موضوع: "التماس تفکر...."

بوی خوشبختی

به هر آدمی می تونه خوش بگذره؛ در هر شرایطی…
کافیه درست تر نگاه کنی؛ زندگی واقعاً زیباست…
ابرایی که پف کردن، درختای سرسبز، چی از اینا بهتره و زیباتر؟؟؟
نباید منتظر باشیم که زندگی در مرحله ای بهمون خوش بگذره؛
باید اینو بدونیم که هرگز اون موقعیت خاص که منتظرِشیم پیش نمیاد…
پس: فقط شادی کن…

سکوت نا آرام...


در بهار زندگی ام هستم، اما نمی دانم چرا سرمای پاییزی وجودم را فراگرفته،
باران پاییزی می بارد، بادهای پاییزی می وزند، برگ های وجودم می ریزند،
تکه های جانم برمی خیزند، گویی روز رستاخیزی است، مردم ناله می کنند،
همه کس غمگین اند، همه یکدیگر را نفرین می کنند، همه در قصد هم اند.
باران همه را خاموش می کند، و سکوت حکم فرما می شود؛
سکوتی از جنس خشم که در آن صدای قطره های باران جاریست…
بارانی که خود را محکم بر زمین می کوبد تا…
… تا کمی از آتش آلوده به گناه انسان ها کاسته شود.

به خودت سخت نگیر...


زندگی رو واسه خودمون تلخ نکنیم
سعی نکنیم از کسی انتقام بگیریم
زندگی مون اون قدرام که فک می کنیم،
طولانی نیس که بخوایم همه چی رو امتحان کنیم،
انقدرام طولانی نیس که لحظه ای از اونو هم بخوایم تلف کنیم…
شاد باشین و زیاد به خودتون سخت نگیرین…

تسخیر شدگان

آدم وقتی مرید کسی می شود ، سخت است که باور کند مرادش هم یک انسان است ، مثل خودش.

یک ایده آل ذهنی می سازد و با آن سالها زندگی می کند.

خودش را شبیه ایده آل آن آدم می کند ، نه واقعیتش … و این خیلی دردناک است.

شهید

جنازه پسرشون رو که آوردند

چیزی جز دو سه کیلو استخون نبود…

پدر سرشو بالا گرفت و گفت:حاج خانوم غصه نخوری ها!!!

دقیقا وزن همون روزیه که خدا

بهمون هدیه دادش…