موضوع: "بوستان قرآن"

دروازه‌بان قلبمان باشیم

✅ دروازه‌بان قلبمان باشیم

? وَ مِن شَرِّ حاسِدٍ إذا حَسَد (فلق/5) و از شرّ هر حسودى هنگامى که حسد مى ورزد!

✍ اگر توی یک نایلون یک مشت سوزن، سَنجاق، میخ بریزی، حتما سوراخ سوراخ می شود. باورکن حسادت مثل همان سوزن و میخ می مونه، که اگه توی قلب کسی نفوذ بکنه اون رو سوراخ سوراخ می کنه و صاحبش رو از پای در میاره

✅ از شر این رذیله خطرناک به خدا پناه ببریم و با خیرخواهی برای دیگران دروازه دلمون رو به روی اون ببندیم.

دشمن ترین دشمن

 

? شمع به کبریت گفت : از تو میترسم تو قاتل من هستی
? ?کبریت گفت ؛ از من نترس ،از ریسمانی بترس که در دل خود جای داده ای …

در معنی این حدیث است که:
اَعدی عَدُوِّکَ نَفسُکَ الَّتی بَینَ جَنبَیک.

دشمن‌ترین دشمنان تو نفس توست که میان دو پهلوی توست.

 

درسهاى تربیتى سوره ‏ى حمد

 

در تفسیر نمونه به مواردی از اثرات تربیتی سوره حمد اشاره شده است كه با توجه و عمل به هركدام از این موارد، انسان هرچه بیشتر در راه شناخت ونزدیكی به پروردگار قرار می‌گیرد:

 

1- انسان در تلاوت سوره‏ى حمد با «بِسْمِ اللَّهِ» از غیر خدا قطع امید مى‏كند.

 

2- با «رَبِّ الْعالَمِینَ» و «مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ» احساس مى‏كند كه مربوب و مملوك است و خودخواهى و غرور را كنار مى‏گذارد.

 

3- با كلمه «عالمین» میان خود و تمام هستى ارتباط برقرار مى‏كند.

 

4- با «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خود را در سایه لطف او مى‏داند.

 

5- با «مالِكِ یَوْمِ الدِّینِ» غفلتش از آینده زدوده مى‏شود.

 

6- با گفتن «إِیَّاكَ نَعْبُدُ» ریا و شهرت طلبى را زایل مى‏كند.

 

7- با «إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ» از ابرقدرت‏ها نمى‏هراسد.

 

8- از «أَنْعَمْتَ» مى‏فهمد كه نعمت‏ها به دست اوست.

 

9- با «اهْدِنَا» رهسپارى در راه حقّ و طریق مستقیم را درخواست مى‏كند.

 

10- در «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ» همبستگى خود را با پیروان حقّ اعلام مى‏كند.

 

11- با «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ» و «ولَا الضَّالِّینَ» بیزارى و برائت از باطل و اهل باطل را ابراز مى‏دارد.

 

من شعوانه ام

من شعوانه ام

شعوانه نام زنی بود که آوازی خوش داشت و در بصره، در مجلس فسق و فجور شرکت می کرد و ثروتی از این راه برهم زده و کنیزکانی خریداری کرده بود. روزی از خانه ای صدایی شنید.
کنیزش را گفت: «برو درون آن خانه و ببین چه خبر است.» کنیز رفت و برنگشت. کنیز دوم و سوم را فرستاد و باز نگشتند، پس خودش درون خانه رفت. دید واعظی درباره آیات جهنم صحبت می کند.
کلام واعظ در او اثر کرد، سپس سؤال کرد: «می توانم توبه کنم؟» واعظ گفت: «اگر به قدر گناه شعوانه هم باشد، خدا قبول می کند.»
گفت: «خودم شعوانه هستم.» پس از مجلس وعظ بیرون آمد و کنیزکان را آزاد نمود. آن چنان لاغر و ضعیف شد و کارش به جایی رسید که عابدان در مجلس او حاضر می شدند و از وعظ او می گریستند و خودش آن قدر گریه می کرد که ترس کوری چشم را برای او داشتند، ولی او در جواب می گفت: «کوری دنیا بهتر از کوری قیامت است.»

هزار و یک حکایت قرانی ص 261 ـ سوره فرقان آیه 11 و 14

ألیس الله بِکافٍ عبده


بعضی از آیات هستند ڪه وقتۍ
اونا رو میخـونیم شـرمنده ی خدا
میــــشیم مـثل همـــــین آیه ⇩⇩
 
«أَلَیْــسَ اللَّهُ بِـــڪَافٍـــ »

 آیاخدا برای بنده‌اش کافۍنیست؟