پولداری..
دوشنبه 97/07/02
پولداری..
منش است و ربطی به میزان دارایی ندارد.
گدایی..
صفت است و ربطی به بی پولی ندارد.
دانایی..
فهم و شعور است و ربطی به مدرک تحصیلی ندارد.
نادانی..
یاوه گویی است و ربطی به زیاده گویی ندارد.
دشمن..
نمایشی از کمبودها و ضعف های خویش است و
ربطی به بد سرشتی و بد خواهی طرف مقابل ندارد.
یار..
همدلی است و ربطی به همراهی و پر کردن کمبود ندارد.
وقتی گرسنه ای،یه لقمه نان خوشبختی است..
وقتی تشنه ای،یک جرعه آب خوشبختی است..
وقتی خوابت می آید،یک چرت کوچک خوشبختی است..
خوشبختی یک مشتی از لحظات است..
یک مشت از نقطه های ریز،که وقتی کنار هم قرار می گیرند ،یک خط را میسازند
به اسم زندگی..
قدر خوشبختی هایتان را بدانید..
یا حق..
” آيا خــدا براي بـــنده اش کافی نیست?
دوشنبه 97/07/02
مﻴﺪﻭﻧﻲ…..
شـروع…. کـرد…..
بـه نـمـاز…. خـونـدن!!!!
” اِیَّـاکَــ نـَعـبـُدُ وَ اِیـَّاکَــ نـَستـَعِـیـنُ “
ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ….
چـنـان ….غـلـیـظ ….گـفـت ….
کـه تـو delam…..گـفـتـم:
عـجـبـــ …..بـنـده ی….. مـخـلـصــــــے …..!
نـمـازش…. که ….tamoom…..شـد…..
بـه دوسـتـش….. گـفـت :
بـدهـی….. بـالا …..آوردم …..
فـقـط…. To…. مـی تـونـی کـمـکـم کـنـی…..!!!!
♥●••
✘من…ﺑﻪ ….yade….. اﻳﻦ ﺁﻳﻪ اﻓﺘﺎدم….
و…..
ﺗﻌﺠﺐ…ﻛﺮﺩ م…
آﻳﻪ اﻱ…… اﺯ ﻗﺮﺁﻥ….. ﻣﺠﻴﺪ……
اَلَیسَ اٰللّٰہُ بِکافٍ عَبْدَ
” آيا خــدا براي بـــنده اش کافی نیست?
حجاب_و_حیا_مکان_ندارد
دوشنبه 97/07/02
[دانشگاه]
لیلا میگفت؛
/توی کلاس چادرت را دربیاور،راحت باش…
بعد از کلاس سر می گذاریم../
|من مات می ماندم از اینکه نامحرم داخل کلاس با نامحرم بیرون از کلاس چه فرقی دارد..!مثلا نکند کور بود بدبخت؟!|
[مرکز خرید]
/توی پاساژ دیگر چادرت را در بیاور…همه دارند نگاهمان می کنند دختر …سمت خانه که رسیدیم سر می کنیم!/
|نامحرم بالای شهر با پایین شهر چه فرقی دارد؟!نکند خونش رنگین تر بود و من بیخبر؟|
[مسافرت]
/آخه کی لب دریا چادر سر می کند که ما دومی باشیم!چادرت را در بیاور،رفتنی باز سر می کنیم../
|نامحرم لب دریا با نامحرم ویلا چه فرقی دارد!؟ته ته فرقشان یک کرم ضد آفتاب بود!|
[عروسی]
/دم هتل و تالار…چادرت را بگذار توی کیف،برگشتنی سر می کنیم../
|نامحرم توی تالار با نامحرم کوچه بازار چه فرقی دارد؟!فوقش یک کروات بیشتر داشت؟!|
لیلا میگفت؛انقدر نامحرم نامحرم نکن…
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
و من هاج و واج می ماندم؛ بشوم همرنگ!نشوم همرنگ؟!
گاهی “من و من ها"،
میان این دو راهی های سخت،هاج و واج می مانیم..
خوشبحال “من هایی” که..
پیش از آنکه بال مشکی رنگشان بشکند و سقوط کنند..
راه را از بیراهه تشخیص میدهند!
آری!
بعضی چادری ها؛
گرچه رسوای “یک” جماعتند..
درعوض..
“یک” پا برای خودشان، فرشته اند!
#
#ظلمت_نفسی
دوشنبه 97/07/02
در مصرف خودت صرفه جویی کن
گفت: آب را اسراف نکن!
.
گفتم: کاش مشکل فقط همین بود. من خودم را هم اسراف می کنم!
.
قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ..
.
وتو یار عاصی نمی خواهی
دوشنبه 97/07/02
اَللّهُمَ اْجعَلَنْی
مِنْ اَنْصٰارِه وَ اَعْوانِه …
و کاش می دانستم
کـه تـو یـار عـاصـی
نمـیخـواهی …