موضوع: "التماس تفکر...."
امان از فتنه ها
دوشنبه 95/09/29
خوارج تصميم گرفتند علي و معاويه و عمروعاص را بكشند
ياد من باشد
هرگاه با جماعت خوارج مسلك جوري درگير شدم كه كمر به قتلم بستند،
فوري توهم برم ندارد كه علي هستم
نماز بخوانیم مسخره مان میکنند!
یکشنبه 95/09/28
حجة الاسلام قرائتی:
گاهي ميگويند كه: ما ميرويم نماز بخوانيم، يا حجاب داشته باشيم، ما را مسخره ميكنند. مسخره كنند، مگر مقوا هستي! مقوا با دو قطره باران شل ميشود. مگر تو مقوا هستي؟ مسخره كنند. تو را به خدا برساند، مردم هرچه ميخواهند بگويند، بگويند.
در قاهره كسي، شتري اجاره كرد به عباسيه چند كيلومتري برود. قديم! صاحب شتر پولي گرفت، مسافر را سوار كرد. داشت افسار را به سمت عباسيه ميبرد. اين صاحب شتر هي به اين مسافر متلك ميگفت. اي فلان، اي فلان! دائم فحش ميداد. اين هم كه سوار شتر بود، فحشها را ميشنيد، هيچ نميگفت. يك نفر در راه صحنه را ديد و گفت: آقا! گفت: بله. گفت: سوار شتر شدي، ميداني اين صاحب شتري كه افسار را ميكشد به تو چه ميگويد؟ گفت: بله! گفت: به تو چه ميگويد؟ گفت: مرا فحش ميدهد. گفت: خوب فحشت ميدهد، بگو: ننهات است، بابايت است، جد و آبادت است! بپر پايين، مشرق، مغرب، شمال، جنوب، آخر اينكه نشد كه… مگر بشكهاي، مگر بوقي! حساسيت نشان بده. گفت: ببخشيد جاده كجاست؟ گفت: جادهي عباسيه! گفت: اگر من را به عباسيه ميرساند، بگذار هرچه ميخواهد بگويد، بگويد.
اگر نماز تو را به خدا ميرساند، بگذار هركس هرچه ميخواهد بگويد، بگويد. مقوا با بارون آب ميشود. اما حديث داريم «المؤمن كالجبل» جبل يعني چه؟ مؤمن كوه است. بعضي ميگويند: از كوه محكمتر است. چون بعضي كوهها ريزش دارد. مؤمن هيچوقت ريزش ندارد.
قرآن هم در سورهي «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ» (مطففين/1) ميگويد كه: چهار تا متلك را ميشنويد. چهار متلك… پشت هم آمده. چهار متلك در سوره مطففين.
ميگويد: «إِنَّ الَّذينَ أَجْرَمُوا»، «اَجرَم» يعني مجرم. «كانُوا مِنَ الَّذينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ» (مطففين/29) اَجرموها به آمنوها ميخندند. مجرمين ميخندند.
«وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ» وقتي ميآيند از كنارشان مرور كنند، «يَتَغَامَزُونَ» (مطففين/30) غمزه ميآيند، چشمك ميزنند.
«وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلىَ أَهْلِهِمُ» وقتي برميگردند، «انقَلَبُواْ» برميگردند. «إِلىَ أَهْلِهِمُ» وقتي نزد تيپ خودشان برميگردند، «انقَلَبُواْ فَكِهِينَ» (مطففين/31) فكاهي ميگويند، جك ميگويند. اس ام اس ميفرستند.
«وَ إِذَا رَأَوْهُمْ» از آن دور كه شما را ميبينند، «قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ» (مطففين/32) اينها ضال هستند، منحرف هستند.
اجرموها به آمنوها «يَضْحَكُونَ» يعني چه؟ اجرموها به آمنوها «يَتَغَامَزُونَ»، اجرموها به آمنوها «فَكِهِينَ»، فكاهي ميگويند. جُك ميگويند. اجرموها به آمنوها «لَضَالُّونَ» نسبت ضلالت و گمراهي ميدهند. خوب چهار تا متلك بشنويم كه چه؟ ميگويد: نترس! «فَالْيَوْمَ» يك روزي ميآيد، به نام روز قيامت. خوب چه ميشود؟ «الَّذِينَ ءَامَنُواْ» آنهايي كه مؤمن هستند، «مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ» (مطففين/34) تو اينجا كنار خيابان به من بخند، من هم آنجا به تو خواهم خنديد.
يك كسي يك آبكش برداشت، آبكش سوراخ سوراخ است. جلوي چشمهايش گرفت. به رفيقش گفت كه: تو چطوري مرا ميبيني؟ گفت: همينطور كه تو مرا ميبيني. تو مرا سوراخ سوراخ ميبيني، من هم تو را سوراخ سوراخ ميبينم.
ميگويد: مسخره ميكنند. مسخره كنند! مگر پيغمبرها را مسخره نكردند؟ ميدانيد به پيغمبر چه ميگفتند؟
ساحر: جادوگر. مجنون: ديوانهي جن زده. شاعر: شاعر، كاهن: پيشگو. كذاب: دروغگو. «يُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) يك آدمي يادش داده، حرفها از خودش نيست. «وَ أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُون» (فرقان/4) يك تيمي پشت پرده به او كمك ميكنند. ولي پيغمبر روي پايش ايستاد. اينطور نيست كه ما را مسخره كنند.
برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع موانع نماز– 08/02/90
نمی شود به زبان خودمان نماز بخوانیم؟
یکشنبه 95/09/28
حجة الاسلام قرائتی:
آيا نميشود آنطور كه خودمان ميخواهيم تشكر كنيم؟ نه!
تمام خلبانهاي دنيا، اين را بارها گفتم. هركجا ميخواهند با هر كشوري ميخواهند صحبت كنند بايد به زبان انگليسي باشد. نماز هم بايد به زبان عربي باشد. خدا خواسته و يك طرح روشنفكرانهاي است در اسلام است كه از 1400 سال پيش فرمود: امت اسلامي بايد در چند كلمه با هم مشترك باشند.
به افرادی که می گویند حالا این گناه را انجام بده بعدا توبه می کنی چه بگویم؟
پنجشنبه 95/09/25
سوال – یکی از اطرافیانم من را به گناه دعوت می کند و می گوید که بعدا توبه می کنیم و خدا بخشنده است . نمی دانم او را چطور راضی کنم و متوجه کنم که این کار اشتباه است. لطفا راهنمایی بفرمایید.
پاسخ – یک جواب مقابل به مثل می خواهم به ایشان بدهم . این برادر عزیز به ایشان بگوید که بیا یک بار سَم بخور و من قول می دهم که تو رابه بیمارستان ببرم. اگر طرف سم می خورد ، او هم گناه کند .
چطور شما سم را نمی خورید و می گویید که شاید تا بیمارستان نرسم و تمام بکنم. شاید او وسط گناه کردن مردو فرصت توبه برایش آماده نشد . چه بسا انسانهایی که خوب بودند ولی اجل آنها لحظه ی گناه آنها آمد .
آقای انصاریان می فرمودند که فردی که پیر غلام امام حسین (ع) بود و پنجاه سال در دستگاه امام حسین (ع) بود .در عروسی پسرش که ساز ودهل بود او شرکت کرد و شیطان او را کشاند وسط مجلس که او را برقصاند و وسط رقص این پیرمرد قلبش گرفت و مرد . معمولا گناهان شب عروسی یک باری است . آیا این پسر جواب پدرش را که یک بار گناه کرد می دهد ؟ او فرصت توبه هم پیدا نکرد .
اگر این فرد به عزیز ما یک ضمانت نامه بدهد که من تضمین می کنم که مرگ تو در حال گناه نیاید و قبول می کند که یک ظرف سم بخورد ، ایشان هم این کار را بکند .
توبه توقف نیست دوربرگردان است
چهارشنبه 95/09/24
توبه توقف نیست .
بعضی ها فکر می کنند که اگر توبه کردند سر سجاده یک گوشه ای بنشینند و دعا و نماز بخوانند و بعد می گویند که چرا خدا حاجت ما را نمی دهد . توبه توقف نیست ، اصلاح حرکت است . دوباره به زندگی ات برگرد و همان مسیری را که اشتباه آمدی درست بیا . توبه دور برگردان است .
من در مسیر زندگی به پدر و مادرم بدی کرده ام ، حالا توبه کرده ام ، خوب شروع به خوبی می کنم . فکر می کنید فقط با نمازخواندن جبران می شود ؟ خیر. این طور نیست .
من به مدرسه ی خودم بدی کردم و خوب درس نخواندم ، برگرد و درست درس بخوان .
من در کار اقتصادی خودم خلاف کردم با استغفار تنها کار درست نمی شود . باید برگردیم و آن را درست کنیم .
مثل اینکه این دیوار را کج چیده ام و بنشینم گریه کنم ، آیا دیوار خودش راست می شود ؟ خیر . باید دیوار را خراب کنیم و دوباره آن را بچینیم .
وقتی من مسیر را اشتباهی رفتم ، خدا به من اجازه ی برگشت می دهد زیرا اگر اجازه برگشت نمی داد بیچاره بودیم .
در دعای افتتاح داریم : خدایا باب توبه را برای ما باز کردیم و ما از تو تشکر می کنیم . این یک حالت برای تثبیت بندگی ماست . خدا تا آخرین لحظه ی عمرم این دوربرگردان را برای من گذاشته است . تمام مسیر زندگی من خراب بوده است . در لحظه ی آخر نیت جبران می کنم .
حُر صبح توبه کرد و ظهر شهید شد . وهب امروز توبه کرد و چند روز بعد شهید شد . صدق نیت مهم است .
همین که نیت من این است که اگر به همسر، پدر و مادر و خودم بدی کردم می خواهم جبران کنم . اگر در شغل و به دوستانم بدی کردم جبران کنم . پس اینها زمان ها ، مکان ها و حالت هایی هستند که بندگی ما را تثبیت می کند و معنای هیچ کدام از آنها توقف نیست . نه در آن مکان و نه در آن زمان و نه در آن حالت ، اجازه ی توقف دارم و هیچ کدام از آنها هم تعطیل کردن زندگی نیست . بندگی یعنی اصلاح زندگی .