سهروردی که بود؟

شهاب‌الدین‌ابوالفتوح یحیی بن حبش‌بن‌امیرک سهروردی، در ۵۴۹ ق. ‌در سهرورد در اطراف شهر زنجان امروزی به‌دنیا آمد.سهروردی بعدها در مراغه‌نزد مجدالدین‌جیلی‌رفت‌و گفته‌اند که‌نزد او حکمت‌و اصول‌فقه‌آموخته‌است‌.سهروردی همچنین در اصفهان‌ نزد ظهیرالدین‌فارسی‌کتاب‌البصایر در منطق‌را خوانده‌است‌.. ……

 سهروردی به‌سفرهای‌فراوان‌رفته‌و با بزرگان‌و مشایخ هر دیار ملا‌قات‌کرده‌است‌. آخرین‌سفر سهروردی به‌حلب‌و دمشق‌بود و در آنجا مورد احترام‌ملک‌ظاهرشاه‌قرار گرفت‌. این اکرام‌شاه‌جوان‌از او و نیز دلا‌یل‌دیگر وی‌را محسود فقها کرد و خواستار حکم‌قتل‌او از صلا‌ح‌الدین‌ایوبی‌شدند و سرانجام‌در ۵۸۷ ق ‌به شکل نامعلومی‌در جوانی در حلب‌از دنیا رفت.

 سهروردی‌، قامتی‌معتدل‌و چهره‌ای‌سرخگون‌داشته‌و به‌شیوه‌قلندران‌رفتار میکرده است‌. برخی‌سهروردی را صاحب کرامات‌و برخی‌ملحد دانسته‌اند. منابع کهن سبب شهادت سهروردی‌را راجع‌به‌مناظره‌وی‌در باب‌ختم‌نبوت‌گزارش‌کرده‌اند.

لذا مفسران‌امروزین‌سهروردی معتقدند (ولا‌یت‌از اصول اعتقادی سهروردی است‌و به‌نظر او اگرچه‌نبوت‌ختم‌شده‌اما ولا‌یت بدان معنا که‌در شیعه مطرح‌شده‌، پیوسته‌و مداوم‌است‌.)

آثار واشعار فراوانی‌منسوب‌به‌سهروردی‌است‌.کهن‌ترین فهرست‌آثار وی‌را شهرزوری‌ارائه‌کرده‌که‌تعداد آن‌مشتمل بر ۴۶ عنوان‌است‌.به‌نظر سهروردی، حکمت‌، <خمیره‌‌ازلی‌> است‌و بنیان آن توسط هرمس نهاده شده است‌. او می‌گوید شاخه‌فیثاغوری و بایزید بسطامی‌و سپس منصور حلا‌ج‌و ابوالحسن‌خرقانی‌در سلوک‌وارثان‌معنوی این‌حکمت‌هستند.

منابع‌اندیشه‌های‌ سهروردی گوناگون‌است‌، مثلا‌اندیشه‌های‌دینی‌فلسفی ایران پیش از اسلا‌م ‌یکی از این منابع است‌. او اساس حکمت فرزانگان‌ایرانی را در تفسیر جهان بر اساس‌<قاعده‌نور و ظلمت‌> و <تصفیه باطن> می‌داند.

نیز سهروردی به‌حکمت‌یونان‌توجه‌کرده‌است‌و بیش‌از همه از افلا‌طون و نوافلا‌طونیان‌متاثر است‌.

 سهروردی به‌شیخ‌اشراق‌معروف‌بوده‌و در اصول‌تبحر داشته‌و در فروع به‌مذهب شافعی‌می‌رفته‌و شعر نیکو می‌سروده‌و در مناظره‌بسیار توانا بود و هیچ‌یک از معاصرانش‌به‌پای‌او نمی‌رسیده‌اند. وی‌حکمت‌و اصول‌فقه‌را از شیخ‌مجدالدین‌گیلا‌نی‌در مراغه‌فرا گرفته‌است‌.در منطق‌، بصائر ابن‌سهلا‌ن‌ساوی‌را نزد ظهیرالدین قاری‌خوانده‌است‌.

سهروردی بعد از فراغت‌از تحصیل‌غالب‌اوقات‌در مسافرت‌بوده‌و مدتی‌هم‌با طایفه‌صوفیه‌مصاحب‌شده‌و از بیانات‌این‌فرقه‌استفاده‌کرده‌تا روح‌تسامح‌و استقلا‌ل‌فکری‌در او حاصل‌شده‌، پس‌از آن‌مشغول‌ریاضت‌و مجاهدت‌شده‌و در خلوت به‌اوراد و اذکار اشتغال‌داشته‌و غالب ایام‌سال روزه‌بوده‌و در هفته‌یک‌بار افطار می‌کرده‌تا آنکه‌به‌مقامات‌عالیه و نهایت مکاشفه‌رسیده‌و صاحب‌کرامات‌و خوارق عادات شد و به‌واسطه‌آن‌امور عجیبی‌که‌از او ظاهر گشت او را <خالق‌البرایا = آفریدگار مردمان‌> نامیدند ولکن‌یکی‌از دوستانش‌او را در خواب‌دیده‌و شیخ‌فرموده‌که‌مرا به‌این‌اسم‌مخوانید. بعضی‌دیگر غلو کرده‌او را نبی‌گفتند. ‌

 سهروردی‌همچنان‌به‌قدم‌تجرد در شهرها می‌گشت‌تا اینکه به‌ماردین‌از بلا‌د ترکیه‌رسید و به‌زیارت‌فخرالدین‌ماردینی‌عارف‌و حکیم‌رسید. استاد همواره‌از او به‌بزرگی یاد می‌کرد و هوش‌و استعداد او را می‌ستود ولی‌همیشه می‌گفت‌که‌از بی‌پروایی‌او به جانش‌می‌ترسم‌. ‌

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.