موضوع: "لحظاتی با اهل بیت(ع)"

انس با پدر و مادر...

فقال رسول الله(ص):

فقر مع والدیک فوالذی نفسی بیده لانسهما بک یوما و لیلة خیر من جهاد سنة.

مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) آمد و گفت:

پدر و مادر پیری دارم که به خاطر انس با من مایل نیستند به جهاد بروم، رسول خدا(ص) فرمود:

پیش پدر و مادرت بمان، قسم به آنکه جانم در دست اوست انس یکروز آنان با تو از جهاد یکسال بهتر است. (البته در صورتی که جهاد واجب عینی نباشد).

بحار الانوار، ج 74، ص 52.

برترین اعمال

قال الصادق(ع):

افضل الاعمال الصلاة لوقتها، و بر الوالدین و الجهاد فی سبیل الله.

امام صادق(ع) فرمود:

برترین کارها عبارتست از: 1 - نماز در وقت 2 - نیکی به پدر و مادر 3 - جهاد در راه خدا.

بحار الانوار، ج 74، ص 85.

بزرگترین واجب

قال امیر المؤمنین علی(ع):

بر الوالدین اکبر فریضة.

امیر المؤمنین علی(ع) فرمود:

بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی نیکی به پدر و مادر است.

میزان الحکمة، ج 10، ص 709.

پذیرش اقرار به اسلام


آیه

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَتَبَینُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیکمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کثِیرَةٌ کذلِک کنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیکمْ فَتَبَینُوا إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً [1]
ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگاه در راه خدا (برای جهاد) گام برداشتید پس (در کار دشمن) تحقیق کنید و به کسی که نزد شما (با کلامی یا عملی یا سلامی یا پیشنهادی) اظهار اسلام و صلح می کند، نگویید: تو مؤمن نیستی، تا بدین بهانه کالای زندگی دنیا و غنائم بدست آورید. زیرا که غنائم بسیار، نزد خداوند است.

شما نیز خودتان قبلًا این گونه بودید، پس خداوند بر شما منّت نهاد (تا ایمان در جانتان نفوذ کرد) پس تحقیق کنید (و زود دست به اسلحه نبرید) که خداوند همواره به آنچه انجام می دهید، به خوبی آگاه است.
پذیرش اقرار به اسلام

در روایات و تفاسیر اسلامی شأن نزول هائی درباره آیه فوق آمده است که کم و بیش، با هم شباهت دارند از جمله این که:

پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت از جنگ «خیبر»، «اسامة بن زید» را با جمعی از مسلمانان به سوی یهودیانی که در یکی از روستاهای «فدک» زندگی می کردند فرستاد، تا آنها را به سوی اسلام و یا قبول شرائط ذمه دعوت کند.

یکی از یهودیان به نام «مرداس» که از آمدن سپاه اسلام با خبر شده بود، اموال و فرزندان خود را در پناه کوهی قرار داد و به استقبال مسلمانان شتافت، در حالی که به یگانگی خدا و نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله گواهی می داد.

«اسامة بن زید» به گمان این که مرد یهودی از ترس جان و برای حفظ مال اظهار اسلام می کند و در باطن مسلمان نیست، به او حمله کرد و او را کشت و گوسفندان او را به غنیمت گرفت، هنگامی که خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله سخت از این جریان ناراحت شد، فرمود: تو مسلمانی را کشتی، «اسامة» ناراحت شد، عرض کرد:

این مرد از ترس جان و برای حفظ مالش اظهار اسلام کرد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: تو که از درون او آگاه نبودی، چه می دانی؟ شاید به راستی مسلمان شده.

در این موقع آیه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد که: به خاطر غنائم جنگی و مانند آن هیچ گاه سخن کسانی که اظهار اسلام می کنند را انکار ننمایند، بلکه هر کس اظهار اسلام کرد، باید سخن او را پذیرفت. [2]
نکته ها:

پس از نبرد خیبر، رسول خدا صلی الله علیه و آله «اسامة بن زید» را همراه گروهی از مسلمانان به سوی یهودیان در یکی از روستاهای فدک اعزام کرد تا آنان را به اسلام یا قبول شرایط ذمّه دعوت کنند. یکی از یهودیان به نام «مرداس» با آگاه شدن از آمدن سپاه اسلام، اموال و خانوادۀخود را در پناه کوهی قرار داد و در حالی که به توحید و نبوّت پیامبر گواهی می داد، به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به خیال آنکه او از روی ترس اظهار اسلام می کند، او را کشت و اموالش را به غنیمت گرفت. پیامبر خدا از این رفتار که به کشتن یک مسلمان انجامید، ناراحت شد.

انگیزۀمادّی و کسب غنائم در جهاد، چیزی است که اسلام آن را نکوهش کرده و از اقدام شتابزده و کشتن بی تحقیق، زیر عنوان حرکت انقلابی و قاطعیت، انتقاد نموده است.

جملۀ«کذلِک کنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» هم می تواند اشاره به این باشد که شما خودتان هم در آغاز، به ظاهر ادّعای اسلام می کردید و هم می تواند (آن گونه که در المیزان آمده است) اشاره به این باشد که خود شما نیز در جاهلیت با انگیزه های مادّی و برای رسیدن به غنائم می جنگیدید و اسلام آن انگیزه ها را از میان برد.

ممکن است مراد از «أَلْقی إِلَیکمُ السَّلامَ» اظهار اسلام وگفتن شهادتین باشد که با شأن نزول موافق است ویا مراد از القای سلام، پیشنهاد آتش بس و ترک جنگ و تسلیم باشد نه اسلام آوردن، که معنای آیه این می شود: به کسی که پیشنهاد عدم تعرّض می کند و اظهار تسلیم و ترک جنگ دارد، نگویید: تو به حرفت ایمان نداری ودروغ می گویی تا بتوانید او را بکشید و غنائمی به دست آورید. [3]

البتّه ممکن است مراد از جمله «فَتَبَینُوا» در آخر آیه، تحقیق در تاریخ جاهلیت باشد. یعنی شما قبل از اسلام برای دنیا جنگ می کردید پس تحقیق کنید یعنی تاریخ را بررسی کنید که چگونه اسلام به شما رشد داد، پس از تازه مسلمانان توقّع بالا نداشته باشید. [4]
پیام ها:

1- جهاد باید بر اساس اطلاعات وآگاهی از وضعیت واهداف دشمن باشد. «فَتَبَینُوا»

2- کسانی را که اظهار اسلام می کنند، با آغوش باز بپذیرید. لا تَقُولُوا. . . لَسْتَ مُؤْمِناً

3- در جبهۀجهاد، از قدرت خود سوء استفاده نکنید. لا تَقُولُوا. . . لَسْتَ مُؤْمِناً

4- بر چسبِ بی دینی به دیگران زدن و عجله در نسبت دادن کفر به افراد مشکوک ممنوع. لا تَقُولُوا. . . لَسْتَ مُؤْمِناً

5- ما مأمور به ظاهریم، نه درون افراد، اگر گفتارشان را نمی پذیریم، فوری هم ردّ نکنیم. لا تَقُولُوا. . . لَسْتَ مُؤْمِناً

6- نه تنها ادّعا دلیل می خواهد، بلکه ردّ مطلب نیز دلیل می خواهد. لا تَقُولُوا. . . لَسْتَ مُؤْمِناً

7- با انگیزه های مادّی دیگران را تکفیر نکنید. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا»

8- در جنگ ها، اهداف مادّی را کنار بگذارید و قداست جهاد را با غنیمت طلبی نشکنید. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا»

9- جاذبۀدنیا، رزمندگان جان بر کف را هم رها نمی کند. إِذا ضَرَبْتُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ . . . تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا

10- هدف از جهاد، پیوستن دیگران به اسلام است، نه کسب غنائم. پس به خاطر غنائم، دیگران را متّهم به بی دینی نکنیم. لا تَقُولُوا. . . لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا

11- خطر عوض شدن انگیزه ها در جهاد، بسیار مهم است. «تَبْتَغُونَ»

12- دنیا، عارضی، ناپایدار و زودگذر است. «عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا»

13- زهد و بی اعتنایی به دنیا، باید اخلاق رزمندۀمؤمن باشد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا»

14- شما بی تحقیق و بی پروا گام برندارید، خداوند مسائل مادّی را حل می کند. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کثِیرَةٌ»

15- یاد پاداش های الهی، دنیا را در نظر انسان کوچک می کند. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کثِیرَةٌ»

16- نعمت های مادّی را هم از خدا بخواهیم. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ»

17- انسان فطرتاً دنبال منافع مادّی است و باید به نحوی تأمین شود، چه بهتر که با شناساندن ارزشهای بهتر و جهت دادن به این خواسته فطری او را از سقوط در ورطه سودهای کم و ناروا باز داریم. «فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ کثِیرَةٌ»

18- دنیاگرایی، خصلتی جاهلی است. «کذلِک کنْتُمْ مِنْ قَبْلُ»

19- خود را به جای دیگران بگذارید، بعد قضاوت کنید. شما هم روزی چنین بودید. «کذلِک کنْتُمْ مِنْ قَبْلُ»

20- مغرور نشوید، که ایمانتان از خداست. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیکمْ»

21- هدایت های الهی، منّت خداوند بر ماست. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیکمْ»

22- نعمت ها مسئولیت آورند. «فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیکمْ فَتَبَینُوا»

23- خطر و ضرر قتل نابجا، بیش از احتمال نفاق از سوی دشمنان و از دست دادن غنائم است. عهده داران مال و جان و آبروی مردم، باید اصل احتیاط و تحقیق را فراموش نکنند. فَتَبَینُوا. . . فَتَبَینُوا

24- نه ساده اندیش باشید، نه زود باور. نه بد اندیش و نه کینه توز. «فَتَبَینُوا»

25- در حوادث جنگ که زمینه و بهانه برای قتل بی گناهان است، با عقل و حوصله برخورد کنید، نه با احساسات، که خداوند، آگاه و بیناست. «إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیراً»[5]

پی نوشت ها

[1] سوره نساء، آیه 94

[2] « مجمع البيان»، ذيل آيه مورد بحث؛« بحار الانوار»، ج 19، ص 147، ج 21، ص 11، ج 22، ص 92، و ج 65، ص 234؛« تفسير الأصفى»، ج 1، ص 231؛« مستدرك»، ج 16، ص 79؛« نور الثقلين»، ج 1، ص 535.

[3] تفسير راهنما.

[4] تفسير راهنما ذيل آيه.

[5] محسن قرائتى، تفسير نور، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - تهران، چاپ: 4، 1389.

رحمت خدا بر معلّم و احیاگر علوم

امام باقر
رَحِمَ اللهُ عَبداً اِحیاءَ العِلمَ

خدا رحمت کند بنده ای را که احیا کننده علم است.