بسیج و ارزش ها

مهم ترین و اصلی ترین فکر و دغدغه بسیج، حفظ ارزش ها و باورهای مذهبی ملی است. اگر هشت سال مردانه در مقابل دشمن ایستادگی کرد، برای این بود که ارزش های سازنده ای که به برکت انقلاب اسلامی زنده شده بود، حفظ و تقویت گردد.

بسیجی می داند ارزش ها حاصل رشادت های همرزمانش است. پس برای پاسداری از آن ها آماده است و اجازه نمی دهد قلم یا بیانی ارزش ها را حذف یا کم رنگ نماید، چرا که به فرموده مولایش، امام حسین(ع)، زندگی، عقیده و ایستادگی در با ورها و ارزش هاست.

زنان بسیج

بسیج عرصه تلاش تمام نیروها است. مرد و زن، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، همه و همه در این عرصه پیر خیر و برکت حاضرند.

زنان ما یا بسیجی اند یا همراه و همراز بسیجیان هستند. زن بسیجی پرتوان در اجتماع و خانواده حاضر می شود و الگوی او فاطمه زهرا(س) است، همو که مظهر تلاش و عفاف دین و دانش بود. زنان بسیجی در زمان جنگ با روحیه دادن به همسران و فرزندانِ جهادگرِ خود، نقشی مهم در پیروزی جهادگران پرتوان ایفا کردند و اکنون با حفظ عفاف و ترغیب و تشویق دیگران زنان به پارسایی و پاکدامنی، راه را بر تهاجم ضد فرهنگی دشمن بسته اند. زنان بسیجی می کوشند فرزندانی فهمیده و با ایمان تحویل جامعه دهند.

الگوی بسیجی

الگو و مقتدای بسیجیان، امیر مؤمنان علی(ع) اوّل بسیجی اسلام می باشد. بسیجی به علی تأسی و نگاه می کند، کسی که سال ها برای حفظ و حراست از نبوت و رسالت جهاد و مبارزه کرد و برای عدالت، سختی ها کشید و سرانجام در محراب عشق به شهادت رسید.

بسیجی برای عقیده و ارزش های سازنده جهاد می کند، برای عدالت تلاش و کوشش می نماید و هدفی جز رضای خدا ندارد.

بسیج و فعالیت های اجتماعی

بعد از جنگ تصور می شد که دیگر بسیج فعالیتی نداشته باشد، اما بسیج تشکیلات نظامی صِرْف نیست؛ بسیج دارایی پایان ناپذیری از اعتماد به نفس و نشانه غرور و سربلندی است.

عملکرد بسیج بعد از جنگ فعالیت های وسیعی را در بر می گیرد؛ تأمین امنیت شهر ما، کمک به ریشه کنی فلج اطفال، تأمین امنیت انتخابات، زنده کردن فریضه امر به معروف و نهی از منکر، گسترش فرهنگ و باورهای انسان ساز، بخشی از فعالیت های بسیج را تشکیل می دهد.

بسیج و علم آموزی

از بچه های خوب دانشکده است. مؤدب است، شوخ طبع و بذله گو است، در همان حال که رعایت همه را می کند. گاه به کشفی تازه درباره او می رسم. وقت نماز، اذانش، انسان را به آفریدگار می خواند.

چند روز قبل متوجه شدم جای چند زخم در دست و سرش دارد. وقتی از بچه ها سؤال کردم، گفتند از بچه های بی ادعای جبهه است. جالب بود، سه ترم با او بودم، امام سعی نکرده بود زخم هایش و نشان های افتخارش را به کسی بگوید یا نشان دهد. در دل به او آفرین گفتم، چرا که در دو جبهه دفاع و دانش پیروز و سربلند است.