موضوع: "حجاب وعفاف"

لذت حجاب

لذت حجاب را درک کرده‌ای؟
? واقعا نمی‌دانید چقدر لذت‌بخش است وقتی وارد مغازه‌ای می‌شوم و می‌پرسم: آقا! این‌ها قیمتش چنده؟

و فروشنده جوابم را نمی‌دهد؛
دوباره می‌پرسم: آقا! این‌ها چنده؟

فروشنده که محو موهای رنگ کرده زن دیگری است، من را اصلاً نمی‌بیند. ? ?

باز هم سۆالم بی‌جواب می‌ماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون می‌آیم. ☺

? ?نمی‌دانید چه لذتی دارد وقتی در خیابان و دانشگاه و… راه می‌روید و صد قافله دل، همراه شما نیست…

?نمی‌دانید چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم،دل مردهایی که چشمشان ? به دنبال خوش‌رنگ‌ترین زن‌هاست را می‌زند.

? نمی‌دانید چه لذتی دارد، وقتی در خیابان قدم می‌زنید؛

✖ در حالی که دغدغه این را ندارید که شاید گوشه‌ای از زیبایی‌هاتان، پاک شده باشد!

☜و مجبور نیستید خود را با دلهره، به نزدیک‌ترین محل امن برسانید تا هر چه زودتر، زیبایی خود را کنترل کنید؛

? و زیبایی از دست رفته‌تان را به صورتتان باز گردانید.

? ?واقعاً چه لذتی دارد این حجاب. لذتی وصف ناشدنی…

⚘خدایا؛ لذت حجابم مدام باد..

این گونه باشیم!!

مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (عج) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»

بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» (1)

 

 

اوج کرامت..

آرام از کنارت می گذرد ، بی صدا …بدون جلب توجه…

سیاهی رنگ اوست و بو نداشتن ویژگی او..صورتش نمیبینی،اما در مقابل اویی.

او ست که با سکوت، با تو حرف میزند و به تو می آموزد…..اگر اهلش باشی.

در اوج کرامت هست و تندیس متانت..

نزدیک،اما دور از دسترس…بی عشوه ولی دلربا…اوست معلم وقار در قله ی بی نیازی..

هر خارو خسی عاشقش نمی شود و زیباییش را هر دلی لمس نمیکند…

او پیش از انتخاب شدن انتخاب میکند و پیش از معشوق شدن عاشق میشود…

با زیرکی گوی عقل را از کنار دیو هوس می رباید….

او همان دختر  عفیف و در پس پرده ی حجاب است…

 

کرامت بانوان..

كرامت بانوان، پیش از آن است كه خود را حراج كنند وخود را به چند لبخند بفروشند.

تنها كسانی كه از «كمال سیرت» محرومند،

«جمال صورت» را در معرض تماشای همگان می گذارند.

هیچ كس با نام ” آزادی” دیوار خانه ی خود را بر نمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد.


شهید مطهری فرمود: 

«حجاب مصونیت است نه محدودیت».

ضعیفه.....


? ضعیفه…
خیلی هم لقب بدی نیست برای یک زن.

? غیر این که نیست. ترس ضعیفش می کند. ظرافت جسم ضعیفش می کند. گریه ضعیفش می کند. دوست داشتن های مکرر ضعیفش می کند. صبر ضعیفش می کند. حنجره ی قوی ای برای داد زدن ندارد. صدایش همیشه از پشت پنجره های خانه بیرون را تماشا می کند. دستش حتی به نور های خاک گرفته ی سقف نمی رسد . مبل های خانه هم از بازوهایش قوی ترند.

? مثل گلدان های آپارتمانی می ماند. آفریده شده است تا مراقبتش کنند . تا آرام آرام رشد کند و زیبا کند.
خانه را،ز ندگی را، مرد را، فرزندان را …

? ضعیفه!
لقب بدی هم نیست.

? گاهی هویت زن را بیاد مرد می آورد. به مرد می گوید زن را سر جایش بنشان ! جایش بیرون نیست…بین دود و دم و نگاه و ناسزا و درد و دویدن و …

?جایش بالای تاقچه ست.
بالاترین تاقچه ی خانه…