4 گروهی که با "آرایش" لطمه می بینند...
سه شنبه 97/10/25
? 1- در خیابان جوان عفیف نمی خواهد به چهره ی این خانم نگاه کند بنابراین به خودش فشار می آورد و سرش را پایین می اندازد. پس این فرد اذیت می شود و حقش ضایع می شود زیرا می توانست راحت در خیابان راه برود. مثل فردی که وقتی آلودگی هوا وجود دارد مجبور است که ماسک بزند.
?2- به جوان بی بند و بار هم ظلم می شود زیرا این جوان وقتی خانم را در خیابان می بیند ازدواجش عقب می افتد چون مجانی دارد نیازش را برطرف می کند. فرد باید نیازش را با ازدواج تامین کند نه با هرزگی و چشم چرانی.
⚠3-چنین خانم هایی به ما می گویند که چرا ازواج های مان عقب افتاده است. متاعی که باید گران بفروشند دارند مفت در خیابان حراج می کنند یعنی دارند به خودشان ظلم می کنند.
? 4- به متأهلها هم ظلم می شود زیرا آقایان متأهل چشم شان به این خانم می افتد که خیلی مرتب است ،وقتی به خانه می روند خانم را درآشپزخانه می بینند که خیلی مرتب نیست و بخاطر همین، قیافه ها را مقایسه می کند و شروع به بهانه گیری می کند و زندگی بهم می ریزد. پس بی حجابی حق الناس است و باید این خانم ها تغییر رویه بدهند.
آیا امام زمان از طلبه ها راضی است؟
دوشنبه 97/10/24
در تشرفی که آیت الله الهی طباطبائی(ره) به محضر حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه
داشتند، حضرت به ایشان فرمودند: اگر مشکل و گرفتاری داشتید خدا را قسم بدهید به ریزه خواران سفره ما.
آیت الله الهی طباطبایی (ره) فرمودند: با وجودی که منظور حضرت را فهمیدم اما می خواستم از لسان شریف
خودشان بشنوم!
سوال کردم : آقا جان !ریزه خواران سفره شما چه کسانی هستند:
حضرت فرمودند: همین طلبه ها
سئوال کردم : آقا جان !شما از آنها راضی هستید؟ حضرت سکوت کردند وبعد از تاملی فرمودند:
ما کسی را غیر از آنها نداریم!
پس به ریزه خواران حضرتش: اللهم عجل لولیک الفرج
مرحوم آیت اله الهی طباطبائی اخوی بزرگوار علامه طباطبایی که بنا به نقل برخی بزرگان در عظمت و کرامات برتر از برادر خویش ، اما گمنام بود
رسم رفاقت
دوشنبه 97/10/24
در راه مشهد شاه عباس
تصمیم گرفت دو بزرگ را
امتحان کند!!
به شیخ بهایی که اسبش
جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه
است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش برآن
اسب سوار است، حیوان کشش
اینهمه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند،
به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند،
دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی
چون شیخ بهائی بر پشتش
سوار است سر از پا نمی شناسد
و می خواهد از شوق بال در آورد.
این است “رسم رفاقت…”
در “غیاب” یکدیگر” حافظ آبروی” هم باشیم…
#التماس اندکی تفکر ?
☂?☂
#تڪرار_تاریخ
دوشنبه 97/10/24
معلم تاریخمان میگفت:
ڪه امیرالمومنین (ع) جنگ را در صفین برده بود …
❗️❗️در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!!
❗️❗️علی (ع) را به پای میز “مذاڪره” ڪشاندند !!!
❗️❗️و جنگ برده اش را ناتمام گذاشتند !!!
❗️ ? هر چه علی (ع) گفت “مذاڪره” خدعه دشمن است، اینها می خواهند جنگ باختہ را دوباره ببرند …
ڪسی گوش نڪرد !!
❗️ ? تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالڪ را ڪه نماینده علی (ع) بود به مذاڪره بفرستند !!!
❗️ ? گفتند مالڪ جنگ طلب ، خشن و غیر منعطف است !!!
❗️ ? بلاخره پایشان را در یڪ ڪفش ڪردند ڪه حتما باید ابوموسی اشعری !!! برای مذاڪره برود …
? علی (ع) گفت : من بہ ابوموسی مطمئن نیستم …
❗️ ? آنها گفتند شما بدبین هستی . ابوموسی خوب و انقلابی ست !!!
? علی (ع) گفت: من بہ نتیجہ این مذاڪرات خوشبین نیستم . شما بہ هدفی ڱه از این مذاڪرات دارید نمی رسید .
❗️ ? گفتند در مذاڪرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!!
? علی (ع) گفت : باشد … مذاڪره ڪنید ، (این هم تجربہ ای می شود برای مردم … ڪه بفهمند به ترسوها و آنها ڪه پای مقاومت ندارند نباید اعتماد ڪرد …)
? مذاڪره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد
❗️ ? تا مدتها متن مذاڪرات محرمانہ بود !!!
علی (ع) مالڪ را فرستاد تا بہ ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم ، مبادا بہ عمرو عاص اعتماد ڪنی، او شیطان بزرگ است …
❗️ ? ابوموسی ابرو در هم ڪشید و بہ مالڪ گفت :
شما توهم توطئه دارید !!! عمروعاص مودب و باهوش است .
اگر او بہ من قولی دهد بہ او اعتماد میڪنم !!!
❌ ⭕️ ? روز اعلام نتیجه مذاڪرات حڪمیت فرا رسید
? در مذاڪرات محرمانہ البتہ بہ طور شفاهی تعهد ڪرده بودند ڪه هر دو نفرشان ،
علی (ع) و معاویه را عزل ڪنند و امر را بہ رای عمومی بگذارند .
❗️ ? در مسجد عمروعاص اول بہ ابوموسی تعارف زد . گفت تو بزرگ مایی !!!!
❗️ ? ابوموسی خندید و بالای منبر رفت
❗️❗️و گفت : چنانڪه این انگشتر را از دست در می آورم علی (ع) را از خلافت عزل میڪنم !!!! بعد پایین آمد و با لبخند بہ عمروعاص بفرما زد
❗️ ? عمروعاص بالا رفت و گفت چنانچہ این انگشتر را از دست در میآورم علی (ع) را خلع و چنانچه دوباره این انگشتر را بہ دست میڪنم معاویه را نصب مینمایم !!!
❗️❗️ابوموسی خشڪش زده بود …فایده ای هم نداشت … خود ڪرده را تدبیر نیست ….
??
?????
? امام علی (ع) از همان ابتدا #خوشبین_نبود …
چون #دشمن_شناس بود …
.
❗️❗️ ? اینچنین بود ڪه معاویه جنگ باختہ نظامی را تبدیل بہ پیروزی سیاسی ڪرد……
#باشد_ڪه_از_تاریخ_درس_گیریم
#تاریخ_تکرار_میشود
لذت حجاب
دوشنبه 97/10/24
لذت حجاب را درک کردهای؟
? واقعا نمیدانید چقدر لذتبخش است وقتی وارد مغازهای میشوم و میپرسم: آقا! اینها قیمتش چنده؟
و فروشنده جوابم را نمیدهد؛
دوباره میپرسم: آقا! اینها چنده؟
فروشنده که محو موهای رنگ کرده زن دیگری است، من را اصلاً نمیبیند. ? ?
باز هم سۆالم بیجواب میماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون میآیم. ☺
? ?نمیدانید چه لذتی دارد وقتی در خیابان و دانشگاه و… راه میروید و صد قافله دل، همراه شما نیست…
?نمیدانید چه لذتی دارد وقتی سیاهی چادرم،دل مردهایی که چشمشان ? به دنبال خوشرنگترین زنهاست را میزند.
? نمیدانید چه لذتی دارد، وقتی در خیابان قدم میزنید؛
✖ در حالی که دغدغه این را ندارید که شاید گوشهای از زیباییهاتان، پاک شده باشد!
☜و مجبور نیستید خود را با دلهره، به نزدیکترین محل امن برسانید تا هر چه زودتر، زیبایی خود را کنترل کنید؛
? و زیبایی از دست رفتهتان را به صورتتان باز گردانید.
? ?واقعاً چه لذتی دارد این حجاب. لذتی وصف ناشدنی…
⚘خدایا؛ لذت حجابم مدام باد..