الگوسازی و الگودهی
انساان این شاهکار آفرینش در نهاد خویش همواره رو به سوی کمال دارد و در تکاپوی صعود به مدارج کمال تعالی و ترقی است . در راستای عروج به قله های ترقی و کمال یکی از کامل ترین نیروهای فطری آدمی میل به تقلید و اسوه پذیری است . احساس الگوخواهی فطری از یک سو و مشاهده به کمال رسیدگان از دیگر سو انسان را وا می دارد تا برای رسیدن سریعتر به کمال مطلوب روش و سیره آن تکامل یافتگان را الگوی خویش سازد . و تلاشی آگاهانه و هدفدار برای ایجاد هماهنگی و انسجام رفتاری با الگوهای خویش در پیش گیرد . از آنجایی که انسان موجودی با اختیار است خودش می تواند تصمیم بگیرد که به چه شیوه و طریقی رفتار و عمل کند اما اگر در دو راهی سعادت و شقاوت مسیر اشتباه را انتخاب کند قطعا از زیانکاران خواهد بود . در این بین باید عواملی وجود داشته باشد که انسان را به سعادت رهنمون شود یعنی این عوامل به انتخاب صحیح آدمی کمک می کند اگر در یک جامعه الگوهای درست و شایسته ارائه شود در این صورت آدمی در مسیر سعادت قرار می گیرد . باید توجه داشت در عرصه اسوه پذیری آنچه مطلوب و ارزشمند است الگوپذیری کاملاً آگاهانه هدفدار و از روی معرفت و شناخت کامل می باشد . نحوه الگوپذیری ها متفاوت است گاهی کامل است که شخص پس از تفکر و استدلال عقلی و با بصیرت کامل به تقلید از الگو می پردازد در بعضی از موارد شخص صرفا به دلیل علاقه شخصی به آن الگو از آن تقلید می کند. بسیاری از افراد در تعیین ملاکهای الگوپذیری و تشخیص الگوهای شایسته دچار اشتباه می شوند . انتخاب الگوو اسوه به این بستگی دارد که الگو پذیر کمال را در چه چیزی بداند کسی که کمال انسان را در ثروتمندی می پندارد مسلماً ثروتمندان را الگوی خود قرار می دهد . برای کسی که علم و دانش ارزش محسوب می شود قطعاً شخصیت های علمی الگوی او قرار می گیرند اما در این بین باز مکان این اشتباه وجود دارد که الگوی مورد انتظار از درجه بالایی از کمال برخوردار باشد . به عنوان .مثال انسانهایی را که واقعاً دانشمند نیستند دانشمند بپندارید . همواره ممکن است عالم نمایان جاهل و گندم نمایان جو فروش عموم مردم را بفریبند . اشتباه و خطا در هر یک از این موارد ممکن است مارا به اسوهایی نالایق رهنمون شوند معرفی الگوهای راستین به افراد جامعه و مبارزه با الگوهایی دروغین از وظایف مهم و اساسی هر جامعه است وقتی الگویی نادرست به جامعه ارائه می شود باید انتظار ظهور شخصیت ها و مکاتب غیر اخلاقی را هم داشته باشیم ( زمانی که در سال 1367 از صدای جمهوری اسلامی ایران مصاحبه ای پخش شد که مصاحبه شونده گفت : ” الگوی زنان ما باید قهرمان سریال سالهای دور از خانه اوشینن باشد نه فاطمه زهرا…” شاید از نظر روحیه سخت کوش و صبر و استقامت چنین زنی مورد ستایش باشد . اما آیا اسوه ای جامع و کامل است وقتی ما در فرهنگ اسلامیمان الگوی صبر و استقامتی چون بانوی کربلا حضرت زینب (س) داریم که هم از بعد شخصیتی ، علمی، معنوی، در اوج و رفیع ترین جایگاه هستند که خود با این مقام مقلد سید زنان عالم است چه نیازی است که قهرمان یک سریال بیگانه را الگوی زنان جامعه خویش معرفی کنیم!!!!! …که البته در همان زمان رهبرفهیم انقلاب حضرت امام ره شخصاً وارد میدان شده و بت های فکری و فرهنگی را در هم شکسته اند و با ارائه اسوه ای چون حضرت زهرا برای تمام جامعه بشری جامعه را از مسیر انحراف باز داشته اند …(جامی از زلال کوثر_آیت الله مصباح یزدی))
نوجوانی دوره هویت یابی شخص است . آرمان های را در سر دارد . پس وظیفه مهم خانواده و در سطح وسیعتر جامعه آن است که در این مرحله از رشد افراد الگوهای صحیح را بشناسانند . از آنجایی که انسان موجودی با اختیار آفریده شده علاقه دارد که خودش تصمیم بگیرد و چیزی را انتخاب کند بنابراین باید کمک کرد که در مسیر خطا قرار نگیرد .
حال سوال اساسی اینجا مطرح میشودکه چه کنیم نوجوانان و جوانان در مسیر خطا قرار نگیرند؟
در پاسخ باید گفت: باید دید قشر جوان جامعه به چه چیزی تمایل بیشتری دارند.که در جامعه ما این تمایل بیشتر به عرصه سینما و ورزش است.قهرمانان این دو عرصه به عنوان الگو مطرح میشوند در گام اول وظیفه جامعه این است که شخصیت هایی را به عنوان قهرمان این دو عرصه بپذیرد که علاوه بر متخصص بودن در حرفه خود مقلد الگوهای اصلی(ائمه معصومین) نیز باشند.
اما متاسفانه متاسفانه عکس این قضیه صادق است. در اثر رواج فرهنگ غرب و ارائه ارزشهای کفر آمیز و روی آوردن به الگوهای فساد انگیز شاهدیم که فلان هنرپیشه سینما به عنوان مدل انواع لباس های غربی قرار میگیرد یا فلان ورزشکار به عنوان مدل آرایش موی غربی خود را به نمایش میگذارد. یک نوجوان در نگاه اول به نحوه ی نقش بازی کردن یک هنر پیشه علاقمند میشود.ممکن است چند خصلت نیکو هو در او بیابد اما به اشتباه فکر می کند که سیره این هنرپیشه در همه زمینه ها معتبر است و شایسته است او را به همه ابعاد تعمیم دهد.در اینجاست که الگو پذیر در لبه پرتگاهی خطرناک واقع می شود.
بنابراین برای اینکه انسان در اوج کمال قرار گیرد تقلید از چنین الگوهایی کافی نیست. پس باید الگوهای جامع و راستینی اغرائه گردد برای یک زن چه الگویی نیکوتر از حضرت فاطمه(س) برای یک مرد چه الگویی شایسته تر از امیر المومنین(ع) و برای جوانان چه الگویی برتر از حضرت علی اکبر(ع) و فاطمه معصومه(س)….
پس با شناختن و شاساندن شخصیت حقیقی این الگوهای راستین و عمل به سیره آنها خدمتی بزرگ برای باز داشتن یک جامعه از انحراف است. باشد تا با الگو گیری از همه ابعاد وجودی ایشان به حقایق صفات و نورانیت خصال ایشان نزدیک گردیم.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1395/08/10 ساعت 12:22:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |