بچه ها مذهبی ها به هوش باشید
⭕️ ابن ملجم یه “بچه مذهبی” بود. شخصی بود که توی مدینه بزرگترین کلاس های قرآن و احکام رو داشت… ?
?✍ امیرالمؤمنین (ع) به والی و حاکم یمن نامه نوشت و فرمود که ده نفر از بهترین های خودتون رو انتخاب کنید و نزد ما بفرستید.
? اهل یمن اول صد نفر از خوبان خودشون رو انتخاب کردند و از بین اون ها 70 نفر و بعد هم 30 نفر رو جدا کردند.
? در نهایت ده نفر از بهترین ها رو انتخاب کردن و خدمت حضرت فرستادند.
وقتی این ده نفر به خدمت حضرت رسیدن، بهترینِ خودشون رو جلو فرستادن تا با حضرت صحبت کنه.
? اون شخص جلو رفت و شروع کرد در مدح امیرالمؤمنین صحبتای زیبایی بکنه.
وقتی صحبتاش تموم شد حضرت نام اون رو پرسید.
? اون شخص گفت: آقا جان من ابن ملجم مرادی هستم…
? اینجا بود که امیرالمومنین علی (ع) یه دستش رو گذاشت روی دست دیگرش و فرمود: ” انا لله و انا الیه راجعون….”
?? ✨
⭕️ ابن ملجم گفت: آقا جان چیزی شده؟ چرا ناراحت شدید؟
? حضرت فرمود: تو یک روزی در یه ماه رمضانی محاسنم رو به خون سرم خضاب خواهی کرد…….
???
? ابن ملجم آشفته شد و گفت: آقا به خدا من شما رو دوست دارم. مگه میشه؟ تمام دنیا فدای یه تار موی شما و…
⭕️ وقتی که یه انسان مذهبی برخی بدی ها رو درون خودش پنهان کرده باشه و عمیقا توبه نکرده باشه یه روزی اون بدی های پنهانش رو خواهد شد…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1398/03/07 ساعت 11:28:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |