قلب زمین در کربلا می تپد.
اربعین» و پیاده روی معروف آن که دیگر نه فقط مرزهای عراق، بلکه مرزهای بین المللی را پشت سر گذاشته و حریمش را به قلوب عشاق الحسین(ع) در سراسر گیتی گسترش داده از جمله این جلوه های عشق است.
اگرچه لحظه لحظه این سعی که نقطه آغازش حرم امیرالمومنین(ع) است و به شش گوشه ارباب(ع) ختم می شود زیباترین تصاویر را خلق می کند اما لحظه رسیدن به کربلا که می دانی تا حرم امام حسین(ع) دیگر راهی باقی نمانده، حکایت دیگری دارد حکایتی که زیباترین عاشقانه های ادبی نمی توانند حتی ثانیه ای از آن را توصیف کنند.
اشک های روان روی گونه ها که چاشنی شوق و حزن را با هم دارد، دست هایی که ناخوداگاه بالا رفته و به نشانه ادب روی سینه ها می نشیند، لب هایی که به ندای «لبیک یاحسین(ع)» و صلوات باز و بسته می شود، چهره های آفتاب سوخته ای که قوی ترین مشاطه ها در خلق زیباییش کم می آورند، دیگ هایی که علیرغم سیاه سوختگی ظاهریشان روسفید خدمت زایران سیدالشهداء(ع) هستند… ؛همه و همه تصاویری را در چشمان بیننده نقش می زند که از دلهره خواب بودنش، دلت نمی آید حتی پلک بزنی.
دسته های عزاداری که با نظم و ترتیب خاص رهسپار بین الحرمین اند تا بین حرم باب الحوایج(ع) و اباعبدالله الحسین(ع) مشق عشق کنند، پرچم های سر به زیر در عزای امام(ع) و بالاتر از همه محبتی که زایران را تبدیل به روحی واحد در پیکرهای میلیونی کرده است، هم در عین غمی که از مصایب سیدالشهداء(ع) بر دل زایر می اندازد، شوری شیرین را هم به او هدیه می دهد شوری که شاید ریشه در همان نشاط از وصال امام(ع) که بزرگان درباره اش سخن بسیار گفته اند، ریشه می گیرد، نشاطی که علیرغم خستگی چندروز پیاده روی، ردپای خستگی و ضعف را از جانت پاک و با توانی چندبرابر رهسپار زیارتت می کند.
مهمان نوازی عراقی ها هم که مثنوی هفتادمن کاغذ است! که با هیچ منبع و دلیلی جز منطق عشق توجیه نمی شود، اینکه مردمانی چنین بی ادعا و مخلص و بی توجه به قومیت، ملیت، زبان و … مهمانان خود را همچون عزیز دورازخانه میزبان شوند و بدون خستگی و در عین مشکلات معیشتی، این چنین خانه، زندگی و جان و مالشان را نذر سیدالشهداء(ع) کنند. قطعا با چرتکه عقل دنیایی آنها که هر چه پیش می آید سریع دست صرفه جویی شان به سمت سفره امام حسین(ع) دراز می شود، جور در نمی آید.
همه آنچه در اربعین می بینی و اثرش بر جانت نقش می بندد از عشق ریشه می گیرد عشقی که باعث شده نبض زمین از کربلا بزند تا این کربلا باشد که حیات را در جان خسته زمین پمپاژ کند.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1397/08/10 ساعت 08:17:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |