الهی
الهی!همه به تن غریبند و من به جان و دل غریبم.
همه در سفر غریبند و من در حضر غریبم.
الهی!
هر بیماری را شفا از طبیب،
ومن بیمار از طبیبم.
هر کرا از قسمت بهره است،
ومن بی نصیبم.
هر دل شده با یاری و غمگساری است،
و من بی یار وغریبم،
******************
همه شب مردمان در خواب و من بیدار چون باشم
غنوده هر کسی با یار و من بی یار چون باشم.
بر گرفته شده از کتاب مناجات نامه (خواجه عبدالله انصاری)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عابدی در 1396/04/14 ساعت 08:36:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید