درد و دل مرد فقیر با خدا
مرد فقیری از خدا سوال کرد:
چرا من اینقدر فقیر هستم؟
خدا پاسخ داد:
چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی
مرد پاسخ داد:
من چیزی ندارم که ببخشم…
خدا پاسخ داد:
چرا، معدود چیزهایی داری
یک صورت
که میتوانی لبخند بر آن داشته باشی
یک دهان
که می توانی از دیگران تمجید کنی و حرف خوب بزنی
یک قلب
که می توانی بروی دیگران بگشایی
و چشمانی
که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی
فقر واقعی، فقر روحــــی است
دل آدم ها، خیلی ساده گرم میشود…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1397/09/21 ساعت 08:27:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید