موضوع: "مناسبت ها"

افتاده علی از پا

 بی تو چه کند مولا، یا فاطمه‌الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمه‌الزهرا

 

وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری

کافتاده ز پا مولا، یا فاطمه‌الزهرا

 

بعد از تو علی از پای، افتاد وز غم خو کرد

با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمه‌الزهرا

 

رفتی و علی بی تو، بیت‌الحَزَنی دارد

پر شور و پر از غوغا، یا فاطمه‌الزهرا

 

چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید

تنهاست علی، تنها، یا فاطمه‌الزهرا

 

شب‌ها به مزار تو، می‌سوزد و می‌گرید

                                                                      چون شمع ز سر تا پا، یا فاطمه‌الزهرا
 
بر خاک مزار تو، خون ریخت به جای اشک

از دیده خون پالا، یا فاطمه‌الزهرا

 

بر خرمن جان او، چون شعله شرر می‌زد

می‌ریخت چو آب، اسماء، یا فاطمه‌الزهرا

 

دامان علی از اشک، گردید پر از کوکب

در آن شب محنت‌زا، یا فاطمه‌الزهرا

 

هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم

هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمه‌الزهرا

 

اشک آسمان

بر احوالم ببار ای ابر اشک از آسمان امشب

که من با دست خود سازم گلم در گل نهان امشب

 

مکن ای دیده مَنعَم گر به جای اشگ خون بارم

که می‌گریم من از هجران زهرای جوان امشب

 

حسن نالان ، حسین گریان ، پریشان زینبین از غم

چسان آرام بنمایم من این بی‌مادران امشب

 

نشینم تا سحرگه بر سر قبرت من دل خون

چو بلبل از فراقت سر کنم آه و فغان امشب

 

گرفتم آنکه برخیزم به سوی خانه برگردم

چه گویم گر زمن خواهند مادر کودکان امشب

 

زمین با پیکر رنجیده زهرا مدارا کن

که این پهلو شکسته بر تو باشد میهمان امشب

 

وصیت حضرت فاطمه زهرا (س) به امام علی (ع)

در ایام بیماری، حضرت زهرا (س) روزی امام علی (علیه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش، فاطمه (علیها السلام) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشته‌اند، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.

بیماری حضرت زهرا (س) و عیادت از او

حضرت زهرا (س) سرانجام بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانه‌اش و وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. فاطمه زهرا (س) گاه به زحمت از بستر برمی‌خاست و کارهای خانه را انجام می‌داد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش، خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رساند و یا کنار مزار حمزه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر می‌گشت و غم و اندوه خود را بازگو می‌نمود.

 

در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری حضرت زهرا (س) آگاهی یافته بودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. حضرت زهرا (س)  در این دیدار بار دیگر اعتراض و نارضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عده‌ای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنین حضرت زهرا (س) برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود.

 

در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت زهرا (س) آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمی‌داد، اما سرانجام آنان بر بستر حضرت زهرا (س) حاضر گشتند. حضرت فاطمه (علیها السلام) در این هنگام، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: “هر کس فاطمه را به غضب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، به آنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام حضرت زهرا سلام الله علیه، خدا و ملائکه را شاهد گرفت فرمود: “شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزد پیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود.”

مشارکت حضرت زهرا (س) در مسائل سیاسی و اجتماعی

حضرت زهرا (س) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب می کرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.

ابن ابی الحدید از واقدی نقل می کند که پس از جنگ احد حضرت زهرا (س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خونهای چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد. همچنین می نویسد : زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا(س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری می کردند.

 
مداحی های محرم