سوراخ دعا را گم کرده ایم
شنبه 97/10/22
در دین اسلام استمرار عزاداری برای اموات و درگذشتگان، عملی مذموم و ناپسند است، اما با این حال، این موضوع استثنائی نیز دارد و آن عزاداری برای امام حسین(ع) است، چنانچه در روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ عَلَى الْحُسَیْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ؛ همة عزاداریها و گریستنها ناپسند است مگر عزاداری و گریستن برای امام حسین، علیهالسلام.» (شیخ طوسى، امالی، ص162)
همچنین در کتابِ معروف کامل الزیارات از امام صادق(ع) نقل شده است: «إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ- مَا خَلَا الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍ علیهماالسلام فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورٌ. براى بنده، عزاداری و گریستن در تمام امور مکروه و ناپسند است مگر گریستن و عزاداری کردن بر حسین بن علىّ(ع) که شخص در این گریستن مأجور و مُثاب میباشد.» (ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص100.)
این روایات انحصار برپایی عزاداری را برای امام حسین(ع) بیان میکنند، افزون بر این، سیرهٔ اهل بیت(ع) نیز به گونهای بوده است که به غیر از امام حسین(ع)، به عزاداری مستمر در سوگِ دیگر عزیزان خویش نمیپرداختند.
با این حال در قرنهای اخیر، شیعیان به احترام دیگر ائمه(ع) روز شهادت آنها را نیز مورد تعظیم قرار داده و با برپایی مجالسی، ضمنِ بیان مناقب آن بزرگواران و رنجهای مبارزه آنها با طاغوتها، به بزرگداشت ایشان میپردازند. بیشک این موضوع امری پسندیده و مطلوب بوده و موجب تعظیمِ شعائر الهی خواهد شد. اما همیشه صورتِ عزاداری این ایام با مجالسی که در ایام محرم تشکیل میشده، متفاوت بوده است و هدف از تشکیل این مجالس بیشتر آگاهی از مقام و منزلت ائمه(ع) و پستی دشمنان آنها میباشد. همچنانکه این مجالس به روز شهادت اختصاص داشته و از آن روز فراتر نمیرفته است.
اما در سالهای اخیر اعلام عزای عمومی و عزاداری، تنها به سوگ و عزای ائمه(ع) اختصاص نیافته و سالگرد وفات شخصیتهای محترمی، همچون: حضرت ابوطالب، حضرت خدیجه، حضرت امالبنین، حضرت زینب، حضرت امکلثوم و…(ع) نیز به ایام سوگواری اضافه شدهاند.
جالب اینجاست که کیفیت عزاداری این مناسبتها نیز نباید چیزی کمتر ازعزاداری ایام محرم و عاشورا داشته باشد، آنگونه که هر سال شاهد گسترش کاروانهای زنجیرزنی و عزاداری برای امامزادگان و منسوبان به اهلبیت(ع) هستیم.
در این راستا برای ترغیب مردم به این عزاداری گاهی عنوان رحلت این بزرگواران تبدیل به شهادت میشود. همچون شهادت حضرت زینب، شهادت امکلثوم و…
مشکل هنگامی وسعت پیدا میکند که عدهای به صورت تحکمی و زورگویانه از عموم مردم میخواهند که آنها را در برپایی عزاداری همراهی نموده و با پوشیدن لباس سوگ، از هرگونه شادی در این ایام خودداری کنند.
صدا و سیما و متولیان فرهنگی کشور نیز برای آنکه از تیرس انتقادات دور باشند، به این سوگواریها رسمیت بخشیده و آنها را پررنگ میکنند.
البته در اینجا ممکن است عدهای دچار سوءتفاهم شوند که شاید شما با تکریم این شخصیتهای مذهبی مخالفید، از این رو صراحتا میگوییم: هرگز مخالف برپایی مجلس بزرگداشت در سالگرد وفات امامزادگان یا حتی یادآوری حوادثی همچون تخریب بقیع یا بارگاه عسگریین(ع) نیستیم، ولی آیا واقعاً باید برای تمام این مناسبتها اعلام عزای عمومی کنیم؟!
آیا تبیین عظمت افرادی همچون حضرت زینب، ابوطالب و خدیجه(ع) تنها از طریق اعلام عزای عمومی در وفات آنها و عزاداری ممکن است؟!
آیا نمیتوان با برپایی همایشها و جلسات علمی و فرهنگی، به تبیین جایگاه و نقش آنها در اسلام پرداخت؟!
بیشک شیعیان وظیفه دارند برای شهادت امام حسین(ع) سوگواری کنند ولی آیا این عزاداری را میتوانیم بدون هیچ ضابطهای به دیگر ایام و مناسبتها نیز تعمیم دهیم؟ با این رویکرد نهایتِ سوگواریها تا کجا خواهد بود؟! محققاً در هر روز و زمانی از سال که فرض شود، به اهلبیت(ع) رنج و مصیبتی وارد شده است، آیا باید برای همه این مناسبتها اعلام عزا کنیم؟
متأسفانه در فرهنگ کنونی شیعه بهترین راه برای بزرگداشت شخصیتهای دینی برپایی سوگواری و عزا است. در حالی که در میلاد این افراد نیز میتوان شخصیت آنها را گرامی داشت. چرا عدهای هیچگاه اعتراض نمیکنند که اعیاد مذهبی و جشن میلاد بزرگان دینی، در جمهوری اسلامی خوب برپا نمیشود ولی همواره عدهای معترضند که در برپایی سوگ و عزا کمکاری میشود؟!
به نظر میرسد عزاداری که اختصاص به عاشورا داشته، برای عدهای از شیعیان تبدیل به هدف شده است و آنها سوراخ دعا را گم کردهاند.
ایده های 40 سالگی انقلاب انقلاب
چهارشنبه 97/10/19
1.مقایسه دستاوردهای انقلاب اسلامی از سال 1357 تا 1397 در قالب تیترگزاری روزنامههای انقلاب.
2.برگزاری تئاتر طنز با عنوان “شما یادت نیست 40 سال پیش….”
3.برپایی گروه سرود 40 نفره از دانشآموزان مدرسه برای اجرای سرودهای انقلابی در مدارس و مساجد
4.تجلیل از 40 نفر از مادران شهدای انقلاب
5.چاپ و انتشار کلیشه عکس امام با زیرنویس مانند مادرم؛ من انقلابیام
6.نمایش مجموعه کلیپهای ایران؛ اولینها(دریافت کلیپها)
7.طرح عکس گرفتن نوجوانان با شهدای انقلابی
8.اجرای طرح با شهدا تا سیدالشهدا با تکیه بر عکس شهدای انقلاب
9.استفاده از پلاکارد اعداد مرتبط با دستاوردهای انقلاب اسلامی در راهپیمائی
ایران جزو 10 کشور اول جهان در تولید زیردریایی در جهانایران جزو 10 کشور اول جهان در انجام سفر و پژوهشهای فضاییایران جزو 8 کشور اول جهان در تولید فناوری کیک زرد چرخه هستهایایران جزو 8 کشور اول جهان در تولید و غنیسازی اورانیوم 20 درصدایران جزو 7 کشور اول جهان در ساخت ناوشکنهای دریاییایران جزو 5 کشور دارنده بز شبیهسازی شده در جهانایران جزو 5 کشور سازنده روبات انساننما در جهانایران جزو 4 کشور اول جهان در فرآیند ساخت نیروگاههای خورشیدیایران جزو 4 کشور دارنده فناوری ساخت تک توربین آبی در جهانایران جزو 3 کشور اول جهان در در تولید دکلهای انتقال برقایران جزو 2 کشور اول جهان در تولید و طراحی پهباد رادار گریزایران جزو 2 کشور اول جهان در ساخت ملخهای کامپوزیتی بالگردی
ایران جزو 2 کشور اول جهان در تشکیل و ساماندهی ارتش سایبری جهان
10.نصب پرچم ایران بر روی آنتن ماشینها و استفاده از دستبند پرچم ایران به صورت هماهنگ
11.اهدای پرچم ایران به 40 همسایه مسجد در آستانه ایام مبارک دهه فجر
12.برگزاری مسابقه دارت با تصویر چهرههای استکباری، نه به تحریمها و لوگوی شبکههای ماهوارهای
13.مسابقه پخت کیک 40 سالگی انقلاب بین بانوان و نهادهای خواهران سراسر کشور
14.طرح نمایشگاهی “آرزو داشتیم…..” برای آینده انقلاب اسلامی:
آرزو داریم که این یک میلیارد مسلمان، حقیقتاً یک واحد باشند.این ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند.فلسطین یک روز کشور فلسطین بشود.ایران ما مثل خورشیدی در بین کشورهای جهان بدرخشد.ایران ما در بین کشورهای برتر صنعتی و علمی جهان باشد.بهترین امکانات و تجهیزات پزشکی برای مردم ما فراهم باشد. بهترین امکانات و تجهیزات پزشکی برای مردم ما فراهم باشد.مردم کشور ما به اوج رستگاری مادی و معنوی برسند.
15.طرح روزشمار معکوس با تکیه بر اعداد برای معرفی روزانه یک دستاورد انقلاب اسلامی
16.طرح صبحگاه مدرسه و نواختن زنگ 40 سالگی انقلاب اسلامی در مدارس سراسر کشور
17.پخش موسیقیهای انقلابی مانند من انقلابیام، سلام بر آینده از حسین حقیقی و نواهای انقلابی حامد زمانی…
خدا در همین نزدیکیست
چهارشنبه 97/10/19
شما عبارت “خدا در همین نزدیکیست شما …” را انتخاب کرده اید ، جستجو در فرهنگ لغت برای یک کلمه انجام می شود و لطفا یک کلمه را فقط انتخاب نمائید.
خانه ام در جاییست که ندیدم کسی دوست بدارد خود را
همه از صبح تا شب می دوند در پی نانی که نباشند محتاج
می دوند در پی نان، در پی لقمه ای شام
خانه ام در جاییست که همه در پی یک کاری اند
هیچ کس یک رنگ نیست
رنگ ها همه در جلب توجه شده است
یک کسی با ریشش، یک کسی با جیبش و کسی با دینش
بعضی ها هم که فروختند خود را
بعضی جسم خود را با کمی پول فروختند
برخی عشق و محبت به تاراج گذاشتند
برخی چوب حراج بر حجب و حیای خویش زدند
چقدر زیبا شده است این دنیا
زندگی برایم شده است یک رویا
نه در این دنیایی که برایت گفتم
دنیایی که من می خواهم
مردمانش همه با هم یکرنگ
همه انسان هستند ، همه هستن زیبا
زیبا نیست آنی که به آن می نگری
زیبا خصلت ما انسان هاست
نه در ان اوج حیات ، بلکه در بدو ورود
حال که دنیایم نیست آن چیزی که من دوست دارم
با قایقی که سهراب ساخته است
می روم تا که نباشم در این شهر غریب
که در آن هیچ کس نیست
می روم تا ببینم معبود
تا که باشم زیبا، تا که ان خصلت اغازین را برگردانم به این شهر دروغ
در کنارم سهراب
در میان این راه ، خسته از پارو زدن در دریا
و امیدم همه در اسمان ها و در ان کس که امید همه در او جمع است
راه دور است اما، خدا در همین نزدیکیست
چرا ایرانیان شیعه شدند؟
چهارشنبه 97/10/19
نخست باید بپذیریم که استقرار و نفوذ یک مذهب در میان یک قوم، امری نه دفعی بلکه به صورت تدریجی است. ما نباید به دنبال تاریخ خاص و معینی باشیم. به نظر میرسد از زمانی که اولین ایرانی به تشیع گرایش یافته تا زمانی که تشیع در ایران فراگیر شد و اکثریت ایرانیان را شیعیان تشکیل دادند حدود 10 قرن به طول انجامیده باشد.
اتفاقاتی که طی 10 قرن اولیه اسلام در ایران به وقوع پیوست و باعث فراگیری تشیع در ایران شد را می توان به اجمال اینگونه مرور کرد:
1⃣ نخست آنکه «جناب سلمان» صحابه با وفای پیامبر و اهل بیت، فردی ایرانی و شیعی بود.در یمن نیز ایرانیانی وجود داشتند که متمایل به سمت اهل بیت بودند. یمن توسط حضرت علی (ع) و در زمان حیات رسول اکرم (ص) به اسلام ایمان آورد و اهل یمن از همان زمان با حضرت علی (ع) آشنا شدند؛ در حالی که ساحل خلیج فارس تا یمن تحت نفوذ ایران بود.
2⃣ در دوره خلیفه دوم، وی تبعیض هایی بین عرب و عجم قائل شد که موجب آزردگی خاطر ایرانیان گردید.اما وقتی حضرت علی(ع) به حکومت رسید اعلام کرد که بین عرب و عجم تفاوتی نیست و عرب هیچ گونه فضلی بر عجم ندارد و این باعث شد تا ایرانیان به حضرت علی(ع) گرایش پیدا کنند.
3⃣ پس از شهادت حسین بن علی(ع) ایرانیان متوجه شدند از اسلام دو قرائت وجود دارد: اسلام یزیدی و اسلام حسینی. بنی امیه با آن سابقه ظلمها و اعمال تبعیضها نمیتوانست در قلوب ایرانیان جایی داشته باشد و به صورت طبیعی ایرانیان به سوی امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) گرایش پیدا کردند.
4⃣ در طول تاریخ، برخی از شاگردان امام جعفر صادق و سایر ائمه ـ علیهم السلام ـ در ایران حضور یافتند و به طور گسترده مکتب اهل بیت(ع) را تبلیغ کرده و ایرانیان را به مذهب آنان دعوت میکردند.
5⃣ حضور حضرت امام رضا(ع) در خراسان عامل دیگری است. یکی از دلایلی که «مأمون» میخواست امام رضا(ع) را ولیعهد کند، مقابله با عربهایی بود که از برادرش «امین» حمایت میکردند. تحلیل وی این بود که با ولایت عهدی امام رضا(ع) هم ایرانیان شیعی را به سوی خود جذب خواهد کرد و هم شیعیان عرب؛ و این باعث تقویت قدرت وی و ضعف امین خواهد شد.
6⃣ بسیاری از امام زادگان از ظلم «منصور دوانیقی» و دیگر خلفای ستمگر به ایران آمدند و پراکندگی آنان در سراسر ایران عامل دیگری در گسترش تشیع در ایران بود. همانطور که حضور «حضرت معصومه(س)» در قم، «حضرت شاه چراغ(ع)» در شیراز و «حضرت عبدالعظیم(ع)» در ری، از دلایل مهم روی آوری مردم ایران به سمت تشیع است.
7⃣ در عصر سلاطین شیعه آلبویه موجبات تبلیغ مکتب اهل بیت(ع) بیش از پیش فراهم شد و کتب مهم شیعی مثل تهذیب، استبصار، کافی و من لایحضره الفقیه در این زمان تألیف شد.
8⃣ حلقه آخر این جریان، تاسیس دولت صفویه و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی و حضور و دعوت از علمای شیعه از سراسر جهان اسلام است.
? برگرفته از: پایگاه شهید آوینی
میتوانید برای مشاهده شرح کامل تر این سوال به سایت زیر مراجعه فرمایید.
کافران قبل از شیطان
چهارشنبه 97/10/19
مگر قبل از شیطان هم کافرانی بوده اند که خداوند در آیه 34 سوره بقره می فرماید«و کان من الکافرین»؟
شیطان از جنس جنو مانند انسان موجودی مختار است[2] و هر موجود مختار می تواند راه های خوب و بد برگزیند[3] و نتیجه آن را دریافت کند[4]. خداوند جن و انس را اساساً برای سعادت و رسیدن به کمال آفریده[5] و آن دو را به راه سعادت هدایت فرموده است. لیکن برخی از انسان ها و جن ها راه هدایت را پذیرفته[6] و برخی آن ر ا رها ساخته و خود و دیگران را به بدی ها دعوت می کنند.[7] شیطان نیز یکی از همین ها است.
در قرآن مجید هر انسان یا جن بدکار و دعوت کننده به بدی ها را، شیطان نامیده است و یکی از این شیاطین همان “ابلیس” است که از سجده بر آدم سر برتافت و راه انحراف و دعوت به انحراف را پیش گرفت.[8] البته او بر هیچ کس سلطه ندارد و فقط وسوسه گر است[9] و خداوند خطر وسوسه گری های او را گوشزد کرده و به مقاومت در برابر آن پاداش بسیاری می دهد.[10]
براساس بعضی از آیات قرآن، جن مانند انسان موجودی مختار، انتخابگر و صاحب اراده است و هنگامی که بر سر دو راهی قرار می گیرد؛ یکی را بر می گزیند.[11]
بنابراین، شیطان از آن جا که جن بوده است؛ موجودی انتخابگر و صاحب اراده و توان سرپیچی از فرمان خداوند را داشته است.
بله در اثر کثرت عبادت، شیطان در ردیف ملائکه به شمار می آمد؛ ولی اصالتاً از جنیان بود. در مقابل انسان، که از خاک خلق شده است؛ شیطان از آتش خلق شده است.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: «و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی واستکبر و کان من الکافرین: و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنند. همه سجده کردند؛ مگر شیطان که ابا و تکبر ورزید و از فرقه کافران بود»
حضرت علی(ع) نیز می فرمایند: «فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس اذا حبط عمله الطویل و جهده الجهید و کان قد عبدالله سته آلاف: پند و عبرت گیرید به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد. در آن هنگام که اعمال و عبادات طولانی و تلاش و کوشش های او را که شش هزار سال بندگی خدا کرده بود … به ساعتی تکبر ورزیدن بر باد داد… .»
دیگر این که، کفر موجب حبط عمل است. تکبری که موجب کفر شیطان شد؛ همانند جرقه ای بود که انبار باروت را به خاکستر تبدیل کند. لذا عبادت طولانی ابلیس را، تکبر و عصیان و عدم تسلیم، یک جا از بین برد. به همین جهت، خدای سبحان در قرآن مجید می فرماید: «و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین: ابلیس در اثر استکبار و نافرمانی از کافران شد»
قبل از خلقت آدم که خدا طائفه جن را خلق نمود؛ این ها در زمین فساد می کردند. ملائکه مأمور شدند؛ بسیاری از مرتدان جن را که شیاطین باشند؛ هلاک کردند و شیطان را که رئیس آن ها بود؛ اسیر کردند و بردند در آسمان. دید ملائکه مقام قربی دارند و دائماً مشغول عبادت هستند. به طمع این که مقام آنها را حیازت کند؛ مشغول، عبادت شد. حتی خواست بر آن ها پیشی بگیرد. چون کفر او ظاهر شد؛ خطاب «فَاخْرُجْ مِنْها» رسید.
با این بیان مشخص شد که شیطان قبل از سجده بر آدم مرتد و کافر بوده است و فعل به صورت ماضی(کان) آمده است.
علاوه بر این، موجودات زمینی شبیه به انسان که قبل از حضرت آدم بودند؛ آنان نیز مانند ما موجوداتی مختار بودند. از این رو طبعاً بین آنان افراد مؤمن و کافر نیز وجود داشتند.
در تفسیر عیاشی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: اگر ملائکه موجودات زمینی را قبلاً ندیده بودند؛ که خونریزی کردند؛ از کجا گفتند: «أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ».