نعمت نصب كعبه و گسترش زمین

نعمت نصب كعبه و گسترش زمین شكلى دارد و ماهیتى . شكل ظاهرى آن همانگونه كه در ((اقبال )) به آن اشاره شده این است كه خداى متعال در این روز زمین را براى سكونت و زندگى انسانها آفرید و از رحمتى كه در این روز نازل گردید، زمین و نعمتهاى آن حتى بدن و روزى ما بوجود آمد. بنابراین تمام نعمتها از هر جنس ، نوع و صفت ، كه كسى قادر به شمارش آن نیست ، در این روز فرود آمده و پخش شده است .
بنابراین لازم است بنده اى كه مراقب مولایش بوده و در پى شكر نعمتهاى اوست ، درباره نعمتهایى كه از آن آگاهى داشته و با آفرینش زمین و آنچه در آن است از آن بهره مند گردیده، بیندیشد. مثلا از نعمتهاى خداوند متعال در بدن خود شروع نماید كه با فراوانى و لطافت آن قطعا نمى تواند تمام آن نعمتها را درك كند. كه براى توضیح بیشتر مى توان به علم تشریح پزشكى مراجعه نمود. در كتاب جدیدى از یكى از نویسندگان اروپایى عكسهایى دیدم كه پوشش عضوى را با عضو دیگر و رگها و مویرگها را با رنگهاى مختلف و مدارها، رگها و اجزاى دیگر بدن را نشان مى داد بگونه اى كه انسان و حتى پزشك به شگفت مى آید كه چگونه تمام اینها بطور مستقیم یا غیر مستقیم در سلامتى آن عضو و بطور غیر مستقیم در سلامتى مزاج انسان مؤ ثرند. و بالاخره نعمتهایى كه با حس درك مى شوند بالغ بر چند میلیون هستند. و از اینجا مى توانیم بفهمیم نعمتهاى غیر محسوس بیش از نعمتهاى محسوس است .
این گونه اى از نعمتهاى بدنى است كه انواع دیگرى نیز دارد كه شاید تعداد آن بیشتر و عجیب تر از این باشد. از جمله نعمتها نیروهایى نامرئى است كه در این اجزاء با تكثیر، تحریك ، شكل دادن، تغذیه، رشد، هضم، دفع و… فعالیت مى كنند. و هر كدام علامت و آثار خاص خود را دارند. یكى دیگر از نعمتها وجود ملكوتى این نیروها، قوایى كه از آنها تبعیت نموده ، كاركرد و تاءثیر آن بر كار نیروهاى نامرئى كه به شرایط زمانى، مكانى، وضعیت جسمى و روحى و سایر شرایط خارجى بستگى دارد، مى باشد؛ كه هیچكس قادر به شمارش عناوین این گونه نعمتها نمى باشد، مگر خدا یا كسى كه از جانب او از آن مطلع شده باشد؛ چه رسد به شمارش تك تك آن . و اگر انسان شكل ارتباط عوالم با یكدیگر را بفهمد، بروشنى مى یابد كه تمام این عوالم در سلامتى كامل هر كدام از اعضاى بدن و حتى هر جزء از اجزاى آن عضو، نقش دارند؛ و مى فهمد كه خداوند متعال براى اعطاى یك نعمت بظاهر جزئى به او این همه مقدمات را ایجاد نموده است .
آنگاه اگر درباره نعمتهاى خارجى از قبیل خوردنى، نوشیدنى، لباس، چیزهایى كه در آن دخل و تصرف مى كند و حواس ظاهرى و باطنى كه در عوالم مختلف هستند اندیشه نماید، فرموده خداوند: ((قادر به شمارش ‍ كامل نعمتهاى خدا نیستید)) و ((لشكریان پروردگارت را بجز خود او كسى نمى داند.)) را بهتر درك مى كند.
یكى از عالمهایى كه انسان با نیروى خیال در آن دخل و تصرفات جزیى دارد عالم مثال است كه بشر توانایى فهم و و گستردگى آن را ندارد. چه رسد به دخل و تصرفاتى كه با عقل محیط خود در تمام این عالمها، مى نماید. اى مسكین ! تو كجا و فهم تفصیلى یكى از امور یكى از عالمهایى كه عقل تو در آن دخل و تصرف مى كند كجا. به این نعمتها بنگر و خود قضاوت كن كه چگونه باید شكر این نعمتها را بجا آورى .
تازه اینها ظاهر نعمتهایى است كه آفریننده زمین با گسترش زمین به تو عنایت نموده است و اگر درباره عطایاى مالك دنیا و آخرت كه با آفریدن زمین به تو عنایت نموده ، اندیشه كرده و آن را كاملا درك كنى ، شگفتیت افزون خواهد شد.
در این مورد باختصار مى توان گفت : آنچه اهل حق و مكاشفه دریافته و روایات اهل بیت وحى (علیهم السلام ) به آن اشاره دارد این است كه خداى متعال آدم را آفریده و او را در عالم مثال قرار داد - عالمى كه در بعضى از روایات از آن به بهشت و در بعضى دیگر به شهر ((جابلقا)) تعبیر شده است . و این همان بهشت آدم است كه از آن به زمین فرود آمده ، تا با عبور از این دنیا از نعمتهاى مثالى ، كه در عالم برزخ براى او آماده شده بهره بردارى كند؛ كه این عالم در برابر بهشت آدم بوده و ((جابلسا)) نامیده مى شود؛ و نیز به این جهت فرود آمد كه در عالم آخرت و در بهشتهاى جاوید از نعمتهایى كه براى او مهیا شده ، استفاده نماید. و اگر آدم به این دنیا نمى آمد، هیچگاه به نعمتهاى سراى آخرت نمى رسید؛ و تمام نعمتهایى كه خداوند به پیامبران ، جانشینان آنان ، اولیا و مؤ منین وعده داده است از فواید سفر به این عالم بوده و این عالم ایستگاهى از ایستگاههاى سفر آخرت مى باشد. حتى از یك جهت منشاء و سرچشمه نعمتهاى آن است . بهمین جهت نیز در روایات ((مزرعه آخرت )) نامیده شده است . و شاید این آیه قرآن نیز به همین مطلب اشاره داشته باشد: ((این همان چیزى است كه قبلا روزى ما بوده و اكنون مانند آن روزى ما شده است .))
بنابراین تمام نعمتهاى جاوید و فناناپذیر كه قابل مقایسه با نعمتهاى این دنیاى پست نمى باشد - و خالق آن از هنگام آفرینش دنیا هیچگاه به آن نظر نكرده و آن را براى بندگانش انتخاب ننموده و سراى پاداش نیست - منشاء و سرچشمه آن همین عالم دنیا است . بنابراین عارف مراقب در روز ((دحوالارض ؛ گسترش زمین )) بر خود لازم مى بیند كه در مقابل تمام این نعمتها شكرگزارى نماید.
و در این هنگام بخوبى مى یابد كه نمى تواند حق مقدار كمى از اجزاى گوشه كوچكى از آن را ادا نماید؛ گرچه تمام عابدین شاكر را به كمك طلبیده و تا ابد مشغول شكرگزارى گردند. نه باین جهت كه شكر این نعمتها نیز از نعمتهاى خدا بوده و بر آن نیز شكرى واجب است ، بلكه بخاطر بزرگى ، فراوانى ، ظرافت و دیده نشدن آن نعمتهاست . و آنگاه كه بنده به این شناخت رسیده و نعمتهاى الهى را قدر شناخت ، نشانه كسانى را كه بخوبى ناتوانى و كوتاهى خود را در شكرگزارى خداى متعال فهمیده اند پیدا كرده و خجالت مى كشد كوشش خود را - هر مقدار كه باشد - شكرگزارى بداند. و مى فهمد كه خداوند با قبول این شكرگزارى كم و ناچیز این نعمتها چه منتى بر او دارد. و خداوند متعال را براى این انجام دادن این شكرگزارى ، سپاس مى گوید. و معنى شكور (بسیار شكرگزار) را كه از نامهاى خداوند است ، تا اندازه اى مى فهمد. گرچه شناخت كنه نامهاى خداوند متعال محال است .
از بزرگترین نعمتهاى این روز این است كه كعبه را خانه خود قرار داده و اجازه داده است كه مردم آن را زیارت نموده و با پاداش و رضایت فراوان این عمل را از آنان مى پذیرد. و این نهایت لطف ، مهربانى و كرم است . آنگاه كه انسان با چشم باز در معانى اعمال حج تاءمل نماید به لطف بزرگ خدا پى مى برد. و بالاتر از این ، مى یابد كه او تا چه اندازه دوست دارد كه دست عنایت خود را روى سر مؤ منین نگهدارد. نیز نهایت عنایت او در جذب آنان به در خود و دعوت آنان به نزدیكى و پناه خود را درك كرده و قدر نعمت وجود این پیامبر بزرگوار را كه بواسطه آن ما را به این عالمهاى گرانقدر هدایت نموده و ما را از اسرار آن آگاه نموده ، و این دلهاى مرده را با نور ایمان حیات بخشیده و گمراهى آن را با نور یقین تبدیل به هدایت نموده ، خواهد دانست .
بطور اختصار درباره نعمت نصب كعبه مى توان گفت : خداوند متعال انسان را از خاك آفریده و او را به دیدار و پناه خود دعوت نمود. نزدیكى و پناه او نیز مخصوص بلند مرتبگان و افراد با معنویت است . و به جهت این كه انسان در اوایل كار، به جهت فرو رفتن در تاریكیهاى عالم طبیعت و اسارت در كره خاكى و میان آب و گل ، به این عالمهاى عالى دسترسى ندارد، خداوند، عالم او را با ایجاد مكانى آباد كرده و آن را خانه خود نامید. و آن را زیارتگاه زائرانش و طالبین حضرتش قرار داد تا بر گرد آن چرخیده ، زیارتش كرده ، به مقتضاى حال خود با پروردگارشان ماءنوس ‍ شده و با این امور آماده عالمهاى قدس و نزدیك شدن به خدا گردند. براى این زیارت نیز عبادتهایى مقرر فرموده كه تمامى آنان باعث پرواز از عالم خاكى به عالم ملكوت ، جبروت و لاهوت است . بعبارت دیگر این عبادتها عبادت كننده را آماده زیارت كعبه حقیقى مى نماید كه درباره آن در روایت آمده است : ((زمین و آسمانم گنجایش من را ندارد بلكه قلب بنده مؤ منم گنجایش مرا دارد)). بعبارت دیگر این عبادات باعث شناخت نفس مى شود كه شناخت پروردگار را در بر دارد. همانگونه كه در مناجات شعبانیه به آن اشاره شده است : ((چشم قلبهاى ما را با نگاه آن به خودت روشن فرما تا دیدگان قلبها حجابهاى نورى را پاره كرده و آنگاه به معدن بزرگى رسیده و روحهاى ما به پاكى گرانقدرت آویزان گردد.))
انسان بخاطر حجابهاى تاریكى و نورى نمى تواند به معدن بزرگى برسد. حجابهاى تاریكى همان عالم طبیعت است كه آنرا دیده و حس مى كنیم البته بعضى از عالمهاى مثال نیز به حجابهاى تاریكى ملحق مى شوند. حجابهاى نورى نیز از آنجا شروع مى شود كه انسان با واگذاشتن ماده و شكل از عالم طبیعت ترقى ، نفس خود را مجرد از این دو دیده ، نفس و حقیقت او بدون پوسته ماده و شكل براى او آشكار شده و نفس خود را امر بزرگى ببیند. و با بقاى حجابهاى نورى در معارف كشفى بر او گشوده مى شود و آنگاه باندازه اى كه این حجابها كنار رفته و در عوالم نورى اندیشه نماید، علم به مبداء، معاد و حقایق مقامات دینى كه در این آیه آمده است : ((و كسى كه به خداوند، فرشتگان ، كتابها و پیامبران او و روز قیامت ایمان آورد…)) براى او منكشف مى شود. تا جایى كه دیدگان دلها حجابهاى نورى را پاره كرده و به معدن بزرگى برسد؛ و در این هنگام به مقام قرب رسیده ، و با مشاهده جلوه هاى نامها و صفات خداوند رستگار شده و از زائرین و پناه داده شده هاى او محسوب مى گردد. و خلاصه خداوند با لطف خود براى اهل این عالم خانه اى همجنس عالم خودشان قرار داده تا از فیض زیارتش محروم نمانده و براى این خانه نیز عباداتى را مقرر داشته كه باعث آماده نمودن دیدار كننده و شایسته گرداندن او براى دیدار خانه حقیقى اش مى گردد.

المراقبات

مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملكى تبریزى (ره )
مترجم : ابراهیم محدث بندرویگى

  • 5 stars
    نظر از: مجیر
    1395/06/08 @ 08:36:40 ق.ظ

    مجیر [عضو] 

    سلام.ممنون از مطالب پرمحتوا و بسیار عالیتون.

  • 5 stars
    نظر از: زينب اسماعيلي
    1395/06/07 @ 12:36:31 ب.ظ

     

    سلام خداقوت عالی بود استفاده کردم

  • 5 stars
    نظر از: مجیر
    1395/06/07 @ 10:03:07 ق.ظ

    مجیر [عضو] 

    از بزرگ‌ترین نعمت‌هاى روز «دحو الارض» این است که کعبه را خانه خود قرار داده و اجازه داده است مردم آن را زیارت کرده و با پاداش و رضایت فراوان این عمل را از آنان مىپذیرد و این نهایت لطف، مهربانى و کرم است.

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.