🔰شڪایت پیرزن از باد
⚪️ خداوند سلیمان (ع) را بر همہ موجودات مسخّر ڪردہ بود، روزے پیرزنے ڪہ بر اثر وزش باد از بام بہ زمین افتادہ بود و دستش شڪستہ بود نزد سلیمان آمد و از باد شڪایت ڪرد.
🔵 حضرت سلیمان (ع) باد را طلبید و شڪایت پیرزن را بہ او گفت.
🌊 باد گفت: خداوند مرا فرستاد تا فلان ڪشتے را ڪہ در حال غرق شدن در دریا بود، بہ حرڪت درآورم و سرنشینان آن را نجات دهم، در مسیر راہ، بہ این پیرزن ڪہ بر پشت بام بود برخوردم، پاے او لغزید و از بام بہ زمین افتاد و دستش شڪست، (من چنین قصدے نداشتم، او در مسیر راہ من بود و چنین اتفاقے افتاد.)
🌕 حضرت سلیمان (ع) از قضاوت در این مورد، درماندہ شد و عرض ڪرد: «خدایا چگونہ در مورد باد قضاوت ڪنم؟»
✨ خداوند بہ او وحے ڪرد: «بہ هر اندازہ ڪہ بہ آن پیرزن آسیب رسیدہ، بہ همان اندازہ (مزد درمان آن را) از صاحبان آن ڪشتے ڪہ بہ وسیلہ باد از غرق شدن نجات یافتہ اند بگیر و بہ آن پیرزن بدہ،
🌺 زیرا بہ هیچ ڪس در پیشگاہ من نباید ستم شود»

 

📔 داستان دوستان
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾

یـڪ جــرعــہ معــرفت

@yekjoremarefat

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.