شعر و قطعه ادبی
سه سالگی اش بر مدار عاشورا می چرخد.
اتفاقی که طنین خنده های کودکانه اش را به غارت می برد.
در عطش می ماند و می گدازد.
فرات از چشمانش مهاجرت می کند.
بی پناهی اش، در تمام بیابان ها تکثیر می شود.
این سه سالگی اوست که در ویرانه ای کنار کاخ سبز، به اهتزاز درآمده و مکر خاندان ابوسفیان را به زانو درآورده است.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1395/08/13 ساعت 08:19:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید