موضوع: "درمحضر بزرگان"

موانع نماز، قسمت سوم: وضع ما خرابتر از آن است که با نماز درست شود!

موانع نماز، قسمت سوم: وضع ما خرابتر از آن است که با نماز درست شود!
حجة السلام قرائتی: 

مي‌گويد: وضع من خراب‌تر از اين حرف‌هاست كه با نماز درست شود.

 

من خودم يكوقتي به يك جواني گفتم، راجع به نماز و جلسه و اينها… گفت: حاج آقا من را رها كن. من وضعم از اين حرف‌ها گذشته است. حالا جواني بوده، شيطان گولش زده و دست به يك گناهاني هم زده بود. اين فكر مي‌كند حالا كه گناه كرده است، وقتي مي‌خواهد نماز بخواند مي‌گويد: ببين تو با آن كارهايت نمي‌خواهد نماز بخواني. جان مادرت برو!

 

اتفاقاً شيطان همين را مي‌خواهد كه با يك گناه بگويد: حالا كه اين كار را كردي، ديگر به درد نماز نمي‌خوري.

 

اتفاقاً قرآن يك آيه دارد، مي‌گويد: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏» (هود/114) چون خراب كردي، حتماً مسجد برو.

 

يك آقايي داشت مي‌رفت، به يك فقير پول داد. همراه آقا گفت: پول به اين فقير نده. گفت: چرا؟ گفت: اين ترياكي است. گفت: اِ… ترياكي است. برگشت يك خرده ديگر به او داد. گفت: پس خرجش سنگين‌تر است.

اگر يك كسي دارد سكنجبين مي‌پزد ديد ترش است، نبايد بگويد: اوه اوه ترش است. ديگ را دور بيانداز. اگر سكنجبين مي‌پزي ترشي‌اش بيشتر است، پس بايد شكرش را بيشتر كني.

 

حالا كه خلافكار هستي، پس بايد مسجدت بيشتر شود.

 

اگر دستت كثيف شده پس بايد رابطه‌ات با آب بيشتر باشد.

 

اين هم براي اين كه گاهي وقت‌ها يك جوان دسته گلي آب مي‌دهد، يك خلافي مي‌كند، عرض كنم به حضور جنابعالي كه…حتي دزدي كرد، اگر مسجد برود كم كم آن مال مردم را هم به صاحبش مي‌دهد. اما اگر گفت: آقا تو با اين غلطي كه كردي ديگر نمي‌خواهد مسجد بروي تو به درد مسجد نمي‌خوري. بي‌خود جانماز آب نكش. يك خانمي يك خلافي كرده است.فكر مي‌كند حالا كه خلاف كرد ديگر كار از كار گذشته است. اين هم يك فكر غلط است.

 

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع موانع نماز

موانع نماز، قسمت دوم: دل باید پاک باشد کافی است!

موانع نماز، قسمت دوم: دل باید پاک باشد کافی است!
حجة السلام قرائتی:
مي‌گويد: بابا دلت پاك باشد. دل پاك باشد كافي است! اين را هم بگوييم، آن كسي كه تو را خلق كرده است، اگر فقط دل پاك كافي بود، فقط مي‌گفت: «آمنوا» اينكه كنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏»، يعني هم دلت پاك باشد، هم كارت درست باشد.

بارها من مثال زدم، گفتم: اگر تخمه كدو را بشكني و مغزش را بكاري سبز نمي‌شود. پوستش را هم بكاري سبز نمي‌شود. مغز و پوست بايد با هم باشد. هم دل، هم عمل!

شما به خانمت بگو: دوست دارم ولي به تو پول نمي‌دهم. مي‌گويد: دروغ مي‌گويي. از آن طرف هم پولش بدهي ولي دوستش نداشته باشي، بگويي:ببين اين پول را بگير. مي‌گويد: برو گمشو! پولت هم براي خودت. يعني پولش بدهي دوستش نداشته باشي، پنجاه درصد است. دوستش داشته باشي، پولش ندهي… ما پنجاه درصدي نداريم.

يك كسي را گفتند: شنا بلدي؟ گفت: پنجاه درصد. گفت: شيرجه مي‌روم بيرون نمي‌آيم. (خنده حضار)

تازه نگفته «عملوا الصالح» گفته: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏» يعني همه‌ي كارها بايد درست باشد. اگر شما دست راستت تميز بود، دست چپت كثيف بود نمي‌گويند: آدم تميزي هستي. اگر شانه مي‌كني، بايد به همه‌ي سر و صورت شانه بزني.
برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع موانع نماز

موانع نماز: قسمت اول: می شود به جای نماز کارهای خیر دیگر انجام داد؟

موانع نماز: قسمت اول: می شود به جای نماز کارهای خیر دیگر انجام داد؟
حجة السلام قرائتی:
 

خيال مي‌كند كارهاي ديگر جبران مي‌كند. اين يك مسأله، مثلاً فكر مي‌كند نمره‌اش بيست است ديگر برايش بس است. چهار تا دختر را جهازيه داده است بس است. سينه مي‌زند، فكر مي‌كند اين ديگر برايش بس است. اين فكر مي‌كند خوب من نماز برايم سنگين است اما كارهاي ديگر كه مي‌كنم. پاسخ اين را يك پاسخي بدهيم كه بچه‌ي كلاس سوم ابتدايي هم بفهمد.

اگر پليس راه جلوي شما را گرفت و گفت: گواهي‌نامه رانندگي! شما اگر خيال كني گواهي‌نامه‌‌هاي ديگر شما را نجات مي‌دهد، نجات نمي‌دهد. گواهي‌نامه‌هاي پزشكي، گواهي‌نامه‌هاي اجتهاد، نمي‌دانم كارت مجلس، كارت خبرگان، وزارت، سفارت، پروانه تجارت، كارت بازرگاني، صد رقم كارت و پروانه داشته باشي، پليس تا كارت رانندگي نداشته باشي نمي‌گذارد بروي. خيال نكنيد چيزي ديگر كار نماز را مي‌كند.

شما بهترين نامه‌ها را بنويس با بهترين خط و پاكت و كاغذ، رويش هم يك چك صد هزار تومان بچسبان، مخابرات اين نامه را به مقصد نمي‌رساند. ولي يك تمبر دو سه توماني ممكن است به مقصد برسد. گاهي يك تمبر پاكت را رد مي‌كند. گاهي يك چك صد هزار توماني پاكت را رد نمي‌كند. با مثال حرف مي‌زنم كه…

دست مي‌برد. مي‌گويم يك باند، پارچه بياور من اين را ببندم. يك چسب بياور. يك چسب! بگويد: آقا من اين چسب را نمي‌آورم. اما پتو برايت مي‌آورم. من هيچوقت از شما تشكر نمي‌كنم. اينكه من مي‌خواهم اين است كه دست من بريده، چسب مي‌خواهم. پتو نمي‌خواهم. هيچ چيز كار نماز را نمي‌كند.

 

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع موانع نماز

كار روي فرزند، برتر از كار روي جمادات

كار روي فرزند، برتر از كار روي جمادات
حجة الاسلام قرائتی: 

 

 

آنوقت بچه‌داري فكر مي‌كني انسان سازي كم است؟ چطور مهندس يك سالن مي‌سازد مهندس است، آنوقت مادر آدم مي‌سازد. خوب آدم سازي كه مهمتر از سالن سازي است. چطور مهندسي كه ماشين مي‌سازد خيلي پز دارد، خوب آدم سازي كه مهمتر از ماشين سازي است. مهندس فوقش آمده يك سالن ساخته، سالن كه سالن نمي‌سازد، ولي شما اگر آدم تربيت كني، آدم، آدم مي‌سازد. سالن، سالن نمي‌سازد ولي آدم، آدم مي‌سازد. چه كسي گفته كه شغل يعني استخدام دولتي و بيرون خانه، كه حالا سر و دست مي‌شكنند. 

…حرفم چيست؟ بحث من اين است كه اينطور نيست كه بچه‌داري بد باشد و سالن‌سازي خوب باشد. مهندس كامپيوتر خوب باشد، مهندسي بچه… بچه هم مهندسي مي‌خواهد. چقدر بايد اين را تشويق كنيم؟ چقدر بايد اين را تنبيه كنيم؟ اينها هنر است.

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع تربيت فرزند در خانه

آیا بی حجابی تمدن است؟ تبرج یعنی چه؟ قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟

آیا بی حجابی تمدن است؟ تبرج یعنی چه؟ قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟
تبرج یعنی چه؟
حجة الاسلام قرائتی:
گاهي وقتها هم بعضي افراد مثلاً بد حجابي و بي‌حجابي را تمدن مي‌دانند و پوشش را املي فكر مي‌كنند.

 قرآن مي‌فرمايد كه: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏» (احزاب/33) «تَبَرُّج» از برج است.
ما به چه برج مي‌گوييم؟ ساختمان‌هايي كه خودش را نشان مي‌دهد.

 «تَبَرُّج» يعني خانم از خانه بيرون مي‌آيي خودت را برج نكن. اين كرامت انسان است.

من بارها گفتم. كسي كه خودش را آرايش مي‌كند در خيابان مي‌آورد، يعني مردم حراج شدم.

اسلام مي‌گويد: خانم تو حراج نيستي. هركس مي‌خواهد به تو نگاه كند، بايد خرج تو را بدهد. يك ميليون، ده ميليون. بايد ميليون‌ها تومان صرف كند، خانه تهيه كند. آبش، گازش، برقش، تلفنش، زندگي تو را بايد كامل تأمين كند، اگر نوكر تو شد، حق دارد به تو يك نگاهي بكند. وگرنه به هر جوان هرزه‌اي خودت را عرضه كني، اين حراج كردن است.

خدا به زنهاي پيغمبر مي‌گويد: «وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُن‏» (احزاب/33) از خانه بيرون نياييد، بعد مي‌گويد: اگر مي‌خواهيد بياييد، بيرون بياييد، چون زن گاهي لازم است از خانه بيرون بيايد. مشكلي نيست. حضرت زهرا، زنان پيغمبر تا درون جبهه‌ها هم با پيغمبر مي‌رفتند. بيرون بروند مشكل ندارد. نماز جماعت، حج، زيارت، تحصيل، مداوا، خدمت به جامعه.

زن مثل مرد مي‌تواند موجود فعالي باشد، اما خودش را برج نكند. چون وقتي برج كردي دل چه كسي راضي مي‌شود؟ «فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب/32) اين عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است.
«يَطْمَعَ» طمع مي‌كند. يعني دلش هوا مي‌كند. چه كسي؟ «الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ» آن كسي كه در قلبش مرض است، يعني بيماردلان‌اند، روحش بيمار است، يك آدم هوس باز است، او دنبالت راه مي‌افتد. خودت را برج كردي، خودت را حراج كردي، هرزه‌ها عقب تو راه مي‌افتند. اين كمال است؟

اگر ما يك شيريني را كه يك پارچه‌اي روي آن است برداريم مگس‌ها روي اين شيريني جمع شوند، اين براي اين شيريني ارزش است؟ يا اين شيريني را آلوده مي‌كند.

 بعد قرآن مي‌گويد: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» (احزاب/33) خيلي قشنگ است. اين جاهليت مهم است. يعني خانم فكر نكن اين تمدن است. اين جاهليت است.

اگر برهنگي تمدن بود، همه‌ي حيوان‌ها متمدن بودند. چون حيوان‌ها لباس ندارند. پيراهن ندارند. اگر لباس نداشتن تمدن است، حيوان‌ها هم متمدن هستند.

چه کسی اُمُّل است؟

 

برهنگي تمدن نيست، قرآن مي‌گويد: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» يعني اگر كسي خودش را برج كند، اين مرتجع است، اين اُمُّل است. برگشته به زمان جاهليت. زمان جاهليت در مقابل زمان عالميت است. يعني علم در مقابلش زمان جاهليت است. قبل از اسلام را زمان جاهليت مي‌گويند. بعد از اسلام ديگر زمان جاهليت نيست. ديگر اگر كسي خانمي نيمه برهنه خودش را عرضه كرد، ين متمدن نيست، اين به جاهليت برگشته است. برهنگي تمدن نيست. وگرنه حيوان‌ها متمدن‌تر هستند. برج قرار دادن عالمي نيست، جاهلي است. «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏» (احزاب/33)

 

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع تربيت فرزند در خانه

 
مداحی های محرم