پرتو سیاهرنگ چادرم
آی دنیا !
میخواهم امروز برای اولین بار رنگ چادر خود را به رختان بکشم،
میخواهم امروز بگویم که من چقدر خوشبختم وقتی غرور را در هنگام برداشتن گامهایم در این کره خاکی لمس میکنم چون من سیاهی بر سر دارم که از سیاهی آسمان شبهای حیاط خانه هایمان برّنده تر است چه کسی جرأت دارد به حریم من نفوذ کند؟ دشمنی که در آنسوی این مرز و بوم سکنی گزیده و تلسکوپ هایش را به سمت من گرفته و بدون قدری چرت زدن صبح و شام بدنبال دزدیدن این غرور من است؟ نه،نمیگذارم!
بارها راههای مختلفی به من پیشنهاد دادی برای اینکه این سیاه را کنار بگذارم و یا در زندگی ام کم رنگش کنم،
چه روزهایی که در شک بودم برای اینکه آیا این سیاه بر سرم باشد یا نه!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1396/12/06 ساعت 12:06:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید