جاده انقلاب!!!
پنجشنبه 97/09/15
در جاده انقلاب روی یکی از تابلو ها نوشته شده بود ,جاده لغزنده است ,دشمنان مشغول کارند ,با احتیاط برانید,سبقت ممنوع ,دیر رسیدن به پست و مقام بهتر ازهرگز نرسیدن به امام است ,حداکثرسرعت بیشتر از ولی فقیه نباشد,اگرپشتیبان ولایت فقیه نیستید لااقل کمربنددشمن را نبندید,با دنده لج حرکت نکنید ,باوضو وارد شوید این جاده مطهر به خون شهداست.
چای شیرین....
پنجشنبه 97/09/15
ميگفت: شيـطان اندازه يک حبّـــه قند اســــت . . .
گاهي مي افتـــد تـــوي فنجـــانِ دلِ مــــا . . .
حل مــي شود آرام آرام . . .
بي آنکـه اصلا ً ما بفهميـم . . .
روحمـان سـر مي کشد آن را . . .
آن چاي شيــريـن را . . .
شيـطان زهـرآگيــن ِ ديــريــــن را . . .
آن وقـت او، خـون مـــي شـــود در خـــانه تن . . .
مـي چرخـد و مـــي گـردد و مـي-مـانـد آنجـا او مي شــــود مـن …..
اعوذ بالله من نفسي . . .
پندنامه شهدا
پنجشنبه 97/09/15
?شهید مدافع حرم حمیدرضا اسداللهی?
?مولاجان…
گرچه برای تربیت شدن و سرباز تو شدن تلاشی نکرده ام،
اما به آن امید جان میدهم که در آن روز موعود که ندا میدهند از قبرهایتان بیرون آیید و به یاری مولایتان بشتابید، من هم به اذن شما در حالی که شمشیر به کمر بسته ام، از قبر بیرون آمده و پای رکاب شما سربازی کنم، آرزوی بزرگی است، اما
آرزو بر جوانان عیب نیست.
در دوران زندگی ام سعی کردم هیچ موضوع شخصی و دنیایی را از شما نخواهم و شما را قسم ندهم،
اما الان در حرم جدتان امام رضا (ع) شما را به مادرتان قسم میدهم که همۀ جوانان این انقلاب اسلامی و در آخر این حقیر عاصی را برای نصرت خودتان تربیت کنید و برای سربازی خودتان به کار گیرید.?
دانشگاه خود سازی
پنجشنبه 97/09/15
دانشگاه باید مكان خودسازی باشد .
یعنی دانشجو باید هنگام خروجش از دانشگاه ؛ از زمان ورودش به دانشگاه، مؤمن تر شده باشد
مانند دانشگاه اصلی ،یعنی جبهه ،كه كسانی كه در این دانشگاه فارق شدند ؛ راهی را رفتند كه بسیاری از بزرگان نتوانستند طی كنند
شهدا اهل همت بودند، اهل مجاهدت بودند، اهل سرعت بودند، اهل سبقت بودند، اهل وصال بودند.
دستورالعملی عجیب، برای كنترل چشم چرانی ...
پنجشنبه 97/09/15
فردی نزد آیتالله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) آمد و گفت:
آقا! قبل از ازدواج، گاهی چشمم خطا میکرد، گفتم: ازدواج میکنم الحمدلله راحت میشوم، امّا هنوز هم خطا میکنم و یک موقعی چشمم به ناموس دیگران میافتد، استغفار میکنم، امّا چه کنم؟! گرفتارم، یک نسخه بدهید؟!
فرمود: قانع نیستی. اگر به آن چه که داری قناعت داشته باشی، اعضاء و جوارحت این قناعت را لمس میکنند و اینطور نمیشود.
اولیاء خدا یک نسخه داده اند که هر کس حتّی اگر تمکن مالی دارد، باید عمل کند و اتّفاقاً از لحاظ بهداشتی هم به دردمان میخورد.
میگویند: اوّلاً گرسنه شو و بعد سراغ غذا برو. بعد هم موقعی که گرسنه هستی و سر غذا نشستی، یک مقدار که خوردی، دیدی همچنان می خواهی، بگو: نمیخواهم!
اگر میخواهی قانع بشوی، حتی موقعی که ولو تمکن مالی داری، کمتر بخور، به تعبیر عامیانه دائم پرس روی پرس میخوری که چه؟!
میگویند: اگر میخواهید قناعتپیشگی را یاد بگیرید اوّل از لقمه شروع کنید (این نسخه اولیاء است که بیان میکنم)، اگر توانستی این شکم بیهنر را کنترل کنی، چیزهای دیگر را هم کنترل میکنی. آنوقت معلوم است دیگر، کسی که به حلالش مراقبت کند و کم بخورد، دیگر دستش به طرف شبههناک و حرام نمیرود.
لذا آیتالله آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرمود: تو قانع نیستی! یعنی چه؟ اگر ما باشیم میگوییم که تو کنترل چشم نداری، شهوت داری، امّا ایشان گفتند: تو قانع نیستی، یعنی در حقیقت سرچشمه را به او نشان داد.
اولیاء خدا میگویند: اگر یک قدم به نفست جواب دادی، قدم دوم هم میخواهد. اگر یکبار گفتی: بیا، این شربت به ظاهر گوارای دنیا را بگیر، باز هم میخواهد، چرا که حریص و سیری ناپذیر است، تو را میکشد، امّا سیر نمیشود، لذا باید خیلی مواظب باشیم