زندگی نه ماندن است نه رسیدن
کفشهایم را میپوشم و در زندگی قدم میزنم
من زنده ام و زندگی ارزشِ رفتن دارد …
آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم
گوش ناامیدی را کر کند !
خوب میدانم که گاه کفشها،
پاهایم را میزند،
میفشرد و به درد میاورد
اما من همچنان خواهم رفت
زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد …
ماندن در کار نیست!
گذشته های دردناک را رها میکنم و به آینده نامعلوم،
نمی اندیشم!
ولی این را میدانم ،
آینده با گذشته یکسان نخواهد بود !
زندگی نه ماندن است نه رسیدن
زندگی به سادگی رفتن است
به همین راحتی ،
زندگی چقدر آسان است …
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1396/03/28 ساعت 10:11:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید