موضوع: "مناسبت ها"
پنجشنبه 95/09/11
عارفے را گفتند :فلانی قادر است پرواز کند
گفت :اینکه مهم نیست
مگس هم میپرد
گفتند :فلانے را چه میگویے؟
روی آب راه میرود !گفت :اهمیتیے ندارد
تکه ای چوب نیز همین کار را میکند.
گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟
گفت :اینکه در میان مردم زندگے کنے ولے هیچگاه
به کسے زخم زبان نزنے ،
دروغ نگویے ،کلک نزنے و سو استفاده نکنے و کسے را از خود نرنجانے
“این شاهکار است”
___________________
🌎 @mojtahedie 👌 ڪلیڪ ڪنید
پنجشنبه 95/09/11
💠⚜💠…..💠⚜💠….
✳️میرزا کوچک، مرد تنهایے بود که به دو قدرت بزرگ آن روز دنیا - یعنے روسها و انگلیسیها - یک «نه»ے بزرگ گفت. نه با روسها ساخت، نه با انگلیسیها؛ اما در کنار او کسانے بودند که مے خواستند با دستگاه حکومتِ آن روز - بعد هم با رضاخان که تازه مے خواست سرِ کار بیاید - مبارزه کنند، اما به روسها پناه مے بردند؛ به باکو رفتند و بند و بستهایشان را کردند و به ایران برگشتند و سرسپرده آنها شدند. اما میرزاکوچک خان قبول نکرد و حاضر نشد سازش کند؛ او، هم با انگلیسیها جنگید، هم با قزّاقهاے روس جنگید، هم با لشکر رضاخانے - و قبل از رضاخان، آن کسانے که بودند - مبارزه کرد؛ با احسان اللَّه خان و دیگران هم کنار نیامد.
وقتےجوان گیلانی سرِ قبر میرزاکوچک خان مے رود و مے بیند این مرد تنها، این مرد باایمان و باصفا، اگرچه در وسط جنگلهای گیلان در مظلومیت مُرد، اما شخصیت خودش را در تاریخ ایران تثبیت کرد؛ مُرد، اما یک مشعل شد.
ما در دوران مبارزه خودمان، هر وقت نام میرزاکوچک خان را به یاد مےآوردیم و شرح حال او را مےخواندیم، نیرو مے گرفتیم ، او از همت و اراده و شخصیت و هویّت خود خرج کرد، برای این که به یک نسل هویّت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد این بسیار ارزش دارد امثال او تعدادی بودند که در غربت مبارزه کردند، در غربت هم مُردند؛ اما مے بینید که امروز غریب نیستند. جریان تاریخ، جریان عجیبےاست، نگذاشت و نخواهد گذاشت شیخ فضل اللَّه ها و میرزاکوچک خان ها و خیابانے ها و امثال اینها، همچنان که غریب مُردند، غریب بمانند. دشمنان مے خواهند این مفاخر را از دست جوان ایرانے بگیرند.
✨1380/02/12 - بخشے از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان و فرهنگیان گیلان در مصلّاے رشت .
🆔 @madyonshohada
….💠⚜💠….💠⚜💠….