چرا شمرِ ملعون سر امام حسین(ع) را از #پشت برید؟
شنبه 97/06/31
?
✅ در این درباره چند #احتمال وجود دارد:
#احتمال_اول
افراد دیگری -غیر از شمر- که میخواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به #شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری میافکند، تنشان میلرزید و شمشیر از #دستشان میافتاد؛
«اولین شخصی که با #شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را #رعدهاى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و گفت:
«معاذ اللّه که من خداى را #ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».
? قندوزی ج 3، ص 82،
سنان بن أنس با #شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از #قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»
شبث گفت: «چون #چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشمهاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».
سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او #شایستهتر از تو هستم»
اما او هم با نگاه اباعبدالله #منصرف شد.
شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»
سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، #شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».
خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.
شمر گفت: «چه مردم #ترسویی هستید! هیچکس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست…
? ینابیع ج3 ص 82 – 83.
✅ شاید با توجه به این جریانات، برای اینکه شمر ملعون به #عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به #چشم امام حسین(ع) نیفتد.
#احتمال_دوم
✅ علامه مجلسی مینویسد: در بعضى از کتابهای معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «…پیامبر اسلام(ص) پیشانی و #گلوى امام حسین(ع) را زیاد میبوسید»
? بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188،
این مطلب در کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء» نیز آمده است.
به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.
? ج 21، ص 220 – 221،
نومقصدی ومن گم کرده ام راهم را....
سه شنبه 97/06/27
تو مقصدی و من،
گمکردهراهی که در پیچوتاب جاده ی سخت زندگی،
راه به جایی نمیبَرَد اگر،
در جایجای راه،
نشانهای هدایت را برای راهنماییاش عَلَم نکنی.
گذار بر ظلمات است.
خضرِ راهی نیست!
مگر که لطف و مهربانیِ تو،
دستگیرم باشد.
چه کسی برای حسینم گریه می کند؟!
دوشنبه 97/06/26
هنگامی که پیامبر(ص) شهادت حسین(ع) و سایر مصیبت های او را به دختر خود، خبر داد; فاطمه(س) سخت گریه نمود و عرض کرد:
“پدرجان! این گرفتاری چه زمانی رخ می دهد؟”
رسول خدا فرمود:
“زمانی که من و تو و علی در دنیا نباشیم.”
آن گاه گریه ی فاطمه شدیدتر شد. عرض کرد:
“چه کسی بر حسینم گریه می کند و به عزاداری او قیام می نماید؟”
پیامبر فرمود:
“فاطمه! زنان امتم بر زنان اهل بیتم و مردان بر مردان گریه می کنند و در هرسال، عزاداری او را تجدید می کنند.
روز قیامت که فرا رسد، تو برای زنان شفاعت میکنی و من برای مردان، و هر که بر گرفتاری حسین گریه کند، دست او را می گیریم و داخل بهشت میکنیم….
فاطمه جان! تمام دیده ها روز قیامت گریان است، مگر چشمی که بر مصیبت حسین گریه کند! آن چشم برای رسیدن به نعمت های بهشت خندان است!
? بحارالانوار، ج44، ص292
سلام میدهم به اربابم خدا کند که جوابم دهد
دوشنبه 97/06/26
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما.
نگاه که دل همه عرشیان شکست ...
دوشنبه 97/06/26
آن روزها که خداوند در حال آفرینش دنیا بود ، در شش روز آسمانها و زمین را خلق کرد(خداوند در شش روز آسمانها و زمین را خلق نموده است و علاوه بر این آیه، در شش سورۀ دیگر از قرآن، مدت آفرینش را در شش روز ذکر کرده است که این سوره ها عبارتند از: فرقان/ 59، یونس/ 3، سجده، اعراف / 56، ق / 38، الحدید / 4.) ، همه چیز برای خلقت خداوند آمده بود. خداوند به همه دنیای زیبایی که خلق کرده بود نگاه کرد. اما گویی جای چیزی خالی بود.
خداوند فرمود: نباید جهان را بی هدف رها سازم ، پس باید کسانی باشند تا از چیزهایی که من آفریده ام خوشحال شوند و آنها را به نیکی به کار برند . در زمین ظلم نکنند و خون دیگران را به نا حق نریزند. زیرا زمین روزی به خونخواهی تمام مظلومان جهان برمیخیزد.
خداوند شروع به خلقت بهترین آفریده خود کرد.او انسان را از گل ساخت و از روح خود به او دمید.
انسان جان گرفت و زنده شد.
خداوند از انسانی که آفریده بود بسیار راضی بود. به همین دلیل به انسان گفت که تو بهترین مخلوق من هستی.
اما …
اما ناگهان همه دنیا غرق در ناراحتی شد.همه سکوت کردند.
همه میدانستند دلیل این غصه چیست. همه میدانستند که در روز عاشورای سال۶۰ هجری قمری اتفاق وحشتناکی میافتد.
دل همه آنها شکسته بود. چون خداوند از بنده های خود چیز دیگری انتظار داشت، اما خداوند و فرشتگان به وضوح میدیدند که یزیدیان بی رحم چگونه فرزند علی (ع) را تکه تکه خواهند کرد.
واقعاآنان چگونه توانستند که با فرزندان رسول الله چنین کنند.
آیا آنان از روح خدا در وجود خود خبری داشتند؟؟؟
ایا آنها میدانستند که بزرگترین گناه دنیا را انجام خواهند داد؟؟
آیا میدانستند که قرار است با این کارهای زشت، نفرین مادام العمر را برای خود رقم زنند؟؟
وای بر آنان که با حسین (ع) ،با نور خدا در زمین چنین کردند.
آنان از انسانیت بویی نبرده بودند. اما باور کنید که کار یزیدیان به همین جا ختم نخواهد شد.
یزیدیان هر روز با چهره های زشت تر و بی رحم تر در دنیا ظاهر می شوند. و با نام حامی حقوق بشر ،خون مردم بی گناه را میریزند.
نمیدانم که با این همه زشتی و بدی انسان ها در روی زمین ، آیا خداوند از آفرینش او نا امید شده است؟؟؟
نمیدانم …