداران حسینی: هر کس خود را شیبه کسی کند از آنها می­شود/ چرا در کنار هر مسجدی یک حسینیه ساخته می­شود؟؟

در آستانه فرا رسیدن ماه محرم، گروهی از مبلغین اعزامی در مدرسه علمیه زینبیه(س) به سخنرانی و نوحه­خوانی پرداختند. یکی از مبلغین توانمند ضمن تسلیت ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین علیه­السلام، بیان داشت: هرکس خود را شبیه کسی کند از آنها می­شود و طلاب گرامی که با مجالس اهل بیت علیه­السلام  خو می­گیرند در واقع قصد این را دارند که زندگی و سکنات خود را شبیه آنها کنند که البته شباهت هم ایجاد می­شود.

به گزارش خبرگزاری حوزه از ایوان، حجت­الاسلام والمسلمین صالحی، در مراسم سوگواری امام حسین(علیه السلام) گفت: مسجد خانه خداست و حسینیه خانه امام حسین(ع)، که درب حسینیه به روی همه باز است ولی مسجد احکام خاصی دارد که ورود برخی افراد به آن ممنوع است. در ایام محرم حسینیه شور و شعور خاصی می­گیرد که می­توان در کنار مسجد با حضور در حسینیه نیز عبادت را با معرفت همراه نمود.

وی افزود: عزادار واقعی در این روزها امام زمان(عج) است که با تمام شدن اشک­هایش خون می­گرید. عزاداری برای اهل بیت آنچنان اهمیت و ثواب دارد که معصومین سفارش کرده­اند که اگر حال گریه نداری حالت تباکی داشته باشید و اینچنین اندوه خود را ابراز کنید.

در ادامه حجت الاسلام والمسلمین صالحی گفت: در بیان عظمت و سخت بودن مصیبت واقعه عاشورا همین بس که از آیت الله وحید خراسانی(زید عزه) نقل شده که اگر کسی ذکر خاصی را بگوید تمام وقایع روز عاشورا را می­بیند به جز سه ساعت که از لحظه شهادت امام حسین علیه السلام است تا زمانی که شمر ملعون سر امام را از قفا جدا کرد.

کربلا، مدت‌هاست در آرزوى دیدار تو مى‏‌سوزم و مى‏‌سازم

کربلا، مدت‌هاست در آرزوى دیدار تو مى‏‌سوزم و مى‏‌سازم
کربلا عطش استشمام بوی سیب وجودم را ذوب می‌کند
کربلا تو خود عنایتى کن و مرا به آستانت ‏بخوان
کربلا جواب سلامم را بده با هر زبانى که تو را بیشتر رضاست!
و ای کربلا! می‌دانم تو هم مثل ما منتظری! منتظر منتقم خون حسین (ع)!

الهی انشدک بدم المظلوم! الهی انشدک بدم المظلوم! الهی انشدک بدم المظلوم…
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج
عجل لولیک الفرج

کربلا!

کربلا نامت را که بر زبان جارى مى‏‌کنم سیل اشک از دیدگانم جارى مى‏‌شود؛ نمى‏‌دانم و واقعا هم نمى‏‌دانم چه سرى در این میان نهفته است، در حیرتم که کام جان تو از فرط تشنگى خشک خشک است؛ ولى دل من از دورى روى تو و از زمزمه نام تو به دیدگانم فرمان سیل اشک مى‏‌دهد و…
تو خود بگو چه رازى در این میان نهفته است؟

کربلا تو از روز ازل از خورشید حسین (ع) سوختی و در عزایش خون گریستی

کربلا تو از روز ازل از خورشید حسین (ع) سوختی و در عزایش خون گریستی، شاید به همین خاطر باشد که آن‌قدر سوزانی و خشک!
ای کربلا تو بزرگ‌ترین مصیبت تاریخ را کشیده‌ای. مصیبتی به وسعت زمین و آسمان‌ها و به پاداش این داغ بزرگ، خداوند بر تو منت نهاد و پیکر دردانه‌اش را در تو جای داد تا مرهم غمت باشد و تو افضل سرزمین‌های عالم شدی و تو را با خاک تفوق داد! ای کربلا تو خاک نیستی، اگر نه خوردنت مستحب نبود!

کربلا می‌دانم دردکشیده و غم‌دیده‌ای؛

کربلا می‌دانم دردکشیده و غم‌دیده‌ای؛ ولی تو هیچ‌گاه سوخته آتش فراق مولا نبودی! کربلا تو تازیانه و سیلی نخورده‌ای! تو غم غربت نچشیده‌ای! تو سرپرست کاروان یتیمان و رنج‌کشیده‌ترین طفلان تاریخ نبودی! ای کربلا امان از دل زینب (س)! امان از دل زینب (س)! امان از دل زینب (س) که چه گذشت بر او!
این‌ها را من برایت می‌گویم؛ می‌دانی در شام، آن ملعون منحوس طلعت، برای رقیه (س) چه هدیه‌ای فرستاد؟ می‌دانی…
آه! آه! آه! این‌ها را ندیدی؛ ولی من طاقت ادامه ندارم! نمی‌خواهم روضه‌خوان تو باشم‌ که نه تو تاب شنیدن داری و نه من تاب گفتن!