مدرسه علمیه زینبیه ایوان

#ڪرامات_شھدا

? شهیدی که بدنش در یک کیسه جا شد ?

دو ماه از شروع جنگ تحمیلی گذشته بود. یک شب بچه‌ها خبر آوردند که یک بسیجی اصفهانی در ارتفاعات کانی تکه‌تکه شده است. بچه‌ها رفتند و با هر زحمتی بود بدن مطهر شهید را درون کیسه‌ای گذاشتند و آوردند.
آن‌چه موجب شگفتی ما شد، وصیت‌نامه‌ی‌ این برادر بود که نوشته بود: «خدایا! اگر مرا لایق یافتی، چون مولایم اباعبدالله‌الحسین (ع) با بدن پاره‌پاره ببر.»

#یادشهداباصلوات

حاج همت! سر پل صراط یقه‌ات را می‌گیرم.

همسر شهید همت می‌گفت:
«حاجی همیشه دفتر یادداشتی زیر بغل داشت .یک بار این تقویم را باز کردم. چند نامه لای آن بود، از برادران بسیجی. یکی گفته بود حاجی من سرپل صراط یقه‌ات را می‌گیرم. سه ماهه نشسته‌ام داخل سنگر به امید دیدن شما.»

پ.ن: این عشق را مقایسه کنید با مسئولی که بیش از 20 میلیون نفر به او رای دادند ولی اکنون جز نفرین برای او دعایی ندارند و حاضر نیستند قیافه او را ببینند..
امام خمینی ره در در مورد بنی صدر وقتی با منافقین ائتلاف بر ضد اسلام کرد فرمودند:
گروههایی که با شما بودند و برای شما شعار می دادند پشت به شما کردند. و این دلیل این بود که شما قدرت سیاسی ندارید، بزرگتر دلیل این است که انسان یازده میلیون[11] رأی را تباه کند! (صحیفه امام ج 14 ص 492
… و تاریخ تکرار می شود.

شجاعت شهدا

سردار شهید « محمد بروجردی » شجاعت و اعتماد به نفس بسیار عجیبی داشت . هنگامی که روستای زلان در جوانرود به طور کامل در اختیار ضدانقلاب بود ، یک بار یکی از آنها پیغام داده بود ما حاضر هستیم جزو پیشمرگان شما بشویم، مشروط بر اینکه یکی از مسؤولین سپاه بیاید و با ما مذاکره کند . محمد تا این پیام را شنید با شهامت هرچه تمام به همراه چند نفر از بچه ها و تنها با یک اسلحة کلت کمری آن مسیر را طی کرد و به روستایی وارد شد که مملو از نیروهای ضد انقلاب بود . آنها که ذهنیت دیگری از سپاه داشتند ، با دیدن سادگی و صداقت او همگی با شرمندگی اسلحه هایشان را زمین گذاشتند و تسلیم شدند و اکثر آنها به پیشمرگان کرد مسلمان پیوستند.
امام خامنه ای حفظه الله تعالی :
رمز اقتدار یک ملت، حضور دلیرانه جوانان در میدان‌هاست
حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
خدا می‌داند که از کارهای مهم ممالک کفر این است که بنشینند و برای مغلوب ساختن ملل و دول مستضعف و محروم و کیفیت غلبه و سلطه بر آنها نقشه بکشند و نتیجه‌گیری کنند. متمدن‌ترین دولت‌های امروز دنیا، آمریکا و انگلیس هستند که در تمام جنگ‌های دنیا در رأس قرار دارند، و نوعاً از دور و باواسطه عمل می‌کنند، ولی در این زمان واضح و آشکار و مستقیماً داخل جنگ شده‌اند و دخالت می کنند.
امام على علیه السلام :

اَلشَّجاعَةُ عِزٌّ حاضِرٌ، اَلجُبنُ ذُلٌّ ظاهِرٌ؛
شجاعت عزّتى است آماده، ترس ذلّتى است آشکار.
غررالحکم و دررالکلم ج 1 ، ص 152، ح 572
???
شجاعت عزت است ، برایمان آماده
کار شیر مردان , زنـانِ مومـن آزاده
وَ ما تَسْقُـطُ مـِنْ وَرَقَـةٍ إِلَّا یعْلَمـُها
ترسیدن ذلتی آشکار ، خیلی ساده !
آیه 59 سوره انعام

اَللّهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وال مُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

 یه زیارت تسکین این دل خرابه   :
چه بدانم چه ندانم، شهدا می بینند 
گاه در حال گناهم،   شهدا می بینند 
بی تفاوت شدم و عین خیالم هم نیست 
بوی نان می دهد آهم، شهدا می بینند!
غافلم که همه ی عمر گره خورده به هم
تیر شیطان و نگاهم، شهدا می بینند 
از خدا دور شدم، دور خودم می چرخم
مدتی گم شده راهم، شهدا می بینند‼️
مدعی بودم و هستم که شهادت طلبم 
با همین روی سیاهم، شهدا می بینند 
آنقدر سر به هوا بود دلم، یادم رفت?

«مثل این که اولین بارش بود پا به منطقه عملیاتی می گذاشت. از آن آدم هایی بود که فکر می کرد مأمور شده است که انسانهای گناهکار، به خصوص عراقی های فریب خورده را به راه راست هدایت کرده، کلید بهشت را دستشان بدهد. شده بود مسؤول تبلیغات گردان. دیگر از دستش ذله شده بودیم. وقت و بی وقت بلندگوهای خط اول را به کار می انداخت و صدای نوحه و مارش عملیات تو آسمان پخش می شد و عراقی ها مگسی می شدند و هر چی مهمات داشتند سر مای بدبخت خالی می کردند. از رو هم نمی رفت..
تا این که انگار طرف مقابل، یعنی عراقی ها هم دست به مقابله به مثل زدند و آن ها هم بلندگو آوردند و نمایش تکمیل شد.
مسؤول تبلیغات برای این که روی آنها را کم کند، نوار «کربلا، کربلا، ما داریم می آییم» را گذاشت
لحظه ای بعد صدایی از بلندگوی عراقی ها پخش شد که: «آمدی، آمدی، خوش آمدی جانم به قربان شما. قدمت روی چشام. صفا آوردی تو برام…
تمام بچه ها از خنده ریسه رفتند و مسؤول تبلیغات رویش را کم کرد و کاسه کوزه اش را جمع کرد و رفت