موضوع: "آمپول معنویت"

فواید صدقه در قران


? خداوند متعال می فرماید:

اَلَّذینَ یُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمْ بِالَّیْلِ وَ
النَّهار سِرّاً وَ عَلانِیةً فَلَهُمْ اَجْرُهُمْ عِنْدَ
رَبِّهِمْ وَ لا خَوفٌ عَلَیْهِم وَ لا هَمْ یَحْزَنوُنَ.

آنها که اموال خود را به هنگام شب
و روز، پنهان و آشکار، انفاق مى کنند،
مزدشان نزد پروردگارشان محفوظ است و
ترسى بر آنها نیست و غمگین هم نمى شوند»

✨سوره،بقره،آیه274✨


” فوایدصدقه‌دادن‌در احادیث “

1》برکت مال
2》دفع بلاست
3》انشراح صدر
4》نجات از جهنم
5》پاک کننده گناهان
6》دعای‌فرشته‌ای‌از فرشتگان
7》دوایی‌ست برای مریضی‌ها
8》خاموشی‌خشم و غضب‌الهی

☘ به خدا اعتماد کن ... ! ☘

 

✨ شخصی از خدا دو چیز خواست!
یک گل و یک پروانه.
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود.
غمگین شد. با خود اندیشید شاید
خداوند من را دوست ندارد
و به من توجهی ندارد.

✨چندروزگذشت ….
از آن کاکتوس پر از خار گلی
زیبا روییده شد وآن کرم
تبدیل به پروانه ای زیبا شد.
اگر چیزی از خدا خواستید
و چیز دیگری دریافت کردید
به او اعتماد کنید!
خارهای امروز گلهای فردایند .

آمدنش را به سوی خود به تماشا بنشین

 

آتشی نمى سوزاند “ابراهیم” را
و دریایى غرق نمی کند “موسى” را
مادری،کودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش
دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند ، اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند
از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ، نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست
پس ؛
به “تدبیرش” اعتماد کن ،
به “حکمتش” دل بسپار ،
به او “توکل” کن ؛
و به سمت او “قدمی بردار” ،
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی

تنها روزنه امید...

خدا تنها روزنه امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود …
تنها کسی ایست که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد …
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت …
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد …
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند …
وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید …
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود …
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن …

قصه برف وآن روزگاران....

مادربزرگم می گفت برف که می آمد کار ما ساخته بود. 

برای شستن لباس، باید ابتدا مسیر قنات پارو کشیده می شد. بعدش هم وقتی به قنات می رسیدیم باید یخ جو را با سنگ می شکستیم تا به آب می رسید. 

هنگام برگشت هم دستمان می چسبید به لگن خیس لباس که از جنس روی بود.

یعنی یک فرآیند طولانی و سخت فقط برای شستشوی لباس!

.

استادمان می گفت :

قیامت ما را مقابل مادربزرگ ها و اجدادمان می گذارند و می گویند: خب این ها نه ماشین لباسشویی داشتند، نه جارو برقی، نه اجاق گاز و… اما نه نمازشان ترک شد نه زیارت عاشورایشان! همه هم صبور و سازگار و مطیع. 

خب حالا شما در قبال این وقت و عمر اضافه تر چه کردی؟