موضوعات: "بدون موضوع" یا "نکات ناب روان شناسی" یا "درمحضر بزرگان"

با هرکس نباش

 

با کسانی باش که تو را زیاد کنند. هر کس جز حق از تو می‌کاهد! ببین که هنگامی که با فلان شخص می‌نشینی او چه چیزی را در تو بزرگ می‌کند، خودش را و یا خودت را و یا دنیا را، یا خدا را؟! تو با این ملاک دوست بگیر و رفیق انتخاب کن.

#استاد_صفایی_حائری_ره

بغضواره

 

فکر نکنی بی خیالم ها …

آنقدر بیچاره شده ام که انگشت هام رمق ندارند گاهی …

اما دلم زنده است، چند وقتی ست زنده ترین دل را دارم اصلا

بیشتر از قبل محتاج زیارتت هستم

محتاج گریه در آغوشت

محتاج لمس خاک هات

محتاج سختی هات

محتاج ِ محتاج بودنت …

فکر نکنی می خواهم بیایم به آستانت برای طلب کردن ِ آرزو

نــــــــــــــه

می خواهم بیایم چون الان دارد دلم می ترکد

وبی را باز کرده ام که از عصر دارد می خواند

” من ُ دل کندن از دلبر محاله

دلم با دلبرم در شور  حاله

با این آقا به خوبی ندونم

کی گفته کربلا رفتن خیاله

 

بیا روی زخم های دلم مرهم بگذار

می ترسم تا عید نکشد

فلسفه سختی ها

 

? بسیاری از مردم فلسفه تلخى‏ ها و ناگواری ها را نمی دانند.
در حالی که ناگوارى‏ ها دو گونه است: برخى به دست خود ماست و برخى در اختیار ما نیست.

بسیارى از حوادث تلخ به خاطر عدم دقت و مدیریّت خود ماست. اگر در داد و ستدها، اسناد تجارى را محکم تنظیم نکردیم و ضامن و وثیقه نگرفتیم و او مال ما را نداد، مقصّر خود ما هستیم.
اگر روى حوض آب نرده نگذاشتیم و کودک در آن افتاد و غرق شد، مقصّر خود ما هستیم.
اگر مراعات بهداشت، قوانین رانندگى و آداب اجتماعى را نکردیم و گرفتار امراض و تصادفات و تحقیرها شدیم، مقصّر خود ما هستیم.
و امّا دسته دوم، دلایل متعدّدى دارد:
سختى‏ ها، سبب رشد و تکاپوى انسان است. پیشرفت و رشد علوم، در سایه رفع نیاز و برطرف کردن مشکلات حاصل شده است.
حوادث تلخ، کفّاره بسیارى از لغزش‏هاست.
حوادث تلخ، سبب تنظیم روحیّات مردم است.
پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله فرمودند: اگر براى انسان سه چیز: مرض، مرگ و فقر نبود، غرور انسان شکسته نمى‏ شد و انسان در مقابل هیچ چیز سر فرو نمى‏ آورد. «لولا ثلاثة فى ابن آدم ما طَأطأ رأسه شى‏ء المرض و الموت و الفقر»1
حوادث تلخ، کمالات انسان را شکوفا مى‏کند. آنکه گرفتار شده، با صبر و پایدارى رشد مى‏کند و آنکه در رفاه است و براى نجات مردم تلاش مى‏کند، با ایثار و از خودگذشتگى رشد مى‏کند.

 

سوراخ دعا را گم کرده ایم

 

در دین اسلام استمرار عزاداری برای اموات و درگذشتگان، عملی مذموم و ناپسند است، اما با این حال، این موضوع استثنائی نیز دارد و آن عزاداری برای امام حسین(ع) است، چنانچه در روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ عَلَى الْحُسَیْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ؛ همة عزاداری‌ها و گریستن‌ها ناپسند است مگر عزاداری و گریستن برای امام حسین، علیه‌السلام.» (شیخ طوسى، امالی، ص162)

همچنین در کتابِ معروف کامل الزیارات از امام صادق(ع) نقل شده است: «إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ علیهما‌السلام فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورٌ. براى بنده، عزاداری و گریستن در تمام امور مکروه و ناپسند است مگر گریستن و عزاداری کردن بر حسین بن علىّ(ع) که شخص در این گریستن مأجور و مُثاب می‌باشد.» (ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص100.)

این روایات انحصار برپایی عزاداری را برای امام حسین(ع) بیان می‌کنند، افزون بر این، سیرهٔ اهل بیت(ع) نیز به گونه‌ای بوده است که به غیر از امام حسین(ع)، به عزاداری مستمر در سوگِ دیگر عزیزان خویش نمی‌پرداختند.

با این حال در قرن‌های اخیر، شیعیان به احترام دیگر ائمه(ع) روز شهادت آنها را نیز مورد تعظیم قرار داده و با برپایی مجالسی، ضمنِ بیان مناقب آن بزرگواران و رنج‌های مبارزه آنها با طاغوت‌ها، به بزرگداشت ایشان می‌پردازند. بی‌شک این موضوع امری پسندیده و مطلوب بوده و موجب تعظیمِ شعائر الهی خواهد شد. اما همیشه صورتِ عزاداری این ایام با مجالسی که در ایام محرم تشکیل می‌شده، متفاوت بوده است و هدف از تشکیل این مجالس بیشتر آگاهی از مقام و منزلت ائمه(ع) و پستی دشمنان آنها می‌باشد. همچنان‌که این مجالس به روز شهادت اختصاص داشته و از آن روز فراتر نمی‌رفته است.

اما در سال‌های اخیر اعلام عزای عمومی و عزاداری، تنها به سوگ و عزای ائمه(ع) اختصاص نیافته و سالگرد وفات شخصیت‌های محترمی، همچون: حضرت ابوطالب، حضرت خدیجه، حضرت ام‌البنین، حضرت زینب، حضرت ام‌کلثوم و…(ع) نیز به ایام سوگواری اضافه شده‌اند.
جالب اینجاست که کیفیت عزاداری این مناسبت‌ها نیز نباید چیزی کمتر ازعزاداری ایام محرم و عاشورا داشته باشد، آن‌گونه که هر سال شاهد گسترش کاروان‌های زنجیرزنی و عزاداری برای امام‌زادگان و منسوبان به اهل‌بیت(ع) هستیم.
در این راستا برای ترغیب مردم به این عزاداری گاهی عنوان رحلت این بزرگواران تبدیل به شهادت می‌شود. همچون شهادت حضرت زینب، شهادت ام‌کلثوم و…
مشکل هنگامی وسعت پیدا می‌کند که عده‌ای به صورت تحکمی و زورگویانه از عموم مردم می‌خواهند که آنها را در برپایی عزاداری همراهی نموده و با پوشیدن لباس سوگ، از هرگونه شادی در این ایام خودداری کنند.
صدا و سیما و متولیان فرهنگی کشور نیز برای آن‌که از تیرس انتقادات دور باشند، به این سوگواری‌ها رسمیت بخشیده و آنها را پررنگ می‌کنند.
البته در اینجا ممکن است عده‌ای دچار سوءتفاهم شوند که شاید شما با تکریم این شخصیت‌های مذهبی مخالفید، از این رو صراحتا می‌گوییم: هرگز مخالف برپایی مجلس بزرگداشت در سالگرد وفات امام‌زادگان یا حتی یادآوری حوادثی همچون تخریب بقیع یا بارگاه عسگریین(ع) نیستیم، ولی آیا واقعاً باید برای تمام این مناسبت‌ها اعلام عزای عمومی کنیم؟!
آیا تبیین عظمت افرادی همچون حضرت زینب، ابوطالب و خدیجه(ع) تنها از طریق اعلام عزای عمومی در وفات آنها و عزاداری ممکن است؟!
آیا نمی‌توان با برپایی همایش‌ها و جلسات علمی و فرهنگی، به تبیین جایگاه و نقش آنها در اسلام پرداخت؟!
بی‌شک شیعیان وظیفه دارند برای شهادت امام حسین(ع) سوگواری کنند ولی آیا این عزاداری را می‌توانیم بدون هیچ ضابطه‌ای به دیگر ایام و مناسبت‌ها نیز تعمیم دهیم؟ با این رویکرد نهایتِ سوگواری‌ها تا کجا خواهد بود؟! محققاً در هر روز و زمانی از سال که فرض شود، به اهل‌بیت(ع) رنج و مصیبتی وارد شده است، آیا باید برای همه این مناسبت‌ها اعلام عزا کنیم؟
متأسفانه در فرهنگ کنونی شیعه بهترین راه برای بزرگداشت شخصیت‌های دینی برپایی سوگواری و عزا است. در حالی که در میلاد این افراد نیز می‌توان شخصیت آنها را گرامی داشت. چرا عده‌ای هیچ‌گاه اعتراض نمی‌کنند که اعیاد مذهبی و جشن میلاد بزرگان دینی، در جمهوری اسلامی خوب برپا نمی‌شود ولی همواره عده‌ای معترضند که در برپایی سوگ و عزا کم‌کاری می‌شود؟!
به نظر می‌رسد عزاداری که اختصاص به عاشورا داشته، برای عده‌ای از شیعیان تبدیل به هدف شده است و آنها سوراخ دعا را گم کرده‌اند.

خدا در همین نزدیکیست


شما عبارت “خدا در همین نزدیکیست شما …” را انتخاب کرده اید ، جستجو در فرهنگ لغت برای یک کلمه انجام می شود و لطفا یک کلمه را فقط انتخاب نمائید.
خانه ام در جاییست که ندیدم کسی دوست بدارد خود را
همه از صبح تا شب می دوند در پی نانی که نباشند محتاج
می دوند در پی نان، در پی لقمه ای شام
خانه ام در جاییست که همه در پی یک کاری اند
هیچ کس یک رنگ نیست
رنگ ها همه در جلب توجه شده است
یک کسی با ریشش، یک کسی با جیبش و کسی با دینش
بعضی ها هم که فروختند خود را
بعضی جسم خود را با کمی پول فروختند
برخی عشق و محبت به تاراج گذاشتند
برخی چوب حراج بر حجب و حیای خویش زدند
چقدر زیبا شده است این دنیا
زندگی برایم شده است یک رویا
نه در این دنیایی که برایت گفتم
دنیایی که من می خواهم
مردمانش همه با هم یکرنگ
همه انسان هستند ، همه هستن زیبا
زیبا نیست آنی که به آن می نگری
زیبا خصلت ما انسان هاست
نه در ان اوج حیات ، بلکه در بدو ورود
حال که دنیایم نیست آن چیزی که من دوست دارم
با قایقی که سهراب ساخته است
می روم تا که نباشم در این شهر غریب
که در آن هیچ کس نیست
می روم تا ببینم معبود
تا که باشم زیبا، تا که ان خصلت اغازین را برگردانم به این شهر دروغ
در کنارم سهراب
در میان این راه ، خسته از پارو زدن در دریا
و امیدم همه در اسمان ها و در ان کس که امید همه در او جمع است
راه دور است اما، خدا در همین نزدیکیست

 
مداحی های محرم