موضوع: "آمپول معنویت"

ذکر گفتن» چه موقع اثر دارد؟

 اگر ذکر ما «مرور ایمان و اعتقاد ما باشد» قطعاً اثر خواهد داشت. اگر با تفکر و احساس عمیق قلبی، ذکرها را بگوییم، یقیناً اثر خواهد داشت! مثلاً وقتی می‌گویی «لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله» عمیقاً توجه کنی به اینکه واقعاً هیچ کسی جز خدا قدرت ندارد! 

هر روز صبح که بلند شدی، اول از دلت اندوه‌زدایی کن! و یکی از اصلی‌ترین عوامل اندوه‌زدا این است که با ذکر، اعتقادت به خدا را مرور کنی. اغلب تعقیبات نماز صبح از همین جنس است. 

علیرضا پناهیان

#نماز_زیبا

 

? اگر گاهی همسرمان در خواندن نماز #سستی می‌کند بهترین روش این است که با روش زبانی به او تذکر ندهیم.

? بلکه در اوقات نماز، با آرامش و مهربانی، سجاده زیبا پهن کنیم، خود را با عطر دلخواه همسرمان #معطر کنیم، لباس سفید و مخصوص نماز بپوشیم، با زیبایی و طمانینه و در معرض دید همسرمان (البته بدون قصد ریا) #نماز بخوانیم.

? با نماز زیبا، در درون همسرمان #میل و اشتهای به نماز ایجاد خواهد شد.

? قبل و بعد از نماز، خوش اخلاقی خود را زیاد کنیم تا اثر #نماز ما، بیشتر شود.

? به هیچ عنوان بابت #سستی همسرمان در نماز، با او #بدرفتاری نکنیم چرا که اثر عکس دارد.

فرق اخلاق و مکارم الاخلاق چیست ؟


?حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :
من آمدم که مکارم اخلاق را برای شما تمام کنم.

✅ اخلاق رو تمام کردن:
یعنی بر مبنای عقلانیت و عدالت پیش رفتن ، یعنی اگر به تو نیکی کرد تو هم به او نیکی کن..

? اما مکارم اخلاق:
یعنی مرزهای عقل و عدل رو بشکن..خوبی نکرده تو خوبی کن،بدی هم کرد باز تو خوبی کن..

♨️یه پیرمرد یهودی بود که ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻛﺴﺘﺮ، شکمبه گوسفند ﺭﻭﻱ سر پیامبر ﻣﻲ ﺭﻳﺨﺖ.

? یک روز پیامبر دید این مسیر رو راحت عبور میکنه،فرمود:چند روزی هست فلانی روی سر ما خاکستر نمیریزه. گفتند:مریض شده.
پیامبر فرمود: خب باید بریم به عیادتش..
? فهمیدی چی شد، جواب بدی رو با خوبی داد.

☀️ﺣﻘﻴﻘﺘﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻧﺴﺎنی ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ :
ﺇِﻧَّﮏ ﻟَﻌَﻠﯽ ﺧُﻠُﻖٍ ﻋَﻈِﯿﻢ / برﺍﺳﺘﻰ ﻛﻪ ﺗﻮ دارای خلق بزرگی.‏(ﻗﻠﻢ -4)

? ?? ? ?? ? ?? ?
?گزیده سخنان استاد رائفی پور

نجات از درماندگی

 

اگر کسی در کاری درمانده باشد که هیچ کسی به فریاد او نرسد و یا در دست ظالمی گرفتار شده باشد، هر روز 99 مرتبه این کلمات را بخواند .

? « یا غِیاثی عِندَ کُلِّ شِدَّةٍ وَ مُجیبی عِندَ کُلِّ دَعوَةٍ. » ?

کبوتر حرم امام رضا.ع.

دیشب خواب دیدم که در یک بیابان سرگردانم. نمی دانستم از کجا آمده ام و به کجا می خواهم بروم. در حین راه کبوتری را دیدم ، کبوتری که با کبوتر های دیگر فرق داشت. مدتی به او خیره شدم تا این کبوتر لب به سخن گشود و گفت ما می توانیم دوستان خوبی برای هم باشیم و به راهمان ادامه دادیم. من در زمین خاکی راه می رفتم و او در آسمان آبی پرواز می کرد . مدتی طولانی گذشت آن قدر راه رفته بودیم که رمقی برایم نمانده بود . حالا دیگر کم کم روشنی سپیده نیز در آسمان دیده می شد و ما هنوز به مقصد نرسیده بودیم . ناگهان درخی سر به فلک کشیده نظرم را به سوی خود جلب کرد کبوتر مرا به سوی درخت هدایت کرد. درختی تناور که آهویی در زیر شاخه های آن به خواب عمیق فرو رفته بو. وقتی به طرف آهو رفتم خواستم نوازشش کنم که دیدم چشمانش را باز کرد . رسیده بود، خیلی ترسیده بود که حتی توان صحبت کردن را هم نداشت. در این حال کبوتر ما جرای من و دوستیمان را برای او تعریف کرذ.

کمی آرام شد و با صدای شیرین و دلنشین گفت: اگر می شود من هم به جمع شما بپیوندم . من وکبوتر هم با تمام وجود درخواستش را قبول کردیم . حال من و کبوتر و آهو دوستان خوبی برای همدیگر شده بودیم . زیر درخت نشستیم و شروع به صحبت کردن کردیم. و از سرگذشت زندگیمان گفتیم. هوا دیگر کاملا روشن شده بود. آهو بلند شد و گفت باید حرکت کنیم و من گفتم نمی دانم مسیرم کجاست و به کجا بروم؟ آهو با جدیت تمام گفت بر پشتم بنشین و به راه ادامه دادیم . رفتیم و رفتیم تا به شهری رسیدیم ؛ شهری برایم آشنا بود یادم افتاد آن جا همان دیار خودم است. دیگر وقت خداحافظی شده بود. کبوتر در حین خداحافظی گفت بزرگترین آرزویت چیست؟ گفتم : دلم می خواهد خادم حرم امام رضا شوم او ادامه داد و گفت دلم می خواهد کبوتر گلدسته حرم امام رضا (ع) شوم و بر بلندای مناره های حرم ساکن شوم و هر دو از آهو پرسیدیم شما چه آرزوی دارید؟ آهو در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود ، گفت : دلم می خواهد گرفتار صید شکارچی شوم و امام رضا ضامنم شود