نوبت شماست!
چهارشنبه 97/10/19
سالهاست تمام وقت و انرژی #مملکت صرف این شده که بیایم به یه عده مریض ثابت کنیم#خدا وجود داره!
.
کل انرژی مملکت رفته پای اینکه نوادگان بنی اسراییل! بفهمن چرا پیغمبر بعد پنجاه سالگی چند تا زن گرفت!؟
یا فهموندن به یه عده نفهم که حضرت نوح پنگوئن از کجا آورد سوار کشتیش کرد!؟
.
یا فلانی که دست نجس #فرح #پهلوی رو تو فلان عکس بوسیده نخعی بوده نه #جنتی!
یا مثلا جمله هزار دختر بر یک مرد حلال است جعلیه!
.
.
واقعا تاکِی قراره وقت و انرژیمون صرف اباطیل این جماعت شه؟
.
همین الانش بعد ده سال دوباره دارن عکس دستبوسی نخعی از فرح پهلوی رو پخش میکنن و میگن جنتیه در حالی که این شبهه همون موقع جواب داده شد و اگه قرار بود بفهمن باید همون موقع میفهمیدن!
.
اصلا چرا همیشه این ماییم که باید جواب فرزندان بنی اسراییل رو بدیم؟
.
الان نوبتی هم باشه نوبت جواب دادن و رفع شبهه از ماست!
.
چرا #صیغه و #ازدواج موقت برای عده ای که مثل مرغ و خروس و بدون هیچ قیدوتعهد توی هم میلولن باید جای سوال باشه؟
.
پس کِی قراره این قوم همیشه مدعی جواب بدن که چرا اینقدر دیر #ازدواج میکنن و زود از هم#طلاق میگیرن با این که خیلی هاشون #مشکل_مالی ندارن؟
.
اصلا من شبهه دارم که چرا نود درصد این جماعت دستشون به دهنشون میرسه!؟از کجا آوردن؟!
.
من شبهه دارم که چرا محبوبیت #نظام تو بالا شهرا و مناطق #مرفه نشین اینقدر کمه!؟
.
اصلا اگه این بچه پولدارا حامی #گرسنه هان پس گرسنه ها چراهنوز گرسنن؟
.
من شبهه دارم که چرا قریب به اتفاق#سلبریتی هاطرفدار یه جریان خاصن؟!
چون همه میدونن توهمه کشورا این دسته از آدما همیشه طرفدار و مزدور طبقه #فاسد و مافیایی بودن و هستن!
.
شبهه دارم که چرا هر وقت #تحریم جدید میشیم یا یه گند جدید رو میشه، یه #مائده_هژبریو… رو میشه؟
.
من شبهه دارم که #رهبر و جلیلی و #رییسی و #احمدی_نژادو… که به قول شما دزدن چرا زندگی به مراتب سطح پایین تری ازبزرگان فکری شما دارن؟!
.
اصلا مگه نمیگین #ایران آفریقای گرسنگان جنسیه؟
پس چرا خودتون #هَوَل ترین(گرسنه_جنسی) آدمای این مملکتید؟!
.
کِی قراره جواب این همه اسراف و #بی_مصرف بودنتون رو برای کشور بدید؟
.
کِی قراره از ما رفع شبهه کنید که چرا #آنتالیا و پاتایا تشریف میبرید وقتی این همه گرسنه داریم؟
.
چرا هرچی #آقازاده مافیایی که با رانت اسمش تو لیست وارد شده از شماها #رای میگیره؟
.
.
پ.ن؛
اصلا من شبهه دارم که شکم سیرهای این مملکت چرا ناراضین؟
نماز طوطیوار، کسالتآور است
چهارشنبه 97/10/19
? رهبرانقلاب: من خواهش میکنم که به مسأله نماز خیلی جدّی نگاه کنید.
? البته همه شما نمازخوانید؛ منتها سعی کنید نماز را از حالت کسالتآور برای خودتان خارج کنید؛ چون اگر نماز را از یک کار همینطور از حفظی و به اصطلاح حالت طوطیواری خارجش نکنیم، یک چیز کسالتآوری میشود؛ یعنی آدم باید بلند شود وضو بگیرد و برود یک کاری را که نمیداند چیست، انجام دهد.
? اما اگر معانی این کلمات را بفهمید، آن وقت خواهید دید که نماز اصلاً کسالتآور نیست؛ بلکه شوقآور است و انسان به سوی #نماز میشتابد. آن وقت “حىّ علی الصّلوة” - بشتاب به نماز - واقعیت پیدا میکند. 1377/11/13
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه
سبک_زندگی را ازنهج_البلاغه بیاموزیم
چهارشنبه 97/10/19
الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.
✳️حکمت 148 نهج البلاغه
(1)
شرح و تفسیر تا سخن نگفته اى معلوم نیست کیستى!
امام(علیه السلام) در این کلام بسیار کوتاه و پرمعنا مى فرماید:
«انسان زیر زبان خود پنهان است (و تا سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد)»;
(الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ).
منظور از «مرء» (انسان) در اینجا شخصیت و ارزش انسان است
و منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زیر زبان این است که هنگامى که سخن بگوید شخصیت او آشکار مى شود،
چرا که سخن ترجمان عقل و دریچه اى به سوى روح آدمى است.
هرچه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر زبان و کلماتش ظاهر مى شود.
گاه انسان به افرادى برخورد مى کند که از نظر ظاهر بسیار آراسته و پرابهت اند; اما همین که زبان به سخن مى گشاید مى بیند که چقدر تو خالى است.
و بر عکس به افرادى برخورد مى کند که ابداً ظاهرى ندارند; اما هنگامى که زبان به سخن مى گشاید، انسان احساس مى کند شخص دانشمند و حکیمى است.
مرحوم علامه مجلسى این کلام را از مصباح الشریعة با اضافه اى از امام صادق از امیرمؤمنان على(علیهما السلام) نقل کرده است و آن این که امام(علیه السلام) به دنبال این جمله مى فرماید:
«فَزِنْ کَلاَمَکَ وَاعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَالْمَعْرِفَةِ فَإِنْ کَانَ لِلَّهِ وَفِی اللَّهِ فَتَکَلَّمْ بِهِ وَإِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ فَالسُّکُوتُ خَیْرٌ مِنْه;
حال که چنین است کلام خود را بسنج و بر عقل و معرفت عرضه دار هرگاه رضاى خدا در آن است آن را بر زبان جارى کن و اگر غیر از آن است سکوت از چنین سخن گفتنى بهتر است».
دوستی با جن های مسلمان و استفاده از آنها
چهارشنبه 97/10/19
آیا می توان با جن های مسلمان دوست شد و آنها را بعنوان استاد برای درمان بیماریها استفاده کرد؟
در عقیده اسلامی جن موجودی است مختار، مکلف، مخلوق از آتش، دارای مرگ و حیات و توالد و تکاثر و همچنین دارای شعور و اراده که به اقتضای خلقتش دارای توانائیهای بالایی است و می تواند کارهای سریع و اعمال شاقه را که از نوع بشر ساخته نیست انجام دهد .
در مورد برقراری ارتباط با اجنه، خاطرنشان می کنیم که در قرآن مجید از جن هایی صحبت به میان آمده است که خدمت حضرت رسول (ص) می آمدند و در نتیجه گوش دادن به آیات قرآن به پیامبر ایمان آوردند و همچنین از جن هایی صحبت شده که در خدمت حضرت سلیمان بوده اند و نیز از انسانهایی صحبت شده که به جن پناه می بردند .
در روایات اهل بیت “علیهم السلام“ نیز به روایاتی برمی خوریم که حاکی از خدمت نمودن برخی از طایفه جن به افراد صالح می کند .
بنابراین به نظر می رسد اصل ارتباط با جن های مسلمان با رعایت موازین شرعی و به شرطی که فرد دارای ظرفیت و توان لازم باشد و برایش ضرر نداشته باشد، مانع شرعی نداشته باشد
اما با توجه به تبعات این ارتباط و مشقت هایی که دارد و همچنین برای پرهیز از ضررهای احتمالی به هیچ وجه برقراری ارتباط توصیه نمی شود و بجای آن، تاکید می کنیم که: انسان در خود نیروی عظیمی که از خدای تعالی به ودیعه دارد، شکوفا نماید این نیروی عظیم همان توانایهای روح او می باشد که اگر درست مورد تعلیم و ممارست قرار گیرد، قدرتی بس فراتر از بقیه موجودات خواهد یافت و این امر کاملاً ممکن است و در این صورت دیگر ما احتیاجی به شاگردی جن نداریم چرا که روح تربیت شده به آداب الهی بسی قوی تر و شریف تر از جن است.
نهی از خودکشی و انتحار در قرآن!.
چهارشنبه 97/10/19
[خداوند در ذیل آیه 29 سوره نساء می فرماید] وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً ، مردم را از قتل نفس بازمىدارد و ظاهر آن به قرینه جمله إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً:” خداوند نسبت بشما مهربان است” نهى از خودکشى و انتحار مى باشد، یعنى خداوند مهربان نه تنها راضى نمی شود دیگرى شما را به قتل برساند بلکه به خود شما هم اجازه نمى دهد که با رضایت خود خویشتن را به دست نابودى بسپارید، در روایات اهل بیت ع نیز آیه فوق به همین معنى” انتحار” تفسیر شده است.(مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 1374ش، ج3، ص356).