*از ویژگی های ذاتی انسان،


*از ویژگی های ذاتی انسان، حُبّ ذات، خودخواهی و خوددوستی است. این خصیصه، او را به سوی جلب منفعت شخصی و نیز دفع ضرر، سوق می دهد. و شاید منفعت طلبی، تنها (و لااقل قوی ترین) عاملی باشد که انسان ها را به سوی تلاش و کار، و کسب دانش و مهارت های زندگی کشانده، تحمّل رنج ها و مشقت ها را برایش معقول و موجّه جلوه می دهد.
متفکران اسلامی، یکی از انگیزه های خداشناسی را و بلکه عاملی که انسان را وامی دارد تا در مسیر خداشناسی و شناخت دین حق، قدم بردارد، منفعت طلبی می دانند و می گویند: چون انسان، تحت تأثیر این انگیزه قرار دارد، همین که احتمال دهد که دین بتواند کمکی به تأمین خواسته ها و منافع او بکند و جلوی زیان هایش را بگیرد، همین کافی است که او را به تلاش برای شناخت خدا وادارد.(1)
1 . ر.ک: آموزش عقاید، محمدتقی مصباح یزدی، تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، ج 1، 1361، چهارم، ص 37 .*

کمى متفاوت بیندیشیم

متنى قابل تامل در باب دیدن نعمت ها

«قارون» هرگز نمی دانست که روزی،
کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند، ما را به آسانی مستغنی میکند.

و «خسرو پرویز» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.

و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند، کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.

و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند؛ هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید…

و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد

بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان گذشته نیز اینگونه نمی زیستند اما باز گله مندیم! و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم…!

کمى متفاوت بیندیشیم

بی ارزشترین نوعِ افـــتخار


 بی ارزشترین نوعِ افـــتخار افتخار به داشتن ویژگی‌هایی است ڪه خود انسان در داشتنشان هیچ نقـشی ندارد. مثلِ: چهره، قد، رنگ چـشم، ملیت ثـروت خانوادگی و مذهب و..

 از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حـرف بزنید. مثل: انسانیت، مهربانی، گذشت و
صـداقت و.. آدمی را آدمـیت لازم است عـــود را گـر بو نباشد هـیزم است.

استعفاهای جنجالی!


 استعفاهای جنجالی!

 اولین استعفای جنجالی در جمهوری اسلامی 14 آبان 58 رقم خورد. بازرگان: «پیرو توضیحات مکرر و نظر به اینکه دخالت‌ها، مزاحمت‌ها، مخالفت‌ها و اختلاف نظر‌ها، انجام وظایف محوله و ادامه مسئولیت را برای همکاران و اینجانب مدتی است غیرممکن ساخته، بدین وسیله استعفای خود را تقدیم می‌دارد»

 دومین #استعفا در سال 67 و توسط میرحسین موسوی رقم خورد که امام در جواب موسوی نوشت: «نامه‌ی استعفای شما باعث تعجب شد… در زمانی که مردم حزب‌الله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه می‌برند چه وقت گله و استعفا است.»

 سومین استعفا در 7 فروردین 68، توسط آیت‌الله منتظری رقم خورد. امام در پاسخ نوشت: «همان طور که نوشته اید رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیت سنگین و خطیری است که تحملی بیش از طاقت شما می خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم.»

 خاتمی در خرداد 71 از ارشاد استعفا داد و نوشت: متأسفانه در صحنه امور فرهنگی چندی است که به شیوه‌ای دیگر عمل شده است و چه‌بسا که با شکسته شدن همه مرزهای قانونی، شرعی، اخلاقی و عرفی کار از نقد و ارزیابی (ولو غیرمنصفانه) گذشته و هر وسیله‌ای برای رسیدن به اهداف خاصی مباح شمرده شده است.

 روحانی در کتاب امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای می‌نویسد: تعدادی از نمایندگان مجلس، طرح سه فوریت برای الزام دولت به پذیرش پروتکل الحاقی را امضاء کرده و در پی آن بودند تا آن را تقدیم مجلس کنند. به رئیس‌جمهور گفتم اگر طرح سه فوریت در مجلس مطرح شود، من استعفا می‌دهم!

 و اینک استعفای ظریف…

مربی تربیتی مدرسه (یا مربی ارشد)

مربی تربیتی مدرسه (یا مربی ارشد)

یكی از معلمان یا دبیران مومن و متعهد دارای حُسن شهرت و سابقه اعتقادی و اخلاقی موفق در اجرای وظایف آموزشی و آشنا به مبانی و روش های تربیتی اسلام به انتخاب شورای معلمان مدرسه. 
و امام (ره)؛ چه خوش می فرمایند:
« اگر چنانچه معلم یك معلمی باش كه دعوت به نور بكند، دعوت به صلاح بكند، دعوت به اسلام بكند، دعوت به اخلاق صالحه بكند، دعوت به ارزش های اسلامی بكند، آن ارزش هایی كه عندالله ارزش است، اگر معلم این كار را بكند همانطوری كه انبیاء مردم را از ظلمت به نور می كشانند، این معلم هم این بچه ها را از ظلمات به نور وارد می كند و همین شغلی است كه شغل انبیاء است.»

 
مداحی های محرم