سختترین مرحله حسابرسى در قیامت
حق الناس
سختترین مراحل حساب، رسیدگى به مظالم عباد و حقوق مردم نسبت به یکدیگر است. انسانها با هم زندگى مىکنند و نسبت به همدیگر حقوقى دارند. رعایت حقوق یک وظیفه الهى است که انبیای الهی درباره آن تأکید داشتهاند و در قیامت بازخواست خواهند شد.
حق الناس در قیامت
در باب حقوق مردم روایاتى وارد شده است كه به عنوان باب «حبس الحقوق» است. در قیامت، كاسب را مىآورند، مىگویند: شما این فرد را براى كار استخدام كردى، كار كرده است، اما مزد او را ندادى. در محشر بمان تا مزد او را بدهى.
امام رضا علیه السلام مىفرماید:
كسى كه براى شما كار مىكند، هنوز عرق پیشانىاش خشك نشده است، مزد او را بدهید. مگر این كه خودش بخواهد پول او پیش شما امانت بماند.
اگر كسى مزد كارگرش را ندهد، روز قیامت او را در دادگاه نگه مىدارند، مىگویند: مزد او را بده. كار فرما نمىتواند به خدا بگوید: ما كه نداریم، تو مزد او را بده. خدا مىگوید: مگر او براى من كار كرده است كه من مزد او را بدهم؟ كار مادى بوده، كه براى تو كرده است. خدا از حبس حق كارگر متنفر است، آن وقت خودش حق شما خوبان را ضایع كند؟
آیه مىفرماید: «إِنَّا لَانُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا» كار خوب را باید به من تحویل دهید، تا ضایع نشود.
مختصری از انواع حق الناس در زندگی ها
به طور کوتاه به برخى از آنها اشاره مىکنم: هر یک از زن و شوهر، پدر و مادر و فرزندان، خویشان و نزدیکان، همسایگان و شهروندان، جوانان و سالخوردگان، معلمان و دانشجویان، ثروتمندان و تهىدستان، کارگزاران و زیردستان، همکیشان و هموطنان و… نسبت به یکدیگر وظایف و حقوقى دارند که رعایت آنها یک وظیفه وجدانى، اجتماعى و شرعى است و تضییع آنها، گناه و جرم به شمار میرود که در قیامت مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
شخصى از امام باقر یا صادق ـ علیهالسلام ـ روایت کرده که فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر میکنند. در حالى که شدیداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتى دارد از او میگیرند و به طلبکارش میدهند و اگر حسناتى نداشت از گناهان طلبکار میگیرند و به بدهکار مىدهند
امکان دارد خداى متعال در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر کند، ولى از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اینکه خودشان رضایت دهند و از دادخواهى صرف نظر کنند.
قیامت
انواع ظلم
امیرالمۆمنین ـ علیهالسلام ـ فرمود: ظلم سه گونه است: نخست ظلمى که بخشیده نخواهد شد. دوم ظلمى که بدون دادستانى رها نمیشود. سوم ظلمى که بخشیده خواهد شد. ظلمى که بخشیده نخواهد شد، عبارت است از شرک به خدا.
قرآن میفرماید: «إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِـهِ»؛ اما ظلمى که بخشیده میشود، ستم کوچکى است که هر انسانى نسبت به خودش روا داشته است، اما ظلمى که بدون حساب رها نمیشود، عبارت است از ظلم بندگان نسبت به یکدیگر که قصاص در آنجا بسیار دشوار خواهد بود و سختى آن در حد زخم کارد و زدن تازیانه نیست، بلکه بسیار سختتر است.
رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ فرمود: «هر کس از قصاص میترسد، از ستم به مردم خوددارى کند.»
مشکل حسابرسى به حق الناس در قیامت این است که در آنجا چیزى ندارد تا به طلبکاران بدهند؛ مثلاً کسى که اموال مردم را در دنیا غصب کرده یا نفقه زن و فرزندانش را نداده یا شخصى را کشته و دیهاش را نپرداخته یا ضربهاى به مظلومى زده و دیهاش را نداده یا زیان مالى به کسى زده و جبرانش نکرده یا از کسى غیبت کرده یا به او توهین و هتک حرمت کرده و راضیاش نساخته است، در قیامت و به هنگام دادرسى چیزى ندارد تا به طلبکاران بپردازد.
امکان دارد خداى متعال در قیامت از حقوق تضیع شده خودش صرف نظر کند، ولى از حقوق تضیع شده بندگان نسبت به یکدیگر صرف نظر نخواهد کرد؛ مگر اینکه خودشان رضایت دهند و از دادخواهى صرف نظر کنند
راهکار رفع عذاب
حل این مشکل به یکى از دو وجه امکان دارد: وجه نخست اینکه به مقدار طلب بستانکار از حسنات بدهکار برداشته و به طلبکار داده میشود. وجه دوم آنکه اگر حسناتى نداشت به همان مقدار از گناهان شاکى برداشته و در نامه عمل بدهکار ثبت میشود.
شخصى از امام باقر یا صادق ـ علیهالسلام ـ روایت کرده که فرمود: بدهکار را در قیامت حاضر میکنند. در حالى که شدیداً وحشت زده و نگران است، اگر حسناتى دارد از او میگیرند و به طلبکارش میدهند و اگر حسناتى نداشت از گناهان طلبکار میگیرند و به بدهکار مىدهند.
رسول خدا ـ صلى الله علیه و آله ـ فرمود: «شخصى را در قیامت براى حساب در محضر خداى متعال حاضر مىسازند و نامه اعمالش را به دستش مىدهند، وقتى در آن نگاه مىکند حسناتش را در آن نمیبیند.
میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون عملهاى صالح خود را در آن نمىیابم. در پاسخ گفته میشود: پروردگارت اشتباه و فراموشى ندارد. حسنات تو به واسطه غیبتى که از مردم کردهاى به آنان داده شده است.
سپس شخص دیگرى را براى حساب حاضر میسازند و نامه عملش را به دستش میدهند. هنگامى که در آن مینگرد، عبادتهاى فراوانى در آن میبیند که آنها را انجام نداده است،
میگوید: خدایا! این نامه عمل من نیست، چون بعضى کارهایى که انجام ندادهام در آن ثبت شده است. در پاسخ گفته میشود: چون فلان کس از تو غیبت کرده بود، در عوض حسنات او را به نامه عمل تو منتقل کردیم
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1397/04/11 ساعت 11:37:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |